نیکی کریمی در چرایی استفاده از عنوان «گل مردگی» برای نمایشگاه عکسهایش متذکر شد⇐تاریخ شهادت خواهد داد که چه رفتارهایی با کیارستمی شد/نه تنها قدرش را ندانستند بلکه به او توهین و تحقیر شد/فیلمهایش را اکران نکردند و وادارش کردند در جایی به جز کشورش فیلم بسازد/در این بیحرمتی، کیارستمی تنها نیست؛ خیلیهای دیگر هم هستند
سینماروزان: نیکی کریمی که پاییز امسال در مقام تهیه کننده «آذر» را روی پرده داشت که علیرغم استفاده از امکانات تبلیغی فراوان نتوانست حتی یک میلیارد هم بفروشد به تازگی نمایشگاهی از عکسهایش با نام «گل مردگی» را در گالری اعتماد تهران برگزار کرده است.
به گزارش سینماروزان نیکی کریمی درباره نامگزاری نمادگرایانه نمایشگاهش به «شرق» گفت: آدمهای بسیاری هستند که دائم در سفرند. من هم در مواقعی از سال بین تهران و لندن در رفتوآمدم و خیلی اوقات در لندن یا جاهای دیگر بهسر میبرم. مشاهداتم به من میگویند در کشورهای پیشرفته جهان، ما شاهد تکریم و پاسداشت هنرمندان در قالب طرحهای تشویقی و حمایتی هستیم.
این بازیگر ادامه داد: هر کدام از هنرمندانی که داخل ایران کار میکنند و زحمت میکشند، اگر در خارج بودند، قدر میدیدند و بر صدر مینشستند؛ چه برسد به هنرمند بزرگی مانند آقای کیارستمی. متأسفانه بزرگان و دولتمردان ما اصلا قدر هنرمندان خود را نمیدانند. درحالیکه دفاع از یک هنرمند برای احترام به هنر است. همه ما خواهیم رفت و زمان خواهد گذشت، اما تاریخ یک روز شهادت میدهد به کیارستمی نامی با این درجه از هنر چه گذشت و چه رفتارهایی با او شد. بعد هم یکباره میبینیم میگویند مرد!
کریمی که در مستند «ای.بی.سی. آفریقا» دستیار کیارستمی بود افزود: حالا این قضیه چه درباره بزرگانی مانند کیارستمی میتواند اتفاق بیفتد چه برای نسل ما. میگویم نسل ما، منظورم متولدین دهه ٥٠ یا دهه خاصی نیست؛ همه آنهایی که چه قبل از آن به دنیا آمدهاند چه بعد؛ تمام کسانی که این روزها را گذراندهاند. این همه سال زحمت کشیدند، نه تنها کسی قدرش را ندانست، بلکه به او توهین و تحقیر نیز کردند. فیلمهایش را اكران نکردند، آخر سر هم اسطورهای حذف شد. گوهرهای ارزنده خود را یکی یکی از دست میدهیم و قدر آنها را نمیدانیم. او را وادار میکنیم در جایی دیگر جز کشور خودش فیلم بسازد و البته در این بیمهریکردن و نادیدهگرفتن، کیارستمی تنها نیست. خیلیهای دیگر هم هستند؛ یکی از آنها محمود دولتآبادی است؛ نویسندهای که نهتنها هیچ حمایتی از او نشد، بلکه فرصت دریافت جایزه نوبل نیز از او سلب شد. خلاصه این ماجرای گلمردگی است و هیچ اسمورسم دیگری ندارد. گل نمادی از نسل خودم یا انسانهایی است که دوستشان دارم.