سینماژورنال: حسین محجوبی نقاش معاصر ایرانی در با حضور در برنامه امضاء شبکه 3 سیما با اجرای احسان کرمی گفت: من متولد سال 1309 در لاهیجان هستم، 14 خواهر برادر هستیم و الان 10 نفر در قید حیات هستند که من بزرگترین هستم و 6 برادر و4 خواهر هستیم همه خواهر و برادرانم با ذوق و هنرمند هستند.
به گزارش سینماژورنال وی در پاسخ به این سوال که در خانواده شما هنر چگونه شکل گرفت؟ گفت: طبیعت لاهیجان ویژگی هایی دارد که آدم ناخوداگاه صاحب ذوق می شود و پدرم با اینکه بقالی و باغداری داشت صاحب ذوق و هنر بود.
هجوم شمالیها به تهران زیاد شده
نقاش معاصر ایرانی با بیان اینکه من هم در از کودکی به مدت 7 سال در باغ پدرم مشغول به کار بودم، گفت: در گذشته خیلی از کاشت برنج و چای حمایت نمی شد و الان هم باید از این محصولات کشاورزی حمایت کنند و متاسفانه هجوم شمالی ها به تهران زیاد شده و تا 15 سال دیگر آب در تهران وجود نخواهد داشت و همه باید از تهران برویم.
محجوبی با اشاره به دوران تحصیل در کودکی گفت: من و خواهرم را در ملاخانه گذاشتند که در همسایگی ما بود و صاحب آنجا بعد از چهار سال تنها یک صفحه قرآن به ما یاد داده بود و بیشتر برنج پاک می کردیم، البته مدرسه در آن زمان درست شده بود ولی مختلط بود که من در 8 سالگی و خواهرم در 7 سالگی به مدرسه رفتیم و مجبور بودیم که به مدرسه برویم و یادمه مشغول طراحی بودم و مبسر کلاس گفت که خانم این داره نقاشی می کشه و معلم ها آنجا دست بزن زیادی داشتند.
اکثر افراد متمول تهران در البرز درس می خواندند
وی افزود: در سن 14 سالگی شروع به تابلو نویسی و طراحی کردم و این کار را دوست داشتم و در 20 سالگی به دبیرستان البرز تهران آمدم که برای کلاس دهم بود که البته کمی تنبل بودم، و آقای دکتر مجتهدی از دوستان پدرم بود، اکثر افراد متمول تهران در البرز درس می خواندند که من هم در شبانه البرز مشغول به تحصیل شدم و به هر زحمتی بود دیپلم را گرفتم چون چند بار رد شدم و تجدید آوردم.
نقاش معاصر ایرانی گفت: در آن زمان پدر من وضعیت مالی خوبی داشت و در کار ساخت و ساز بود که هم مغازه و هم باغ چایی داشت و ما در منزلمان یک باغ وحش داشتیم و در فصل زمستان آهوها را می گرفتند و به منزل می آوردند و اولین نقاشی من از آهو بود.
محجوبی با بیان اینکه بعد از گذراندن دوره های معماری و شهرسازی به شهرداری تهران رفتم، گفت: در سال 1333 در باشگاه فرهنگیان خیابان لاله زار می رفتم و تا آن زمان جرات نداشتم نقاشی هایم رو نشان کسی بدهم ، بسیاری از بزرگان در باشگاه فرهنگیان بودند و از من خواستند تا نمایشگاه نقاشی را در آنجا برگزار کنم.
وی با اشاره به انتخاب سبک نقاشیش گفت: در زمانی که کار می کردم به این نتیجه رسیدم نقاشان خوبی که در دنیا کار می کنند نقاشی هایشان ویژگیهای خاضی دارد من هم بچه شمال بودم و در سبک هایی که در اروپا بود را مطالعه و حدود 20 سال نقاشی کردم. و اسب، درخت و خانه ویژگی کار من شد.
مشاهده کردم که در نقاشی منظره، اسب و درخت بیشتر نظر مردم را جلب می کند
نقاش معاصر ایرانی گفت: مشاهده کردم که در نقاشی منظره، اسب و درخت بیشتر نظر مردم را جلب می کند و در هر تابلویی که می بینید ویژگی وجود دارد حتی در شعر و موسیقی هم همینطور است، همه مدرنسیت ها از طبیعت استفاده می کردند، البته در حوزه کلاسیک علاقه من بیشتر داوینچی است و حتی میکلانژ خیلی نظر من را جلب می کرد.
محجوبی گفت: تمام معماران دنیا و تمام نقاشان دنیا اگر جمع بشوند یک کار عالم هستی را نمی توانند درست کنند و با همه عظمتی که انسان دارد تمام شاهکارهایی که ایجاد کرده از طبیعت الهام گرفته است و انسان هایی که به جایی رسیدند از طبیعت الهام گرفتند، بزرگترین خالق و معمار زیبایی ها خود خداست.
پارک ساعی نزدیک به 6 سال ساختش طول کشید و برخی از سنگ های پارک را از جاجرود می آوردیم
وی در خصوص طراحی پارک ساعی گفت: من 65 سال است که در تهران هستم و اولین پارک در تهران پارک شهر بود که دفتر کار من هم در این پارک بود، زمینی که قرار بود پارک ساعی ساخته شود از میدان ونک تا بهشتی 300 هزار متر زمین بود که در طول چند سال بخشی از آن تحت اختیار دیگران قرار گرفت و در نهایت 125 هزار متر از وزارت کشاورزی تحوبل گرفتم تا پارک ساعی را طراحی کنیم.
نقاش معاصر ایرانی ادامه داد: پارک ساعی نزدیک به 6 سال ساختش طول کشید و برخی از سنگ های پارک را از جاجرود می آوردیم و آخرین پارک هم پارک جمشیدیه بود البته من تاکید داشتم که نباید پارک ها پله داشته باشد و باید از همان شکلی که در طبیعت هست استفاده کنیم تا برای همه قابل استفاده باشد و مخالف پله دار بودن پارک ساعی و پارک جمشیدیه بودم.
محجوبی گفت: من 6 سال در شهرسازی بودم، 12 سال هم در دفتر فنی پارک ها کار کردم و بعدا به وزارت کشاورزی و منابع طبیعی رفتم و برای ایجاد پارک های کویری در کاشان، یزد و سبزوار و کرمان مامور شدم که گل و گیاه مخصوصی در آنجا ایجاد شد.
یکی از پسرانم متاسفانه به خارج از کشور رفت
وی ادامه داد: بعد از 20 سال که از کار شهرداری و پارک ها باز نشسته شدم به سراغ نقاشی رفتم.
نقاش معاصر ایرانی با اشاره به تشکیل خانواده و ازدواجش گفت: در سال 1342 ازدواج کردم و در آن زمان 800 تومان حقوق می گرفتم که 200 تومان اجاره خانه می دادم و200 تومان هم خرج منزل و 200 تومان هم هزینه های جاری و 200 تومان باقی مانده را هم پس انداز می کردم تا با زحمت در منطقه آریا شهر منزلی را به قیمت 310 هزار تومان خریدم وبرای ازدواج به لاهیجان رفتم و با دختر عمویم ازدواج کردم و الان هم دارای 3 فرزند هستم و همه هنرمند هستند البته یکی از پسرانم متاسفانه به خارج از کشور رفت.
محجوبی در پاسخ به این سوال که چرا خود شما از ایران نرفتید؟ گفت: دوست نداشتم از ایران بروم چون ریشه من در ایران است و من فامیل دوست هستم، الان 400 عنوان کار من در سوئد است و چندین بار در استکهولم نمایشگاه داشتم و در خیلی از کشورها مانند آمریکا، سوئرو فرانسه کارهایی را دارم.
وی افزود: در ایران فرهنگ و هنر و مردم ایران با همه معضلاتی که داریم، بسیار خوب و دوست داشتنی هستند و واقعا خبری در خارج از ایران نیست و باید ایران را بسازیم.
به زودی موزه گیلان و بنیاد البرز را راه اندازی می کنیم
نقاش معاصر ایرانی با اشاره به فعالیت های این روزهایش گفت: به زودی موزه گیلان و بنیاد البرز را راه اندازی می کنیم و همه افرادی که در مدرسه البرز درس خواندن به انجا بیایند چون خیلی از بزرگان کشورمان در البرز درس خواندند.
محجوبی در پاسخ به این سوال که ما در ایران در هنر نقاشی تک ستاره هایی داریم و سرزمین مارا بعنوان نقاشی نمی شناسند در حالی که فرانسه و ایتالیا به نقاشی معروفند و نقاشی در ایران هنر لوکس است چرا این اتفاق افتاد؟ گفت: البته نباید اینجوری گفت، چون وقتی در مورد هنر ایران حرف می زنیم باید از گذشته دور به آن نگاه کنیم که در هیچ جای دنیا چنین هنر معماری و نقاشی نبود و این سرزمین هیچ وقت از هنر خالی نبوده است و سرزمین ایران از هیچ جای دنیا کم نیست.
نقاش معاصر ایرانی در مورد رنگ مورد علاقه اش، گفت: همه رنگ ها در جای خودشان خوب هستند، ولی رنگی که در طبیعت مایه آرامش انسان است آبی و سبز است و چون می خواهم در کارهام آرامش را ارائه کنم از این رنگها استفاده می کنم.
محجوبی در پاسخ به این سوال که چرا اغلب نقاش ها ظاهر ویژه دارند؟ گفت: این موضوع بستگی به روحیه آنها دارد و این فقط در نقاشی نیست همه حرفه ها این موضوع وجود دارد.
وی در پاسخ به این سوال که اگر قرار باشد 5 نفر در مستندی در مورد شما صحبت کنند چه افرادی هستند؟ گفت: ایرج کلانتری، جواد مجابی، جلال ستاری، علی اکبر صادقی و همسرم 5 نفری هستند که دوست دارم در مورد من صحبت کنند.