1

واریزی ۱۸میلیاردی متهمان سایپا به حساب مجری “من و تو”!!!

سینماروزان: در تازه ترین جلسه رسیدگی به متهمان اختلاس در سایپا، نماینده دادستان از نقش یکی از مجریان شبکه ماهواره ای “من و تو” در این پرونده پرده برداشت.

عباس حسینی نماینده دادستان در دادگاه اظهار داشت: براساس کیفرخواست پرونده جای تامل دارد از حساب‌های وحید بهزادی و نجوا لاشیدایی[متهمان ردیف اول و دوم پرونده که زن و شوهر هستند!!] در شرکت شهاب پارس بالغ بر 18 میلیارد تومان به حساب خانمی واریز شده که بنا بر تحقیقات به عمل آمده این خانم مجری شبکه ضد انقلاب «من و تو» و مجری «مرجان‌ تی‌وی» بوده که در سال 94 از کشور خارج شده است.

متعاقب صحبتهای دادستان محمد فراهانی سردبیر خبرگزاری متبوع قوه قضاییه(میزان) با انتشار عکسی از گفتگوی  “آیه دریس” مجری “من و تو” با فرح دیبا نوشت: شخصی که روبروی بزرگترین غارتگر اموال ایران نشسته و مصاحبه می‌کند نامش آیه ادریس (البته اسم اصلی او آیه دریس است) است، فردی که در پرونده شرکت خودروسازی سایپا ۱۸ میلیارد تومان از اموال مردم ایران را به جیب زده و حالا در شبکه “من‌وتو” با پول مردم ایران تهیه کننده و مجری است.

آیه دریس یا آیه ادریس مجری و تهیه کننده شبکه «من و تو» که مشخص نیست چرا از سوی دو متهم اخلال در بازار خودرو 18 میلیارد عایدی داشته در سال ۹۴ به خارج از کشور مهاجرت کرده است.




مسعود ده‌نمکی که فیلم اولش را با حمایت مرکز گسترش ساخته بود اظهار داشت⇐هیچ کدام از فیلمهای من با بخش دولتی ساخته نشده!!/نمیشود با پولهای اختلاس‌شده از بانکها و صندوقهای بازنشستگان فیلم بسازی و بعد بیایی و درباره اختلاس و دزدی، پست اینستاگرامی بگذاری!! / ماجرا جوری شده که وقتی جایی اختلاسی کشف میشود یا کسی دستگیر میشود سینماگران ما عزا میگیرند/دیگر دزدی و اختلاس کسی را ناراحت نمیکند و همه میخواهند در این خوردن و دزدیدن سهیم باشند

سینماروزان: مسعود ده‌نمکی کارگردانی که همچنان موفقترین محصولش همان سه گانه «اخراجیها» و قسمت اولش است قصد دارد تازه‌ترین فیلمش «زندانیها» را به زودی جلوی دوربین ببرد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «نمایش خانگی»، ده‌نمکی که فیلم اولش را با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و شخص محمد آفریده مدیرعامل وقت آن تولید کرد و در تولید فیلم پرهزینه اما نه چندان مخاطب پسند «معراجیها» هم حمایت تلویزیون و تهیه کننده نزدیک به محمدباقر قالیباف شهردار سابق را داشت در تازه ترین گفتگویش که با رسانه متبوع حوزه هنری انجام شده در عین طرح این ادعا که تمام فیلمهایش را بدون حمایت بخش دولتی ساخته(!!) طعنه های تند و تیزی را نثار سریال «شهرزاد» کرده است.

مسعود ده نمکی با ادعای استقلال در فیلمسازی بیان داشت: هیچ کدام از فیلمهای من با بخش دولتی ساخته نشده و سرمایه گزار روی فیلم سرمایه گزاری کرده است برای همین است که وقتی میخواهم در «رسوایی۲» حرف جدی بزنم هیچ کس پشت من نیست و هم حزب اللهی‌ها مرا بایکوت میکنند و هم روشنفکران!!

این کارگردان ۴۹ ساله با اشاراتی به سریال «شهرزاد» اظهار داشت: نمیشود طرف بورژواها باشی و برای فقرا فیلم بسازی. نمیشود با پول جریان سرمایه داری و با پولهای اختلاس شده از بانکها و صندوقهای بازنشستگان فیلمت را بسازی و بعد بیایی و درباره اختلاس و دزدی، پست اینستاگرامی بگذاریماجرا جوری شده که وقتی جایی اختلاسی کشف میشود یا کسی دستگیر میشود سینماگران ما عزا میگیرند. آخرش هم میشود اینکه بالاخره فرهاد، شهرزاد را گرفت یا قباد؟؟

ده‌نمکی ادامه داد:  دغدغه میشود این و نهایتش این است که جامعه فرهنگ و هنر بیمار میشود و عدالت برایش الویت نیست. دیگر دزدی و اختلاس کسی را ناراحت نمیکند و همه اتفاقا میخواهند در این خوردن و دزدیدن سهیم باشند. ما آدمهایی را می بینیم که دستشان در جیب یکدیگر است و در این فضای مسموم هر حرفی بزنید سوءتعبیر میشود و فکر میکنند تو هم داری از یک جایی میخوری.




«کیهان» خبر داد⇐یک «ژن خوب»دیگر که متهم اختلاس است وارد سینما شد!

سینماروزان: در امتداد ورود آقازادگان و وابستگان چهره های مطرح سیاسی مختلف از علی حضرتی، حمیدرضا عارف، امیرحسین شریعتمداری، محمدهادی رضوی و الیاس نادران که برخی از آنها مانند آقازاده عارف خودش را ناقل ژن خوب دانسته بود، حالا «کیهان» خبر از ورود یک «ژن خوب» دیگر به سینما داده است.

متن خبر «کیهان» در این باره را بخوانید:

 در ادامه خودنمایی فرزندان و اقوام برخی از مسئولان و دولتمردان در سینما، این بار نوبت به خواهرزاده مدیر یکی از بنیادها رسید تا با انتشار عکسی در کنار بازیگران پروژه‌ای سینمایی و خبر دادن از پایان تصویربرداری این فیلم در صفحه شخصی خود در فضای مجازی، از ورود خودش به سینما رونمایی کند!
این سرمایه‌گذار جدیدالورود سینما یکی از متهمان اختلاس در یکی از بانک‌های خصوصی محسوب می‌شود که از همه مسئولیت‌های سابق خود برکنار شده بود. به نظر می‌رسد وی عرصه تولید فیلم را به عنوان میدانی تازه برای تطهیر چهره خود یافته است.
گفتنی است، پیش از این نیز فرزندان و نزدیکان برخی دیگر از مسئولان به سرمایه‌گذاری و تولید فیلم و سریال برای شبکه نمایش خانگی اقدام کرده بودند که اغلب آنها نیز سابقه آلودگی‌های اقتصادی دارند.




حسن فتحی با نگارش نامه ای ادعا کرد⇐هیچ ربط و نسبتی میان اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان و “شهرزاد” مشاهده نشده/اتهام تهیه کننده “شهرزاد” بدهی مالی است و نه اختلاس!!!

سینماروزان: بالاخره بعد از مدتها که از بازداشت محمد امامی تهیه کننده “شهرزاد” می گذرد حسن فتحی کارگردان و لیدر اصلی تولید این سریال در یادداشتی سرگشاده که در “شرق” منتشر شده به دفاع از این تهیه کننده پرداخت.

به گزارش سینماروزان فتحی با این استدلال که اگر “شهرزاد” به اختلاس 8 هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان مرتبط بود سه بار در پروسه تولید دچار تعطیلی نمی شد از این گفته که هیچ ربطی میان سریالش و آن اختلاس نیست.

جالب است که فتحی خود و عوامل سریالش را همراه با فرهنگیان بازی خورده پشت پرده ماجراهای صندوق فرهنگیان می داند.

فتحی این را هم گفته که مشکل محمد امامی تهیه کننده “شهرزاد” صرفا بدهی بانکی است و نه اختلاس اما این را نگفته که چرا این بدهکار بانکی به مانند اغلب بدهکاران نتوانسته با سپردن وثیقه آزاد شود.

متن یادداشت حسن فتحی را بخوانید:

فصل اول سریال “شهرزاد” در تابستان امسال و در میانه موجی از شادمانی و امید و همبستگی به پایان رسید؛ اما فصل دوم این سریال در یک پاییز سرد و در میانه پچ‌پچ‌ها و زمزمه‌های درگوشی و هیاهوهای جهان مجازی و در فضایی مملو از تهدید، تردید و سرخوردگی کلید خورده است. البته این جا‌به‌جایی‌های ناگهانی در زمانه‌ای که امیدها دیری نمی‌پایند و همبستگی‌ها جزرومدی‌اند و شادمانی‌ها عمرهای شبنمی دارند، تعجب‌آور نیست و در آن هیچ غیرمترقبه‌ای را نمی‌توان یافت.
ما دست‌اندرکاران خلق این اثر کجا ایستاده‌ایم؟
مهم‌ترین شاخصی که سریال “شهرزاد” را تبدیل به یک اتفاق کرد، اعتماد و احترامی بود که در میان طیف‌های متنوعی از طبقات اجتماعی و فرهنگی برانگیخت. این اعتماد قبل از هرچیز محصول نگاه مستقلی است که در پس این قصه به تاریخ معاصر انداخته شده بود و نیز احترامی که دست‌اندرکاران این مجموعه به سطح توقع و شعور مردم گذاشته بودند؛ اعتمادی خودانگیخته و مردمی بدون هیچ‌گونه شائبه‌ای نسبت به مهندسی‌شدن آن و دخالتی از بالا. همین استقلال در نگاه به بخشی از تاریخ معاصر بود که اتفاقا موجی از دلواپسی و نگرانی را در میان متولیان قرائت‌های تک‌خطی تاکنونی از تاریخ برانگیخت و بخش وسیعی از دوستداران اثر را به استقلال آن امیدوار کرد. هنرمند بیشتر از هرکسی به این اعتماد و استقلال التزام دارد. افتخار و ادعای او نیز باید همین باشد. او می‌داند اگرچه در جهانی زندگی می‌کند که «سیاست» و «سرمایه» متولیان اصلی آن هستند؛ اما در تلاش است که تن به نزدیک‌بینی سیاست و نفع‌طلبی صِرف سرمایه ندهد و اثر هنری را از این دو دام مهلک مصون بدارد؛ تلاشی که البته خلق اثر هنری را – در اینجا که ماییم- شبیه به آکروباسی می‌کند.
بحران اعتماد از شاخصه‌های اصلی جامعه ماست؛ جامعه‌ای که پشت‌پرده بسیار دارد و راه‌حلش بی‌تردید شفاف‌سازی است و قرارگرفتن در برابر چراغ‌های روشن. امروزه به یُمن چندمنبعی‌شدن شبکه‌های اطلاع‌رسانی همه طبقات اجتماعی و فرهنگی در معرض این ضرورت و قضاوت قرار دارند (پزشکان، سیاست‌مداران، وکلا، معلمان اخلاق، متولیان دین، روشنفکران و…) و نشانه‌هایش را مدام بر سر‌درِ شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم و زمرمه‌هایش را بر سر زبان‌ها می‌شنویم… افکار عمومی، قدرت مهم و پنهانی است که سال‌ها نادیده گرفته شده و مدام دست‌کاری شده و خوشبختانه راه‌های بروز و ظهور خود را پیدا کرده است. امری نیکو و مبارک؛ اما در جامعه قطب‌بندی‌شده و پنهان‌کار ما پرسش از دست‌های پنهان، پرسشی است مجاز و مشروع و این دغدغه که در پس این شفاف‌سازی سهم حقیقت تا کجا از مصلحت‌های سیاسی و منافع مالی تفکیک شده است؟ آیا مقصود افشای ناحق است و خورده‌شدن حقوقی مسلم (آن هم حقوق فرهنگیان که هم‌سرنوشت هنرمندان‌ هستند) یا غرض به‌زمین‌زدن پروژه‌ای است که مستقل بود و موفق؟! نکند مقصود ایجاد ترس است تا هنرمند را وادار به خودسانسوری کند؟ تاریخ سیاسی ایران سرشار است از این همدستی‌های ناخودآگاه و پنهان؛ بازی‌ای که یکی راه می‌اندازد و دیگری بازی‌اش را می‌خورد!

ما هم خواستار شفاف سازی هستیم
قدر مسلم آن است که عوامل هنری این سریال نیز هم‌صدا با همه کسانی که خواهان شفاف‌سازی در امور اقتصادی جامعه هستند و در کنار همه فرهنگیان، خود را قربانی این پشت‌پرده‌ها می‌دانند. فرهنگ و هنر به‌مثابه دو رکن اساسی هر اجتماع مدرن و متمدن، همواره در معرض بی‌حرمتی و تهدید از سوی سیاست و سرمایه بوده‌اند. هیچ توجیهی برای صف‌کشی این دو در برابر یکدیگر وجود ندارد و هرگونه یارگیری، بازی‌خوردن به وسیله آن نگاهی است که هر دو را بازیچه خود کرده و می‌کند.

آنچه بر همه همکاران من در فصل اول “شهرزاد” آشکار و معلوم است، این است که این سریال از زمان بسته‌شدن قرارداد ساخت آن در سال ٩٢ تا زمان پایان فیلم‌برداری آن، به دلیل مشکلات مالی و تأخیر طولانی در پرداخت‌ها دست‌کم سه ‌بار تا مرز تعطیلی پیش ‌رفت و آنچه اساسا موجب شد تا پای سرمایه‌گذار دوم به این پروژه باز شود، همین مسئله بود.

اکنون این پرسش اساسی و مهم مطرح می‌شود که چرا سریالی را که تهیه‌کننده در تأمین بودجه‌اش (که حدود ١٢‌ میلیارد تومان بوده) ناگزیر به اضافه‌کردن سرمایه‌گذار دوم شده، برخی افراد تلاش می‌کنند تا به ماجرای یک اختلاس هشت‌‌هزار‌‌میلیاردی و صندوق ذخیره فرهنگیان ربط و پیوند بدهند!؟ آن‌هم درحالی‌که تا این لحظه هیچ ربط و نسبتی میان آن اختلاس و این سریال مشاهده نشده است؛ آن هم در شرایطی که هم سخنگوی قوه ‌قضائیه و هم رئیس کمیسیون مفاسد اقتصادی صراحتا اعلام کرده‌اند که درباره تهیه‌کننده “شهرزاد” اتهام اختلاس در میان نبوده و تنها مسئله بدهی بانکی مطرح است؛ اما این پرسش همچنان باقی می‌ماند که چرا در‌این‌میان انتقادات نه متوجه اختلاس هشت‌هزار‌‌میلیاردی که صرفا متوجه سریالی شده است که در زمان تولید خود متحمل شرایط مالی سختی بوده است!؟

واقعیت این است که «شهرزاد»، راوی صادق و مستقل دیروزی بود که نصفه-نیمه‌کاره به ثبت رسیده است و برای مدتی کوتاه صدای بخش خاموش تاریخ پردرد ما شده بود و از‌همین‌رو با استقبال عمومی همراه شد؛ استقبالی که او را نجات داد و به سرانجام رساند. امروز نیز تنها به این امید و با این پشتوانه تداوم خواهد یافت که هر‌آنچه درباره آن مطرح می‌شود، با تکیه بر شفافیت و صداقتی هنرمندانه مورد توجه و واکاوی قرار بگیرد؛ زیرا ما هنرمندان سازنده سریال “شهرزاد” عمیقا بر این نکته باور داریم که ازدست‌ندادن اعتماد بینندگان “شهرزاد” مهم‌تر از خود سریال “شهرزاد” است! و زیبایی “شهرزاد”– فرزند شهر- مگر در همین نبود؟ جذب اعتمادی از‌دست‌رفته و دعوت به صلح و دوستی در زمانه‌ای پرتهدید و پر از خشونت به یُمن کلمه و گفت‌وگو!




افشاگری یک رسانه اصولگرا از پولشویان همچنان فعال در سینما و شبکه خانگی⇐از مجری طرح پروژه بابک زنجانی تا یک تهیه‌کننده خاص/از واردکنندگان خودرو و مواد شیمیایی تا آقازادگان جواهرفروش!!

سینماروزان: هشدارهای غلامرضا موسوی رییس شورایعالی تهیه کنندگان سینمای ایران و متعاقب آن دستگیری تهیه کننده “شهرزاد” بخاطر آنچه دخالت در پرونده اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان قلمداد شد سبب ساز آن گشت که رسانه ها نیز با صراحت بیشتری به بررسی ریشه های پولشویی در سینما بپردازند.

به گزارش سینماروزان از جمله گزارشهای پرنکته ای که درباره ورود پولهای مشکوک یا بی مسئولیت در حیطه سینما و شبکه خانگی تنظیم شده در خبرگزاری اصولگرای “نسیم” منتشر شده است.

در این گزارش ضمن اشاره به سهل انگاری ارگانهای فرهنگی در عدم بررسی به موقع صلاحیت سرمایه گذاران حاضر در سینما و شبکه خانگی درباره ردپای این پولشویی ها که به برخی از سینماگران همچنان فعال می رسد تعریضهایی زده شده است.

متن کامل گزارش نسیم آنلاین را بخوانید:

حمایت غیرمستقیم نهادهای دولتی؟

پولشویی پدیده تازه ای نیست. سالهاست که معافیتهای مالیاتی که اقلام فرهنگی را شامل می شود شرایطی را فراهم آورده برای برخی سوداگران اقتصادی که به منظور فرار از مالیاتهای سنگینی که به درآمدهای میلیاردی آنها وارد می شود بکوشند به سرمایه گذاری در تولیدات فرهنگی بپردازند.

برای سینمای ایران که هیچ گاه نتوانسته بخش خصوصی قدرتمندی داشته باشد و مدام متصل به بودجه‌های دولتی بوده این سرمایه گذاری نه فقط با اقبال سینماگران مواجه شده است بلکه برخی از ارگانهای دولتی نیز به طور غیرمستقیم از چنین سرمایه گذاری‌هایی استقبال کرده اند چرا که از شرّ تقاضاهای فراوانی که سالیانه برای حمایت از سینماگران به سمت آنها می آید اندکی راحت می شوند.

پولشویان سالهاست در سینمای ایران حاضرند اما به یک دلیل عمده و آن هم سختگیریهای خاصی که اغلب در سینمای ایران برای صدور مجوز تهیه کنندگی وجود داشته در سالهای اخیر بخش عمده این پولشویان به سمت شبکه خانگی آمده اند؛ مدیومی که نه سختگیری چندانی در صدور پروانه ساخت آثار در آن وجود دارد و نه سختگیری در صدور پروانه نمایش و حتی بازبینی عقبه فعالان حاضر در این مدیوم.

یک دلیل این سهل گیری ایجاد مجالی مناسب برای سعی و خطا کردن علاقمندان به فیلمسازی است. اما این سهل گیری فاقد نظارت کافی در سالهای اخیر به نوعی نابسامانی در این مدیوم منجر شده که از یک طرف حضور محتواهایی به لحاظ اخلاقی کاملا نامناسب در این شبکه را موجب می شود و از طرف دیگر ظهور خرده‌سرمایه‌دارانی که به نام تهیه کننده وارد این حیطه می شوند.

سهل انگاری هایی که ماه هاست در ارشاد می بینیم
اگر موردی مانند دستگیری تهیه کننده «شهرزاد» آن هم به خاطر فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان به ناگاه در کانون اخبار قرار می گیرد فقط و فقط به خاطر همین سهل انگاری هاست. اگر مدیر شبکه خانگی ارشاد، هیأت نظارت کاراتری را برای بررسی سابقه فرهنگی فعالان این حوزه گمارده بود قطعا به جایی نمی رسیدیم که فردی بدون هر گونه سابقه فعالیت فرهنگی به صرف اینکه سرمایه ای در دستش است وارد شبکه خانگی شده و چنان دست و دلبازی در تولید یک سریال به خرج دهد که بسیاری از اهالی سینما هم برای راه افتادن پروژه هایشان با یک یا چند واسطه راهی پیدا کنند به دفتر فرد.

البته که مورد غریب تهیه کننده «شهرزاد» مورد تازه ای نیست و کافیست فقط سه ماه عناوین فیلمهای تولید شده برای شبکه خانگی را کنار هم بگذاریم و به مرور عوامل دست اندرکار در تولید آنها چه تهیه کنندگان و چه سرمایه گذاران و چه بعضا بازیگران بپردازیم تا معلوم شود پولهای بی‌مسئولیت چگونه این مدیوم را در دست گرفته اند اما…

چرا هیچ کس نپرسید 4 میلیارد از کجا آمده؟
اگر شورایعالی تهیه کنندگان فریادش به آسمان می رسد از حضور پولشویان در شبکه خانگی و اگر رییس این شورا به صراحت اعلام می کند که صلاحیت تهیه کننده «شهرزاد» در هیچ کدام از صنفهای تهیه‌کنندگی احراز نشده است چطور می شود که اداره نظارت شبکه خانگی مجوز ارائه سریالی پرهزینه به تهیه‌کنندگی نامبرده را صادر می کند؟

از آن بدتر چطور است که بخشی از باتجربه های سینمای ایران از جواد نوروزبیگی و خسرو معصومی گرفته تا عبدا.. اسکندری و پیمان قاسم خانی و حتی کیانوش عیاری با سرمایه های چنین فردی به تولید آثاری نظیر «تابو»، «خوب بد جلف» و «کاناپه» دست می زنند؟

هیچ گاه یادمان نمی رود که وقتی چند هفته قبل مدیرمسئول یک روزنامه سینمایی از خرید رایت پخش فیلم «فروشنده» به قیمت 4 میلیارد تومان سخن گفت حتی کوچکترین واکنشی از سوی مدیران سینمایی و به خصوص مدیران نظارتی این سازمان دیده نشد. هیچ کس نگفت این پول 4 میلیاردی از کجا وارد سینمایی شده که بخش خصوصی آن لنگ یک وام با کارمزد پایین است!

آیا یک مدیر سینمایی آگاه همان زمان که چنین ادعایی طرح شد نباید کارگروهی نظارتی را برای بررسی ریشه های ورود چنین سرمایه هایی به سینمای ایران فعال می کرد؟

طبیعی است مدیرانی که با فانتزی سازی های خویش در پی تقسیم بندی سینمای دنیا به دو نوع هالیوود و ایران(!) هستند و مدیرانی که افتخارشان خرج بودجه های سینمایی برای برگزاری جشنواره جهانی(!) بدون مخاطب است اصلا وقت این را ندارند که به چنین اموری ورود کنند.

لذتی به نام پولشویی
پولشویی برای پولشویانی که به سینما و شبکه خانگی و حتی موسیقی و گاه حراج های تهران وارد می‌شوند به شدت لذیذ است! به خصوص که این لذت با در کانون توجه قرار گرفتن همراه است.  یادمان نمی‌رود بابک زنجانی برای سرمایه گذاری در فیلمی که بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینما بود چه بریز و بپاشی که نکرده بود و البته در مراسم رونمایی از این همکاری و با قرار گرفتن در قابهای دو یا چند نفره با ناصر ملک مطیعی یک شبه شهرتش چند برابر شد.

زنجانی کجا می رفت که می توانست هم از معافیت مالیاتی استفاده کند و هم اینکه لذت همنشینی با چهره های سینمایی مطرح را داشته باشد؟

چند مصداق از سرمایه گذاران بی هویت
همین الان که همه به تهیه کننده «شهرزاد» حمله کرده اند باز سریالزهایی در شبکه خانگی و فیلم هایی در سینمای ایران در حال تولید است که درباره سرمایه گذاران آنها داده های عجیبی وجود دارد. اگر بخواهیم صریح تر بگوییم حتی درباره تولید فصل دوم همان سریال پرحاشیه هم حضور سرمایه گذارانی از یک نهاد اقتصادی شناخته شده، شنیده شده است.

همین حالا فیلمی به شدت کم‌فروش روی پرده است که سرمایه گذاری باز هم بی هویت که کار اصلی اش واردات خودرو و مواد شیمیایی است بخشی از بودجه آن را تأمین کرده است؛ فیلمی که می کوشد با عاریه گرفتن صدای یک خواننده لس آنجلسی برای خود مشتری کسب کند و نمی تواند.

به زودی یک محصول مشترک در سینماها اکران خواهد شد که سرمایه گذار آن هم آقازاده ای است برآمده از صنف جواهرفروشان!

آیا صنف تهیه کنندگان سینمای ایران درباره این شائبه های سرمایه گذاری هم توضیح یا بیانیه ای برای ارائه دارند؟ آیا مدیران سینمایی هنگام صدور پروانه نمایش برای چنین آثاری حواس شان به چگونگی تأمین بودجه آثار بوده است؟

شورای عالی تهیه کنندگان پاسخ دهد
از همه مهمتر اینکه چرا پروژه هایی که این گونه سرمایه خود را تأمین می کنند به نام هایی خاص در اموری مانند تهیه کنندگی و مجری گری طرح می رسند! چطور می‌شود مجری طرح پروژه ای که بابک زنجانی در آن سرمایه گذاری کرده سر از سریال پرحاشیه اخیر هم درآورده باشد و اخیرا هم بنا باشد یک همکاری تازه با سرمایه گذاری دیگر آغاز کند و هیچ دستگاه نظارتی هم درباره این حضور پرسشی طرح نکند؟

چطور می شود یک تهیه کننده خاص که پیشتر هم با سرمایه گذار بازداشتی همکاری داشته است دوباره درگیر کار با سرمایه گذاران بی هویت شود و به راحتی هم آثارش پروانه نمایش بگیرند؟

اینها مهمترین پرسشهایی هستند که هم صنف تهیه کنندگان سینما و هم دستگاه نظارتی سینما باید پاسخ هایی مستدل برای آن داشته باشند؟




ادعای یک نماینده مجلس⇐تولید “شهرزاد” با مشارکت همسر مدیرعامل بازداشتی صندوق ذخیره فرهنگیان صورت گرفته!!! 

سینماروزان: بیش از دو هفته از بازداشت محمد امامی تهیه کننده سریال «شهرزاد» می‌گذرد.

به گزارش سینماروزان در این طول این مدت شائبه‌هایی مبنی بر دست داشتن او در اختلاس 8 هزار میلیارد تومانی از صندوق ذخیره فرهنگیان مطرح شد. این گمانه زنی‌ها در حالی مطرح شد که تا کنون هیچ یک از اعضای خانواده و وکیل محمد امامی اظهار نظری در این رابطه نکردند.

حالا سخنگوی فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی و اداری مجلس، با اشاره به بازداشت 14 فردی که در اختلاس از صندوق فرهنگیان دست داشتند، ارتباط محمد امامی با این پرونده را اعلام کرد و البته ادعایی را طرح کرده درباره حضور همسر شهاب الدین غندالی رییس بازداشتی صندوق ذخیره فرهنگیان به عنوان تهیه کننده «شهرزاد».

حسین مقصودی درباره ارتباط محمد امامی با پرونده اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان به “خانه ملت” گفت: آقای امامی به همراه همسر آقای غندالی (مدیرعامل بازداشت‌شده صندوق فرهنگیان) به عنوان تهیه‌کنندگان سریال “شهرزاد” به صندوق ذخیره فرهنگیان مقروض بودند. طی بررسی‌ها مشخص است که امامی و همسر غندالی بدهی خود را از طریق واگذاری یک زمین پرداخت کردند، اما طبق مدارک موجود، مبلغ ریالی زمین واگذارشده از بدهی آنها پایین‌تر است در واقع باید دلیل بازداشت امامی را تا این لحظه «نحوه پرداخت بدهی خود به صندوق» بدانیم.

سخنگوی کمیسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی همچنین خبر داد که تا کنون از میان 14 فردی که در این اختلاس دست داشته‌اند، اسامی 7 نفر آن‌ها افشا شده است. او همچنین عنوان کرد که بازداشت‌‌های زنجیره‌ای مدیران صندوق ذخیره فرهنگیان در آینده نیز خواهد داشت.

با توجه به گفته‌های حسین مقصودی حالا ادعای تازه ای طرح شده است و آن هم اینکه تهیه کننده “شهرزاد” فقط محمد امامی نبوده و آن طور که این نماینده مجلس گفته همسر مدیرعامل بازداشت شده صندوق فرهنگیان هم به عنوان تهیه کننده در این پروژه حضور داشته است.

شهاب الدین غندالی
شهاب الدین غندالی(چپ) مدیرعامل بازداشتی صندوق ذخیره فرهنگیان




اولین واکنش مدیرکل شبکه خانگی ارشاد به بازداشت محمد امامی⇐ تهیه‌کننده بازداشتی “شهرزاد” دارای کارت تهیه‌کنندگی است!/ایشان در مقام تهیه‌کننده سریال مشکلی ندارد/سن و سال غلامرضا موسوی طوری است که باید هشدار بدهد و نصیحت کند!!!

سینماروزان: بازداشت محمد امامی تهیه کننده سریال “شهرزاد” بخاطر درگیری در فساد مالی صندوق ذخیر فرهنگیان سبب ساز آن شده است که بسیاری از مخاطبان نسبت به سرنوشت نهایی “شهرزاد2” بدگمان شوند.

به گزارش سینماروزان از آن سو نگرانی های تند تهیه کنندگانی نظیر غلامرضا موسوی که پیشتر از ورود پولشویان به شبکه خانگی حرف زده بود موجب شده است تا حدودی شرایط سرمایه گذاری در شبکه خانگی مبهم به نظر برسد.

حسین پارسایی مدیرکل شبکه خانگی ارشاد در گفتگو با “شرق” کوشیده به زعم خود هم به بدگمانی مخاطبان و هم نگرانی تهیه کنندگان پاسخ دهد و جالب اینجاست که پارسایی در این گفتگو امامی را دارای کارت تهیه کنندگی از کانون تهیه کنندگی ایران دانسته و گفته حضورش به عنوان تهیه کننده “شهرزاد2” حتی با اوضاع پیش آمده هم مشکلی ندارد.

متن گفتگوی پارسایی را بخوانید:

‌موضع اداره کل نمایش خانگی سازمان سینمایی درباره وضعیت سریال پرطرفدار «شهرزاد» چیست؟
خوشبختانه فصل دوم سریال «شهرزاد» متوقف نشده است. بلکه با یک برنامه‌ریزی دقیق و حرفه‌ای در دست تولید و بدون هیچ وقفه‌ای در حال تصویربرداری است. «شهرزاد» از جمله آثار فاخری است که سال‌ها جای خالی آن در شبکه نمایش خانگی احساس می‌شد و تولید فصل اول آن موجب ارتقای کیفی آثار محصولات نمایش خانگی شد. استقبال کم‌نظیر مردم از این سریال موجب شد تا عوامل و دست‌اندرکاران این سریال در تدارک ساخت فصل دوم آن برآیند که خوشبختانه تولید آن از هفته اول مهرماه آغاز شده است و تا این لحظه هیچ مانعی از سوی سازمان سینمایی برای ادامه تولید این سریال وجود ندارد.
‌یکی از وظایف دولت‌ها ضمن نظارت شایسته بر امور فرهنگی – هنری، ‌فراهم‌آوردن فضایی امن در ساخت فیلم‌ها و سریال‌هاست. درباره سریال موفق «شهرزاد» به نظر می‌رسد این نکته چندان مورد توجه قرار نگرفته است، به این دلیل که با وجود استقبال مردم از این محصول فرهنگی و حضور کارگردان خوش‌نامی مثل حسن فتحی،‌ سرنوشت تهیه‌کننده آن به این شکل رقم خورد. اصل ماجرای آقای محمد امامی چیست؟
واقعیت این است که دفتر نمایش خانگی سازمان سینمایی مبتنی‌بر قوانین و آیین‌نامه‌های نظارتی به‌درستی به وظایف خود عمل می‌کند و به امور می‌پردازد و سرنوشت فصل دوم سریال «شهرزاد» کاملا روشن است. نه‌تنها متوقف نشده بلکه با تهیه‌کنندگی آقای محمد امامی و کارگردانی آقای حسن فتحی در حال تصویربرداری است و با آغاز سال جدید انتشار پیدا می‌کند. درخصوص آقای امامی باید بگویم من هم مثل شما از طریق رسانه‌ها از این خبر مطلع شدم. ایشان دارای کارت تهیه‌کنندگی از کانون تهیه‌کنندگی فیلم ایران و مجاز به فعالیت در این عرصه است.
‌ خبر رسیده که از پنج ماه گذشته اداره نمایش خانگی سازمان سینمایی به مدیریت شما نسبت به مشکلات آقای محمد امامی هشدار داده بود. آیا این نکته را تأیید می‌کنید؟ اصلا علت این هشدار چه بود؟ آیا به اختلاس ایشان ربطی پیدا می‌کرد؟
خیر. از نظر این اداره‌کل و برابر مقررات موجود، آقای محمد امامی در مقام تهیه‌کننده سریال مشکلی ندارد و هشداری در این خصوص به ایشان داده نشده است.
‌بخش نمایش خانگی کم‌کم داشت رقیب مناسبی برای سریال‌های صداوسیما می‌شد. با این اتفاق به نظر می‌رسد که موقعیت آن تا حدی زیر سؤال رفته است. در این مسیر با توجه به شکایت‌های پی‌درپی صداوسیما از فعالیت‌های سینمایی‌ای مثل وی.‌او.دی، ‌سایت آپارات و…، به نظر شما این نکته به فشارهای خارج از سینما ربط پیدا می‌کند؟
دفتر نمایش خانگی همچنان به‌عنوان مقوّم سینمای ایران و فارغ از هرگونه رقابتی تنها به وظایف و دستاوردهای این حوزه فکر می‌کند. اساسا هویت نمایش خانگی را تولیدات مناسب و فاخر تعیین می‌کنند و استقبال کارگردانان بنام سینمای ایران تأیید و تأکیدی است بر ظرفیت عظیم و بی‌بدیل این حوزه. درباره صداوسیما باید عرض کنم تنها هم‌گرایی و تعامل در این حوزه راهگشای امور است. بی‌تردید قضاوت زودهنگام درباره موضوع وی.او.دی و سایت‌های مشابه موجب نگرانی شده است. چشم‌ها را باید شست و جور دیگر باید دید.
‌ درنهایت سرنوشت فصل دوم «شهرزاد» چه می‌شود؟
فصل دوم «شهرزاد» ساخته می‌شود و به‌زودی مردم خوب و فهیم از دیدن اين سریال لذت خواهند برد.
‌آقای غلامرضا موسوی، ‌رئیس شورای‌عالی تهیه‌کنندگان سینما در گفت‌وگویی با «شرق» ‌مطالبی را اظهار کردند مبنی‌بر اینکه «مسائل پیش‌آمده در جریان شبکه نمایش خانگی و عملکرد مدیرکل شبکه نمایش خانگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باعث شد با سیستمی مواجه شویم که عملا واژه اقتصاد سینمای ایران دچار معضل شود. من سه سال پیش درباره پروسه سرمایه‌گذاری در شبکه نمایش خانگی و اینکه این قبیل سرمایه‌گذاری‌ها مشکوک به پول‌شویی است صحبت کردم. آقایی گفته بودند که مفهوم پول‌شویی را نمی‌شناسم، ظاهرا همین بزرگوار اکنون به جرم پول‌هایی بی‌حساب در زندان حضور دارد و جالب است که این روزها این پیش‌بینی‌ها شکل عینی به خود گرفته. تعداد آثار مجوز داده‌شده در شبکه نمایش خانگی به‌قدری است که کمر این سیستم را خواهد شکست و به نظر من برخی از این سریال‌ها باعث خیر در شبکه نمایش خانگی نخواهد شد. کارنابلدی برخی از مسئولان باعث شده تا هم‌زمان چند سریال مجوز بگیرند و طبیعتا در زمان نمایش آنها، به‌جای هم‌پوشانی، سریال‌ها رقابت خواهند داشت و احتمال خسارات بیشتری متصور است». واکنش شما به این اظهارات چیست؟‌
ما مسئوليت حاكميتي نسبت به سينما و نمايش خانگي داريم و مسائل صنفي به اصناف مربوط مي‌شود. آقاي امامي از طرف صنف مربوطه كارت تهيه‌كنندگي دارد. سريال «شهرزاد» قبل از اينكه به كسي يا جايي تعلق داشته باشد، به مردم تعلق دارد، اينكه چه كسي اين سريال را و با چه پولي تهيه كرده مهم است؛ اما از نظر ما حد و حدود قانوني براي انجام اين پروژه رعايت شده؛ بعد از اين هر اتفاقي بيفتد مسئله بعدي است. ما پيش‌داوري نمي‌كنيم و تابع مراجع ذي‌ربط هستيم، كسي را هم مقصر و تبرئه نمي‌كنيم. درباره هشدار آقاي موسوي هم بايد بگويم سن‌وسال ايشان طوري هست كه هشدار بدهند و نصيحت كنند، كار خوبي مي‌‌كنند هشدار مي‌‌دهند. البته آقاي موسوي مي‌دانند ما وظايف‌مان را خوب مي‌شناسيم و متناسب با آن عمل مي‌‌كنيم. ايشان نگران پول‌شویی و پرداخت‌هاي بي‌حساب‌وكتاب هستند و هشدار مي‌‌دهند، اين خيلي خوب است؛ ما هم به سهم خود نگران و مراقب هستيم. البته به حرف‌هاي در گوشي بعضي تهيه‌كنندگان درباره هم چندان اهميتي نمي‌دهيم، چون در مقام قضاوت نيستيم.




تازه‌ترین اظهارنظرات داریوش مهرجویی⇐ از هشت سال نماز خواندن و به حسینیه رفتن تا اختلاس!

سینماروزان: کمتر پیش می آید که داریوش مهرجویی در نشستی مربوط به آثارش حاضر باشد و به اظهارنظراتی تند و تیز درباره سینما یا جامعه نپردازد.

به گزارش سینماروزان این نویسنده و کارگردان عصر 28 مهرماه در جلسه نقد دو رمان «در خرابات مغان» و «آن رسید لعنتی» که در انجمن جامعه‌شناسان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد نیز نقطه نظرات مختلفی را بیان کرد؛ از سانسور گرفته تا اختلاس.

در این نشست مهرجویی درباره تفاوت فیلمسازی و نوشتن رمان، گفت: کار فیلم و نوشتن رمان هیچ فرقی با هم ندارند. هر فیلمی یک رمان است. من تمام سناریوهای فیلم‌هایم را خودم نوشته‌ام. خیلی آرزو داشتم که سناریوهایی از نویسندگان به فیلم تبدیل کنم، اما متأسفانه اغلب نویسنده‌های ما از هنر، تاریخ و زیباشناسی سینما غفلت دارند و سینما را نمی‌شناسند. بنابراین نمی‌توانند کمک‌کننده باشند. عامل دیگری که باعث شد رمان بنویسم این بود که هریک از فیلم‌هایم چه قبل و چه بعد از انقلاب با سد عظیم سانسور مواجه شد. از فیلم «گاو» که دو سال توقیف شد تا «پستچی» و «دایره مینا». بعد از انقلاب هم بسیار دیگری از فیلم‌هایم از جمله آخرین آن‌ها فیلم «سنتوری» با سانسور و توقیف مواجه شد.

شب افتتاح اکران آقای وزیر “سنتوری” را توقیف کرد

این نویسنده گفت: برای مثال شب افتتاح اکران فیلم «سنتوری» آقای وزیر فیلم را توقیف کرد، بنابراین من ذله شدم که در سینما این‌قدر با سد سانسور مواجه شده‌ام. ضمن اینکه کار سینما هم وقفه‌های زیادی دارد. بنابراین آزاد کردن آن نیروی خلاقه راه جدیدی می‌خواست که نوشتن رمان یکی از این راه‌ها بود. البته من نقاشی هم می‌کشم و موسیقی هم می‌نوازم. بعضی وقت‌ها شعر هم می‌نویسم. به همین خاطر در این وقفه‌ها به جای اینکه سناریوها بنویسم و توقیف شود، رو به رمان‌نویسی آوردم، چون با ادبیات کاملاً آشنا بودم و می‌توانم کاری را که در سینما انجام می‌دهم را با کلام هم بکنم.

چرا اختلاس داریم؟

مهرجویی در ادامه درباره  نادیده گرفتن رمان‌هایش در فضای ادبی ایران نیز گفت: این مسئله نسبت به کتاب‌هایم وجود داشته است. اصلاً کتاب اولم «به خاطر یک فیلم لعنتی» همین مسئله حسادت و کینه‌توزی را مطرح کرده‌ام؛ یعنی چیزی که در درون ما ایرانی‌هاست. مثلاً دکترها، پرستارها، قصاب‌ها همه هوای یکدیگر را دارند و اگر کسی بخواهد وارد گروه آن‌ها بشود آن‌ها او را نمی‌پذیرند. این مسئله به خاطر سرکوب دو هزار ساله در کشور ماست که باعث شده چنین مشکلاتی داشته باشیم. همین ترافیک ما هم پر از بغض و کینه است. پر از تعارف هستیم ولی پشت سر هم به همدیگر فحش می‌دهیم. این بی‌ادبی در ترافیک نشان‌دهنده بغض و کینه و خصم‌آلود بودن ماست که در ژن‌های ما رسوخ کرده است. به همین خاطر است که الان ما در کشورمان مردان اختلاسی داریم. بنابراین اصلاً برایم مهم نیست که به کار من توجه می‌شود یا نه. برای اینکه  در جامعه ما نقد و بررسی در اولویت دهم قرار گرفته است. چون همه می‌خواهند بگویند ما آفریننده و خلاق هستیم و دیگران از ما بدترند.

هشت سال نماز می خواندم

این کارگردان درباره ایده نوشتن رمان‌هایش نیز گفت: من حدود 50-40 فیلمنامه نوشته‌ام که از این میان 26 فیلمنامه تبدیل به فیلم شده است و بقیه مانده است. گاهی ایده نوشتن هرکدام از این‌ها تنها یک جمله بوده است. برای نوشتن رمان «در خرابات مغان» یادم است که در حال خواندن کتابی از نجیب محفوظ بودم. در این داستان شخصیت داستانی در حال نماز خواندن و نیایش با خداوند بود. در آن‌جا جمله‌ای گفت که خیلی روی من اثر گذاشت. البته این را هم بگویم که من از هفت سالگی تا پانزده سالگی نماز می‌خواندم و تحت تأثیر محیط خانواده قرار داشتم و به حسینیه می‌رفتم. بنابراین آن تجربه‌های عرفانی که در کتاب از آن صحبت می‌کنم برای من به صورتی رخ داده است و برای من  در  کتاب«در خرابات مغان» این شخصیت دینی شکل گرفت. در عین حال پسرعمه‌ای در آمریکا دارم که شغلش نزدیک به شغل شخصیت اصلی  داستان«در خرابات مغان» بود و من از این مسئله هم بهره گرفتم و بقیه داستان را تخیل کردم.

اتفاقاتی که برایم افتاد را رمان کردم

او درباره رمان «آن رسید لعنتی» نیز گفت: اتفاقات این رمان هم تجربه خودم بود و مشکلاتی که برای فیلم‌هایم پیش می‌آمد. بیشتر بلاهایی است که پس از ساخت فیلم‌هایم بر سرم آمد.

مهرجویی گفت: برای من در نوشتن هر داستانی ابتدا وسط و پایان مهم است. همیشه با یک سیناپس شروع می‌کنم و بعد شخصیت‌ها بیرون می‌آیند و آن را گسترش می دهم و این‌گونه شروع به نوشتن می‌کنم.

این نویسنده افزود: یکی از دلایلی که به کار نوشتن رمان رغبت پیدا می‌کنم به خاطر طولانی بودن زمان بین ساخت دو فیلمم است که معمولاً دو یا سه سال طول می‌کشد. ضمن اینکه در نوشتن رمان از آزادی بیشتری برخوردارم و می‌توانم خیلی از مسائل را مطرح کنم که در فیلم امکانش وجود ندارد، چون زمان فیلم باید موجز باشد. در رمان این گرفتاری‌ها وجود ندارد.




علی نصیریان: از بازداشت تهیه‌کننده “شهرزاد” حیرت‌زده‌ شدم/ حضورم در “شهرزاد۲” منتفی است

سینماروزان: علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینمای ایران که سال گذشته با حضور در نقش “بزرگ آقا”ی سریال “شهرزاد” در کانون توجه مخاطبان قرار گرفت بعد از پشت سر گذاشتن بازی در این سریال در هیچ محصول نمایشی دیگری ایفای نقش نکرده است.

به گزارش سینماروزان پیشتر شایعاتی شنیده شده بود درباره حضور علی نصیریان به عنوان بازیگر سکانسهای فلاش بک در فصل دوم “شهرزاد” اما نصیریان حالا می گوید که هیچ نقشی در فصل دوم این سریال نخواهد داشت.

نصیریان با اشاره به اینکه این روزها بیشتر مشغول خواندن فیلمنامه های پیشنهادی است به سینماروزان گفت: برخلاف شایعات در “شهرزاد2” نیستم چون کاراکتر من در فصل اول سریال فوت می کند و دیگر معنا ندارد به سریال برگردم.

علی نصیریان درباره حضورش به صورت فلاش‌بک در فصل دوم “شهرزاد” بیان داشت: نمی‌شود کل زمان سریال را فلاش‌بک گذاشت چون بی‌معنی است. فقط می شود برخی جاها را فلاش‌بک گذاشت که آن هم به نظرم لازم نیست برای همین حضورم در فصل دوم “شهرزاد” منتفی است.

*بازداشت تهیه کننده “شهرزاد” حیرت‌زده ام کرد

این بازیگر 81 ساله در پاسخ به این پرسش سینماروزان که آیا خبر بازداشت تهیه کننده “شهرزاد”(اینجا را بخوانید) را شنیده و واکنش اش به این خبر چیست اظهار داشت: بله، این خبر را هفته قبل شنیدم و البته خیلی هم تعجب کردم. البته این بازداشت مربوط به مسائل اقتصادی و کاری خودش بود و ربطی به سریال “شهرزاد” نداشته است.

نصیریان درباره میزان شناختش از تهیه کننده بازداشتی اظهار داشت: تماسی با ایشان نداشتم و سر همین سریال «شهرزاد» چند دفعه ایشان را دیدم.

وی ادامه داد: ارتباط چندانی با این تهیه کننده نداشتم و فقط چند بار ایشان را دیدم؛ آدم معقولی به نظر می‌رسید و آن‌تایم بود. از نظر تسویه حساب آدم منظمی به نظر می‌رسید و حساب و کتاب تمامی عوامل را به خوبی داد. برای همین حیرت‌زده شدم از بازداشت ایشان که آن هم مربوط به مسائل اقتصادی‌شان بود که من درباره آن ابدا اطلاعی نداشتم.




پیشنهاد ۱ میلیاردی تتلو به کیمیایی؟!

سینماژورنال: بعد از پيشنهادهاى مختلفى كه طى چند ماه گذشته از سوی برخی تهیه کنندگان به امير تتلو برای بازی در سینما ارائه شد، او به تازگی واكنش جالبى نسبت به اين موضوع نشان داد و رقم دستمزد خود برای بازیگری را اعلام کرد.

به گزارش سینماژورنال وی در صفحه اجتماعیش نوشت:
دوستان هرگونه همكارى سينمايى با امير تتلو بين ١ تا ٥ ميليارد هزينه داره!

وی ادامه داد: لطفا دوستانى كه پيشنهاد ميدن اول به جيبشون نگاه كنن و بعد پيشنهاد بدن كه وقت دو طرف گرفته نشه.

جالب است که تتلو پیشتر درباره فعالیت در سینما گفته بود اگر بخواهد در فیلمی بازی کند ترجیح می دهد کارگردانش یا کلیپ سازش اردشیر احمدی باشد یا مسعود کیمیایی.

هر دو کارگردان موردعلاقه تتلو این روزها درگیر پیش تولید آثار خود هستند.
مسعود کیمیایی درگیر پیش تولید پروژه ای به نام “قاتل اهلی” به تهیه کنندگی منصور لشکری قوچانی است که ماجرای زندگی یک رانت خوار کلان را بیان می کند(اینجا را بخوانید) و اردشیر احمدی هم پایلوت پروژه ای به نام “اختلاس /اشتباس” را ساخته است.(اینجا را بخوانید)

حالا باید منتظر ماند و دید اگر یکی از این دو کارگردان هم به تتلو پیشنهاد دهند او باز هم همین رقم 1 تا 5 میلیاردی را برای دستمزد طلب خواهد کرد؟

در “قاتل اهلی” کیمیایی یک کاراکتر خواننده وجود دارد که پیشتر شنیده هایی مبنی بر حضور همایون شجریان در آن طرح شده بود که از سوی خود همایون تایید نشد.

به گزارش سینماژورنال آیا تتلو می تواند گزینه بازی در “قاتل اهلی” کیمیایی باشد و در این صورت 1 میلیارد از او طلب خواهد کرد؟؟؟




تکذیب حمایت اسپانسر تتلو از تولید فیلم بابک زنجانی

سینماژورنال: به تازگی اردشیر احمدی کارگردان کلیپهای امیر تتلو مشغول پیش تولید فیلمی شده به نام “اشتباس/اختلاس”.

به گزارش سینماژورنال این فیلم که بخشهایی از زندگی بابک زنجانی را روایت می کند به گفته اردشیر احمدی با بودجه میلیاردی تولید می شود.(اینجا را بخوانید)

چندی قبل از حضور اسپانسر امیر تتلو در ساخت کلیپ “انرژی هسته ای” یعنی سازمان هنری-رسانه ای اوج و نصرتیوی به عنوان سرمایه گذار “اشتباس” خبر داده شد.(اینجا را بخوانید)

با این حال مدیران اوج و نصرتیوی در گفتگو با “سینما” از بی اطلاعی خود نسبت به قضیه صحبت کرده اند.

آنها گفته اند نه فیلمنامه “اشتباس” را خوانده اند و نه از ساخت آن خبر دارند چه برسد به آن که بخواهند از این فیلم حمایت مالی کنند؛ آنها خبر حمایتشان از این پروژه را قویا تکذیب کرده اند.




تولید فیلم بابک زنجانی با بودجه ۱۵ میلیاردی!!!+آشنایی با بازیگر نقش بابک زنجانی+خلاصه داستان+عکس

سینماژورنال: خبر صبح دوشنبه 9 آذرماه سینماژورنال درباره ساخت فیلمی با عنوان “اختلاس” یا “اشتباس” توسط کارگردانی به نام اردشیر احمدی که بیش از هر چیز به واسطه ساخت کلیپهای امیر تتلو خواننده رپ شناخته میشود(اینجا را بخوانید) بازخورد رسانه ای گسترده ای داشت.

به گزارش سینماژورنال این بازخورد رسانه ای سبب ساز شکل گیری یک سری پرسش و حرف و حدیث پیرامون این پروژه هم شد و اصلی ترین حرفها این بود که بودجه تولید چنین پروژه ای که پروانه ساخت هم نگرفته از کجا تأمین شده است.

اردشیر احمدی نویسنده و کارگردان این پروژه که پیش از این سابقه ساخت یک سری مستند و کلیپ را داشته است در گفتگویی با “آی سینما” کوشیده به بخشی از سوالات پیرامون این فیلم پاسخ دهد.

جالب است که این کارگردان جوان ادعا کرده برای تولید این فیلم نیاز به بودجه 15 میلیاردی است که نزدیک به 3 میلیارد آن تأمین شده است. احمدی همچنین به معرفی بازیگر نقش بابک زنجانی که جوانیست به نام حجت خودسیانی هم پرداخته است.

از همه عجیب تر خط داستانی فیلم است که در ارتباط با شخص‌ باهوشی است که با پشتکار و مدیریت خوبش از هیچ چیز‌ به همه چیز می‌رسد!!! آیا این کارگردان خواسته با این خط داستانی بابک زنجانی را تطهیر کند؟؟

سینماژورنال متن کامل گفتگوی اردشیر احمدی را ارائه می دهد:

شما در تصویری در کنار بازیگری شبیه به بابک زنجانی، دیده می شوید. در این پروژه چه نقشی دارید؟ 

من نویسنده و کارگردان این فیلم هستم و عکسی که منتشر شده مربوط به تست گریم و پایلوت یک پروژه بلند سینمایی است که در حال حاضر در تدارک آن هستیم. نام این فیلم همانطور که منتشر شده «اختلاس» بوده است که به تازگی نام آن را به «اشتباس» تغییر داده ایم. البته اسمی از آقای زنجانی در این فیلم نیست و همه حرف و حدیث ها در فضای مجازی فقط گمانه زنی های مخاطبان است. گرچه نمی توانم جزئیات بیشتری در این باره بگویم اما هرگز نگفته ایم که فیلم درباره ایشان است.

این فیلم در حال حاضر در چه مرحله ای است؟ 

فیلم نامه را جلو برده ایم و کارهایی نیز انجام داده ایم. اما هنوز تهیه کننده این فیلم مشخص نیست و مجوزی هم برای آن دریافت نکرده ایم. این پروژه بسیار قوی و سنگین است که برای آن حدود 15 میلیارد تومان برآورد بودجه کرده ایم. البته تا کنون با مشارکت یک سرمایه گذار سه میلیارد از آن تامین شده و با صحبت هایی که با چند تهیه کننده مطرح انجام داده ام، به دنبال تامین باقی این سرمایه هستیم.

ایده این فیلم چطور به ذهنتان رسید؟ چند وقت از نوشتن این فیلمنامه می گذرد؟ 

ایده ساخت این فیلم را از حدود دو سال پیش داشتم، اما از ۶ ماه پیش این ماجرا جدی شد و نوشتن فیلم نامه را آغاز کردم. با تهیه کنندگان مطرح سینما هم جلساتی داشتم و طرحم را عنوان کردم. برخی‌ استقبال کردند و برخی‌ هم تردید داشتند. چون جوان هستم و هنوز نمونه سینمایی ندارم، قرار شد یک طرح آزمایشی از این پروژه آماده کنم که به اصطلاح به آن پایلوت گفته می‌شود. به این ترتیب وارد تولید شدیم و همه چیز به خوبی‌ پیش رفت و انشا‌الله به زودی وارد مرحله اخذ پروانه خواهیم شد.

حضور چه عواملی در این فیلم قطعی شده اند؟ نام بازیگری که عکسش این روزها در فضای مجازی دست به دست می شود چیست؟ 

بازیگران این فیلم از بازیگران حرفه‌ای تئاتر هستند. البته یکی از آن ها مطرح و شناخته شده است که تا زمان اکران نامی از او نخواهیم برد. این را هم باید بگویم که هر چند بودجه این فیلم بالاست اما بازیگران دستمزد زیادی دریافت نمی کنند و ما تصمیم داریم که ۹۰ درصد بودجه را صرف تولید و کیفیت آن کنیم. بازیگر نقش اول آقای حجت خودسیانی است که این فیلم تجربه اول اوست و تصمیم دارم طی‌ یک دوره ۳ ماهه فشرده او را تبدیل به یک بازیگر حرفه‌ای کنم. البته عوامل پشت صحنه این فیلم نیز ایرانی نخواهند بود و از افراد حرفه ای در این زمینه استفاده می کنم که اطلاعات بیشتر را پس از قرارداد با آن ها اعلام می کنم.

فکر نمی کنید با توجه به سابقه شما در ساخت مستندهای جنجالی برای گرفتن مجوزها به مشکل بر بخورید؟ 

فکر نمی کنم مشکلی‌ پیش بیاید. چون وزارت ارشاد اخیرا اعلام کرده است که ما به سابقه افراد کاری نداریم و به پروژه مجوز می‌دهیم نه به شخص! حالا باید ببینیم در عمل چگونه برخورد خواهد شد.

این برداشت درست است که با پیگیری شما برای ساخت این فیلم، قصد دارید وارد فعالیت های قانونی در حوزه آثار تصویری شوید؟ 

من همیشه دوست داشتم فعالیت مجاز داشته باشم و دوست دارم که در عرصه سینما، تلویزیون و موسیقی‌، کشورمان در بالاترین سطح دنیا باشد. به نظرم ارگان‌ها و وزارتخانه‌های مرتبط باید از افرادی مثل من که چنین انگیزه و انرژی‌ای دارند حمایت کنند. درواقع من همه زندگی ام را رها کردم و از کانادا به ایران برگشتم. چون تکنیک هایی را یاد گرفته ام که می دانم تا به حال در ایران انجام نشده اند. قول می دهم که این فیلم از لحاظ کیفیت و جلو‌های ویژه سینمای ایران را تکان بدهد. همین جا این قول را می دهم! اما اگر از من حمایت نشود و مجوزهای لازم را دریافت نکنم، چه کسی‌ مسئولیت عقب ماندگی سینما را به گردن می گیرد؟ چه کسی‌ پاسخگوست؟ من می‌گویم می توانم با این فیلم سینمای ایران را متحول کنم، پس راه منطقی‌ این است که حداقل یک بار به من این شانس داده شود. قضاوت با شما!

با توجه به اینکه شما عموما در ساخت کلیپ های موسیقی و مستند فعالیت کرده اید قرار است خیلی جدی به ساخت فیلم سینمایی بلند فکر کنید یا این یک نوع تجربه است؟ 

من اگر تا امروز هم فیلمی در کارنامه ام ندارم، بخاطر شرایط سخت وزارت ارشاد بوده است. فکر می‌کنم مسئولان جدید راهکار‌های بهتری برای جذب جوانان دارند.

داستان فیلم درباره چیست؟ 

داستان این فیلم در ارتباط با شخص‌ باهوشی است که با پشتکار و مدیریت خوبش از هیچ چیز‌ به همه چیز می‌رسد، اما در طی‌ راه دشمنانی پیدا می‌کند که سر انجام به همین خاطر به دردسر می افتد.

اختلاس اشتباس
حجت خودسیانی با گریم بابک زنجانی در نمایی از “اختلاس/اشتباس”



كليپ‌ساز تتلو فیلم بابك زنجاني را مي‌سازد!+عکس

سینماژورنال/محمدصادق عابدینی: كارگردان موزيك ويدئو‌هاي اخير اميرحسين مقصودلو (تتلو) اين بار مي‌خواهد درباره بابك زنجاني فیلم سینمایی بسازد.

به گزارش سینماژورنال اردشير احمدي، فيلمساز اصفهاني كه از طريق شبكه‌هاي اجتماعي مشهور شده، با انتشار چند عكس از يك پروژه فيلمسازي كه ابتدا «اختلاس» و حالا «اشتباس» نام گرفته سراغ داستان بابك زنجاني رفته است.

آغاز معروفیت با کلیپهای کوتاهش

اردشير احمدي از زماني معروف شد كه كليپ‌هاي كوتاهش را در شبكه‌هاي اجتماعي منتشر كرد.
وي با مهاجرت از ايران در كانادا بر دامنه فعاليت‌هاي خود افزود و مستند‌هايي را در نقد جامعه ايراني مهاجر در امريكا و كانادا توليد كرد.

اين فيلمساز در بازگشت به ايران بازداشت شد و بعد از آزادي فعاليت خود را در ساخت موزيك‌ويدئوي سفارشي كه «تتلو» براي انرژي هسته‌اي خواند، ادامه داد.

احمدي اقدام به برگزاري كارگاه‌هاي فيلمسازي نيز كرد و از طريق صفحه اجتماعي‌اش اخبار مربوط به فعاليت‌هاي خود را دنبال كرد.

تولید “اختلاس”…

چندي پيش اين فيلمساز با انتشار عكس‌هايي در فيس‌بوك اعلام كرد كه قصد توليد فيلمي با نام “اختلاس ” به تهیه کنندگی کیان محمدی را دارد. چهره بازيگر اين فيلم شباهت زيادي به بابك زنجاني دارد كه هم‌اكنون دادگاه‌ وي در حال برگزاري است.

نمایی از فیلم "اشتباس"/بازیگر نقش بابک زنجانی در سمت راست تصویر دیده میشود
نمایی از فیلم “اشتباس”/بازیگر نقش بابک زنجانی در سمت راست تصویر دیده میشود

از تشابه عنوان و شخصيت فيلم “اختلاس” به راحتي مي‌توان حدس زد كه احمدي به موضوع بابك زنجاني مي‌پردازد.
اگرچه هيچ پروانه ساخت فيلمي به نام اين فيلمساز صادر نشده و مشخص نيست آيا اين فيلم به غير از چند عكسي كه منتشر شده، چيز ديگري نيز هست يا خير!

اما پرداختن به موضوع يكي از بزرگ‌ترين پرونده‌هاي فساد مالي از سوي يك جوان كه سابقه فعاليت‌هاي زيرزميني داشته قابل توجه است.

فیلمم به جشنواره نمیرسد

اردشير احمدي در آخرين مطلب اجتماعیش نوشته: «فيلمم به جشنواره نميرسه و اصلاً هدفم بردن جايزه و مجسمه نيست! هدفم، ساختن يه فيلم با كيفيت، مهيج و متفاوته. فيلمى كه محتوا داره و وقت مردم رو هدر نده، فيلمى كه سينماى ورشكستمون رو نجات بده. صحنه‌هاى اكشنى كه تا به حال در ايران انجام نشده! صحنه‌هاى تعقيب و گريز، انفجار و … واقعاً دلم ميخواد سينمامون به روز باشه. من تضمين مي‌كنم كه كيفيت اين كار در حد هاليوود باشه. ادعاى سنگينى دارم مي‌كنم و مطمئن باشيد انگيزه و تيم حرفه‌ايش رو دارم.»

پشت صحنه "اشتباس"/اردشیر احمدی در برابر بازیگر نقش بابک زنجانی
پشت صحنه “اشتباس”/اردشیر احمدی در برابر بازیگر نقش بابک زنجانی

آیا پرونده را زیر سوال خواهد برد؟

وي همچنين درباره تغيير نام فيلم از «اختلاس» به «اشتباس» نوشته است: «از اونجايى كه هميشه اختلاس نيست گاهى وقتا اشتباس! پس اسم فيلم جديدم «اشتباس». نه اينكه اشتباه باشه، اسمش اشتباس»

آيا اين تغيير نام به معناي اشتباه بودن كل پرونده زنجاني خواهد بود و اين فيلمساز زيرزميني قصد دارد با فيلم سينمايي زيرزميني‌اش براي بابك زنجاني رپورتاژ توليد كند؟!




ادعای پرسش‌برانگیز تهیه‌کننده “دربند” درباره رد پیشنهاد “ب.ز”/یک میلیارد نیاز داشتم و آن مرد با ۳ میلیارد آمد!

سینماژورنال/فرزان زارع: اخیرا وقتی با امیر سماواتی تهیه کننده شناخته شده سینما گپ می زدم در کنار صحبتهایی که درباره روند کاریش گفت به ماجرای جالبی درباره حضور یک شخصیت مثلا سرمایه گذار در دفترش هم حرف زد.

به گزارش سینماژورنال هرچند در آن گفتگو سماواتی هیچ گاه نامی از این شخصیت نبرد اما اتفاقاتی که در سالهای اخیر رخ داده و در کانون توجه قرار گرفتن شخصیتی به نام “ب.ز” سبب ساز آن شد که با کنار هم گذاشتن گفته های وی بیش از پیش به شباهتهای آن شخصیت و این “ب.ز” پی ببرم.

آن مرد با 3 میلیارد آمد

سماواتی با اشاره به یک سرمایه گذار که به دفترش آمده بود گفته بود: چند سال پیش مردی پای به دفتر من گذاشت .آن زمان هنوز چیز زیادی از اختلاس معروف نمی دانستم.در پیش تولید فیلم تازه ام در مقام تهیه کننده بودم و بودجه تولید فیلمم را حدود یک میلیارد تومان برآوردکرده بودم. وقتی آن مرد از جریان ساخت فیلم باخبر شد گفت : حاضرم 3میلیارد تومان بدهم تا در این پروژه شریکت باشم.

دست رد به سینه اختلاسگر زدم

تهیه کننده آثاری چون “دربند” و “پنج ستاره” ادامه داده بود: علت مشارکتش را جویا شدم و وقتی او پاسخ سوال مرا داد شروع به حلاجی و تحلیل ذهنی در خود کردم . چند روز بعد به پیشنهاد وسوسه انگیزش جواب منفی دادم و دست رد را خیلی قاطعانه به سینه دوست عزیز اختلاسگر زدم و حاضر نشدم از سرمایه باد آورده اش برای ساخت فیلمم استفاده کنم.

برخی همکارانم جوگیر شدند

سماواتی افزوده بود: بماند که بعدها فهمیدم و دیدم چند تن از همکارانم جوگیر شده و پیشنهاد آن مرد “کلاه به سر” را برای پولشوئی پذیرفتند و به آن پول هنگفت زبان بسته که متعلق به مردم بود پاسخ مثبت دادند.

میدانستم روز رسوایی اش فرا خواهد رسید

این تهیه کننده با اشاره به پایان کار آن سرمایه گذار بیان داشته بود: امروز پس از گذشت چند سال از آن تحلیل ذهنی ام خوشحال هستم و می دانستم هدف شوم آن دوست کلاه به سر چه بود. میدانستم روز رسوایی اش فرا خواهد رسید.

پی نوشت سینماژورنال: البته که چون سماواتی خودش هیچ گاه به صراحت نامی از این سرمایه گذار نبرد می توان در واقع گرایانه بودن تمامی سخنان وی نیز پرسشهایی را طرح کرد.

اصلی ترین پرسش هم آن است که چرا همزمان با رسانه ای شدن ماجرای اختلاسهای آن سرمایه گذار معروف وی سخنی را طرح نکرده و مدتها بعد در این باره حرف زده؟ و آیا این طرح مساله در شرایط فعلی بیشتر ترفندی برای تاثیرگذاری بر مخاطبان و در کانون توجه قرار گرفتن نیست؟