1

ادعاهای کارگردان فیلمی که در ۱۰ روز میلیاردی شده: اگر به ژاپن بروید می‌بینید که هیچ فرهنگی از گذشته آنها باقی نمانده/چینی‌ها از اینها بدتر!/تعطیلی خانه سینما در زمان وزارت ضرغامی داشت اتفاق می‌افتاد؛ حکم آن هم داده شده بود؛آقایان درویش و دیگر دوستان سینمایی می‌دانند

سینماژورنال: علیرضا رییسیان این روزها با تازه ترین فیلمش “دوران عاشقی” فروش خوبی را تجربه میکند.

به گزارش سینماژورنال “دوران عاشقی” در حدود 10 -12 روزی که از اکرانش گذشته میلیاردی شده و رییسیان نیز می کوشد به بهانه این فروش خوب هم درباره فیلمش حرف بزند و هم درباره اوضاع نابسامان تنها صنف سینمای ایران.

ای کارگردان تازه ترین گفتگویش با فرانک آرتا در “شرق” را هم زمینه ای کرده که هم درباره آسیبهایی که طبقه متوسط را در ایران تهدید می کند سخن گوبد و هم از وضعیت خانه سینما قبل و بعد از تعطیلی اش.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی رییسیان را ارائه می دهد:

 اصلا چرا اسم فیلم را «دوران عاشقی» گذاشتید؟
اسم این فیلم بیتی از حافظ است که می‌گوید دور عاشقی گذشت و نوبت ماست، هرکسی پنج روز نوبت اوست. یعنی دور عاشقی تمام‌ شده. می‌خواستیم بگوییم که فقدان و زوال عشق، جامعه را به انحطاط می‌برد.
 شما در فیلم‌های قبلی‌تان نشان دادید که درباره مسائل زنان و خانواده دغدغه دارید. نمونه موفق آن‌هم فیلم «ریحانه» بود. چرا این مسئله برای شما مهم است؟
وقتی از عشق صحبت می‌کنیم، حتما یک زن وجود دارد و یک مرد که این ساده‌ترین نوع عشق است. بعد عشق مادر و پدر به فرزندان و همین‌طور عشق به نزدیکان و بعد از آن هم عشق به هم‌نوع وجود دارد که در روان‌شناسی، آدم‌ها به خاطر هم‌نوعشان از چیزهایی می‌گذرند. کل ادبیات کلاسیک ما براساس محور عشق است. اگر عشق باشد چه اتفاقی می‌افتد؟ عشق باید باشد تا لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، پادشاه و کنیزک باشند تا بتوان با آن حرف‌های مهم‌تری زد. در همه داستان‌های جذاب عالم، عشق وجود دارد. بنابراین همه فیلم‌های من هم حول محور چنین موضوعاتی است؛ بحران‌های عاطفی انسان که حول محور زن‌ها می‌چرخد، چون به اندازه کافی در سینمای ایران، فیلم مردانه داریم.
در فیلم مرحله بحرانی‌ای از زندگی مرد متأهلی را به تصویر کشیدید که معمولا در سینمای ایران این‌گونه به آن پرداخته نشده؛ مردی که با زنی تحصیل‌کرده و اجتماعی زندگی می‌کند و هم‌زمان با زن دیگری آشنا می‌شود. چرا شما خواستید این تابو را بشکنید؟
من اولین‌بار در فیلم «ریحانه» عشق انسانی و یک زن و یک مرد را مطرح کردم و در آن‌موقع هزینه آن را هم دادم. یا در فیلم «چهل‌سالگی» حملاتی به من شد. بنابراین اگر بخواهم چیزی را بگویم، مدلی را که بلد هستم می‌گویم که غیرمتعارف باشد. همه عشق‌های بزرگ عالم غیرمتعارف بوده‌اند. هیچ عشقی در عالم ماندنی نبوده الا اینکه غیرمتعارف بوده.
تأکید شما روی واژه عشق است. درحالی‌که عملکرد مرد فیلم بیشتر به فیزیولوژی مردانه برمی‌گردد. این تأکید برای من سؤال‌برانگیز است. خب این چگونه عشقی است؟
انسان مجموعه‌ای از جنسیت، عاطفه، رفتارهای متناقض، متضاد یا همگون است. به‌تعبیری، اگر نفسش در زیر عقل او قرار بگیرد، آدمی فرهیخته می‌شود و اگر نفس او غالب شود، در مرتبه پایین‌تر و نازل‌تری قرار می‌گیرد. آن کسی که اصلا عشق ندارد، انسان نیست، حیوانات عشق ندارند بلکه غریزه دارند. پس مرتبه نازل‌تر عشق، غریزه بشری نسبت به جنس مخالف است.
اما با عشق از نوع ادبیات کلاسیک ما تفاوت دارد.
اصلا تفاوت ندارد. بلکه در مرتبه نازل‌تری است. به معنی اینکه شما از یک چیز زیبا خوشتان می‌آید و درگیر آن می‌شوید. این را اصلا نمی‌شود گفت که در آن عشق نیست. بلکه در مرتبه نازلی از عشق قرار می‌گیرد.
دو فیلم معروف آدریان لین یعنی «جذابیت مرگبار» و «بی‌وفا»، هرکدام به خیانت زن و مرد می‌پردازد که جنبه‌ای از غرایز بشر را نشان می‌دهد که ممکن است گریبان‌گیر هر نوع زندگی زناشویی شود. اما نمی‌گوید که عشق است. زمانی که شما از ادبیات کلاسیک و ادبیات ایران بهره می‌گیرید، مرتبه والاتری از غریزه را می‌بینید. من با این نگاه مشکل دارم.
اولا چه کسی می‌گوید که آدریان لین نمی‌گوید که این عشق است؟ در فیلم «بی‌وفا» که ریچارد‌ گر بازی می‌کند با زنش رابطه خوبی دارد. اما همسرش درگیر ماجرایی هم عاشقانه و هم غریزی می‌شود و در پایان آن تراژدی اتفاق می‌افتد. همه فیلم‌های آدریان لین، حتی در «نه‌ونیم هفته» در حد جسمانیت متوقف می‌مانند. ولی نگاه من آن‌گونه نیست. من در فیلم پیشنهاد می‌دهم. می‌گویم اگر کسی به هر دلیلی درگیر رابطه‌ای شد، نباید از همه حقوق خود محروم شود یا مثل قتل‌های ناموسی روی او اسید بریزند و خشونت به خرج دهند. به نظرم راه‌حل‌های دیگری هم وجود دارد.
چرا به صراحت نمی‌گویید فیلمتان درباره غرایزی صحبت می‌کند که امروزه در جامعه کم نیستند؟
آن دیدگاه دیگری است. من هم برای شما مثال فیلم خارجی می‌زنم. در فیلم Fall in love رابرت دنیرو و مریل استریپ بازی می‌کنند. هر دو دارای زندگی، خانواده و همسر هستند که دوستشان هم دارند. اما عاشق یکدیگر می‌شوند. به‌همین‌سادگی، یا فیلم پل‌های مدیسون کانتی هم به همین صورت است. در آخر هم آن رابطه‌ها را به‌خاطر می‌آورند و به زندگی خود ادامه می‌دهند. معلوم است که این شکل رابطه درست نیست، اما برای دفع آن نباید به سمت خشونت و قتل و جنایت برویم. چون می‌گوییم اگر حتی به‌دلیل غریزی کسی عاشق کسی شد، نباید او را نابود کرد. البته کار مرد فیلم غیرقانونی و غیرشرعی نبود.
اما عرف با آن موافق نیست؟
بله، عرف می‌گوید که این کار بد است. اما می‌گوییم اگر همسرت خلأ عاطفی تو را به‌خاطر مشغله و درگیری مسائل کاری پر نمی‌کند، راه‌حل آن نیست که خود را با دیگری تقسیم کنید. کمااینکه زن فیلم با واکنش خود می‌توانست مرد را از بین ببرد که چنین نکرد. چون وکیل بود و با مسائل آشنا بود. به نظر من این مرتبه بالاتری از عشق عادی میان زن و مرد است.
درست است که مرد نه کار غیرشرعی و نه کار غیرقانونی انجام نمی‌دهد، اما مهم‌ترین مسئله این است که به هر دو زن دروغ می‌گوید.
بله، من هم به این تأکید دارم و هزینه آن را هم می‌پردازد.
 جملات پدر به دختر مبنی بر بخشش در فیلم جنبه شعاری پیدا کرده. چرا؟
شما دوست داشتید که همسرش را نابود کند؟
خیر، ولی می‌توانستید از دنیای ایده‌آل فاصله بگیرید و واقعی‌تر به ماجرا نگاه کنید؟
اصلا ایده‌آل نیست.
 ولی به‌نظر می‌رسد در روابط آدم‌ها، ایده‌آلیسم بر واقع‌گرایی سایه انداخته است؟
خانم وکیلی که مشاور حقوقی فیلم ما بود، چند نمونه از واقعیات را برای ما بازگو کرد. مثلا پرونده‌هایی از قبیل مرد دوجنسی، زن جوانی که توسط همسرش کتک می‌خورد و خانمی که رئیسش به او پیشنهاداتی می‌دهد، واقعی بودند. همه اینها را کنار هم بگذاریم، متوجه می‌شویم که جامعه دارد بدون عشق پیش می‌رود. زمانی که بدون عشق شد، نه‌ فقط فساد اخلاقی، بلکه فساد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و همه نوع فسادی در آن اتفاق می‌افتد.
برای همین پدر چنین پیشنهادی می‌دهد. ولی نمی‌گوید که حتما برو و این کار را انجام بده. در فرهنگ ما، این قصاص است. چرا در جامعه قصاص اتفاق می‌افتد، برای اینکه جامعه متنبه شود و نه صرفا به‌دلیل انتقام‌گیری از شخصی. ولی امروزه بحث انتقام مطرح است. می‌گوید بچه من را کشتید، من هم شما را می‌کشم تا آدم شوید. جامعه تنبیه نمی‌شود، چون این امر در جامعه اثر ندارد.
می‌گوید می‌توانید ببخشید. یا اینکه هم ببخشید و هم به او کمک کنید تا آدم دیگری شود. او می‌گوید اگر من ببخشم، نمی‌دانم که آیا می‌توانم با این آدم زندگی کنم یا خیر؟ و تا آخر فیلم هم نمی‌بینیم که برمی‌گردند و با یکدیگر زندگی می‌کنند یا خیر؟
فیلم نشان می‌دهد که در نهایت، هر دو زن می‌بخشند. ولی مرد طلبکار است؟
چه چیزی را می‌بخشند؟ مرد را می‌بخشند؟ آن آقا که نابود شد.
 چطور؟
اگر شما به سکانس قبل از انتهای فیلم نگاه کنید، سه تا آدم هستند که دوربین به سمت‌شان Track می‌کند، نوری که روی صورت لیلا حاتمی هست حالت صورت او بعد از آن مشاجره و دعوا را کاملا نشان می‌دهد. خانم دوم هم در خانه خود استقرار دارد و اشک می‌ریزد بابت آن چیزی که فکر می‌کرد و نشد. وضعیت مرد هم بین زمین و آسمان قرار دارد.
زن دوم تمام مدت می‌خواهد به مرد ثابت کند که رابطه و فرزندش حاصل عشق بوده… .
بله، می‌گوید برای من روشن‌شدن حقیقت مهم بود و دیگر تو مهم نیستی. در اینجا وضعیت مرد خیلی هولناک است. برای همین است که پیش آن دیگری می‌رود و می‌گوید که به دادگاه برویم و شکایت کنیم، که می‌گوید دیگر برای من اهمیتی ندارد.  می‌گوید من می‌خواستم که حقیقت روشن شود که من در این رابطه به او وفادار بودم و این آدم نبود. این روشن می‌شود. زن کاری که انجام می‌دهد، می‌گوید که فعلا یکی از ما باید از خانه بیرون برود. چمدانش را برمی‌دارد و بیرون می‌رود. اگر می‌خواهد بخشش را نشان دهد چرا نمی‌گوید که من می‌روم بیرون، یا اینکه بگوید حالا فهمیدی که اشتباه کردی، مثل سریال‌های تلویزیونی، حالا بیا و به‌سر زندگی برگرد. این را هم نمی‌گوید. مرد در وضعیت کاملا بدی قرار می‌گیرد. به‌علاوه اینکه اگر ما بخواهیم موضوعی مثل همسر دوم را مستقیما زیر سؤال ببریم، با قوانین و احکام ناسازگار‌اند. طبیعتا فیلم نمی‌تواند از ممیزی رد شود.
 شما در نهایت این حق را به مرد می‌دهید، زمانی که از خودش پیش زن اولش دفاع می‌کند و می‌گوید که تو آن قدر به‌کار وکالت اهمیت دادی که باعث شد خلأ عاطفی در من به وجود بیاید.
این هم درست است. بله. آن زن حتی نمی‌داند که شوهرش تخم‌مرغ آب‌پز یا تخم‌مرغ ته‌دیگی دوست دارد. حتی جزئیات ساده را هم نمی‌بیند. در تمام فیلم دیده نمی‌شود که یک رابطه عاشقانه درستی بین آنها باشد. زن در زندگی‌اش سرد است.  این واقعیت است. من اصلا قضاوت نمی‌کنم و بی‌طرف هستم اما خنثی هم نیستم.
شما در این فیلم، هر دو زن را از جامعه فرهیخته نشان دادید. علت اینکه سراغ طبقه قشر متوسط رفتید، چه بود؟
یکی اینکه شناخت من نسبت به این طبقه بیشتر است و اینکه معتقد هستم که در آینده این مملکت اینها تعیین‌کننده هستند. بچه‌ای که توسط این زن تربیت می‌شود، می‌تواند تاثیر‌گذار باشد. ما دیدیم زمانی‌که حاشیه بر متن غلبه کرد، یک هشت سال هولناک را گذراندیم. پس سخن من باید به کسانی باشد که در آینده می‌خواهند در جامعه مؤثر باشند. شما می‌بینید این زن ابتدا می‌رود از حقوق زن صیغه‌ای دفاع جانانه می‌کند و پیروز می‌شود. بعد این اتفاق که برای خودش می‌افتد، به موکل دیگرش می‌گوید برای چه به زندگی دیگری وارد شدی؟
وقتی کالبدشکافی می‌کنیم، هر شخصیت دارای تباری است. پشت‌سر بیتا، پدری هست که از دل سنت‌های مثبت آمده است. پشت‌سر میترا هم دایی سنتی قرار دارد که رفتار درستی ندارد. از نظر شما هنوز بن‌مایه‌های فکری ما سنت‌ها هستند؟
بحثی که متفکران در ایران مطرح می‌کنند، این است که ما نتوانستیم مدرنیسم را با قواعد خودش اخذ کنیم و بیاوریم و همین‌طور سنت را امروزی کنیم، خیلی از جوامع این گرفتاری را دارند. شما وقتی به ژاپن می‌روید، می‌بینید که هیچ فرهنگی مطلقا از گذشته آنها باقی نمانده است. آن چیزهایی را که در سریال‌های آنها می‌بینید، فراموش کنید. من دو، سه بار به آنجا رفته و با دقت نگاه کرده‌ام. اصلا هیچ چیزی از گذشته آنها وجود ندارد. در روابط شخصی باز و پیشرفته‌تر از فرنگی‌ها شده‌اند، چینی‌ها از آنها بدتر. این خیلی هولناک است. در فیلم چنین اتفاقی افتاده. یعنی معلوم نیست که زندی همه ابزار مدرن را دارد اما منطقا منحط است. درعین‌حال قواعد و اصولی هم دارد.
دوروبر او همه‌چیز به‌صورت سوپر مدرن وجود دارد. در آن سر دنیا کسانی با او تجارت می‌کنند. طلایی را از جایی به جایی دیگر جابه‌جا می‌کند. دست‌وپا شکسته انگلیسی حرف می‌زند. پس کسی هم که با او کار می‌کند، الگویش او می‌شود و می‌رود همین کارها را می‌کند. و به همین دلیل اولین کاری که حمید (شهاب حسینی) انجام می‌دهد این است که با این محیط قطع رابطه کند.
از قصد از نویسندگان زن کمک گرفتید؟
بله، حتی حضور تدوین‌گر، خانم صفی‌یاری هم در این فیلم و هم در ٤٠ سالگی خیلی کمک کردند؛ به‌جرئت می‌توانم بگویم. چون ایشان بهتر از من زنان را می‌شناسند. به‌هرحال خواستم قضیه را از بیرون نگاه ‌کنم.
البته خانم محقق هم از جشنواره فیلم فجر جایزه گرفتند؟
بله، اما ایده اولیه از جانب محقق به من ارائه شد. سپس خانم محبعلی و محقق با حضور مکرر در دفتر و با خود من به سیناپس رسیدیم که در این مرحله نقش محبعلی بیشتر بود و عمل حرفه‌ای این بود که چون قرارداد نگارش مشترک بود بین من و هر دو نفر مذکور باید اسم خانم‌ها محبعلی و محقق مشترکا در تیتراژ آورده می‌شد که این کوتاهی از جانب من بود و بعدا تصحیح شد. به‌هرحال نسخه کامل فیلم‌نامه شامل سکانس‌بندی و دیالوگ‌ها توسط خود من و در موقع اجرا کامل شد؛ مثل دیگر فیلم‌هایم.
حضور و تعامل شما در دوره پرفرازونشیب خانه سینما، سؤالاتی را به وجود آورده است. مایلم در این مورد روشنگری کنید.
به‌نظر من بد نیست که حقایق یک روز در منظر عموم سینماگران واکاوی شود. من آمادگی‌ام را اعلام کردم، ولی دوستان آن‌سو هنوز اعلام آمادگی نکرده‌اند. به‌نظرم باید در فضای کاملا درست و اخلاقی حرف‌های‌مان را بزنیم تا دیگران قضاوت کنند. به‌نظر من آن چیزی که در خانه سینما اتفاق افتاد، گونه‌ای از انحصار صنفی، جایگزین انحصار دولتی بود و من با هر دو اینها مشکل دارم. من با مدیریت خانه سینما مشکل داشتم و نه با خانه سینما.
شما با بسته‌شدن خانه سینما مخالف بودید؟
صددرصد. همه مصاحبه و اسناد آن موجود است. حتی وقتی آمدند و خواستند خانه سینمای شماره دوم را راه بیندازند، با دوستی که با آنها در ارتباط بود گفتم که من فردا به خانه سینما خواهم رفت و از خانه سینما دفاع خواهم کرد. این کار اشتباه بزرگی است و نباید نهادی را که وجود دارد، جایی دیگر را جایگزین آن کرد بلکه باید آن را اصلاح کنید. به‌طورکلی به دید رفورمیستی و اصلاح‌گرایانه بیشتر اعتقاد دارم تا نابودکردن. چون همیشه نشان داده عوارض نابودکردن بیشتر است. حالا که خانه سینما باز شده، آیا برای بهبود سینمای ایران همان دوستان کاری کرده‌اند؟
چون خرابی آن‌قدر زیاد بوده که باعث شد به نقطه صفر برسیم.
بله، این اشتباه کسی بود که دست به این عمل زد. وجه دیگر آن، کسانی بودند که زمینه این نابخردی را فراهم کردند. تعطیلی خانه سینما در زمان آقای ضرغامی داشت اتفاق می‌افتاد. حکم آن هم داده شده بود. آقایان درویش و مرحوم سیف‌الله داد و هم دوستان دیگر سینمایی می‌دانند. اتفاقا در آن موقع قدرت دولت خیلی بیشتر بود. ولی ما با درایت نگذاشتیم که آن اتفاق بیفتد.
شما می‌گویید که بسته‌شدن خانه سینما، ناشی از عدم درایت مدیرانش بود؟
زمینه‌اش را فراهم کردند. دشمنی شخصی هم بود. روزی که قرار باشد بیایم و حرف بزنم، دلایل آن را خواهم گفت. هر دو طرف با سند گفتند که این یک دشمنی دیرینه بین دو گروه بود. در واقع جنگ قدرت برای تصاحب امکانات بود.
منظورتان هیأت‌مدیره وقت خانه سینما‌ست؟
همه آنها که در هیأت‌مدیره نبودند. منتها از قبل دچار چالش بودند. یک زخم کهنه در یک‌جا به این شکل سر باز کرد. من فکر می‌کنم می‌شد آن را طور دیگری مدیریت کرد؛ که خانه سینما بسته نشود، چون بسته‌شدن آن هیچ کمکی به هیچ طرفی نکرد. و دیدیم که کمکی نکرد. من می‌گویم که آن آدم آن اشتباه را کرد و آنجا بسته شد و به قول شما به نقطه صفر رسید. دوباره به بهترین شکل باز شد.
آیا اتفاقی برای سینمای ایران افتاد؟ اعتقاد شخصی من این است که دوره صنف‌زدگی به‌لحاظ تاریخی تمام شده است. در هیچ جای دنیا هم دیگر چیزی به نام خانه سینما فعالیت نمی‌کند. چون فعالیت فرهنگی و فعالیت صنفی با یکدیگر ناسازگار هستند. از دو جنس مختلف‌اند.
نمی‌شود که شما هم صنف باشید و هم کار فرهنگی انجام دهید. در دنیای امروز غیرممکن است. یک دوره‌ای می‌شد و ما هم در آن دوره انجام می‌دادیم و خیلی هم تأثیر‌گذار بودیم. دوره اوج کانون کارگردانان، به اعتراف دوست و دشمن همان موقعی بود که ما در آنجا کمک می‌کردیم. دیگر آنجا به آن قدرت و به آن جایگاه نرسید. من یک نفر بودم و با حذف‌کردن من باید همه‌چیز بهتر می‌شد، چرا نشد؟ درواقع همه‌چیز از دست رفت. الان دیگر محال است کانونی به نام کانون کارگردانان قدرت اول سینما و جریان صنفی شود. چون هم دوره آن گذشته است و هم شکل آن، دیگر آن جایگاه را ندارد و اینکه مشارکت سطح بالایی به آن معنا دیگر وجود ندارد.
و این یک واقعیت است. آنها تهمت زدند. آیا من به کسی تهمت زدم؟ من فقط گفتم که نقدی دارم. به نظر من اگر رفتار دیگری جایگزین آن می‌شد، این همه عوارض پیدا نمی‌شد. یک عده از این قهرمانی سود بردند. الان هم می‌بینیم که دارند سود می‌برند. پس معادلات دیگری غیر از این نابخردی وجود داشت. به لحاظ احساسی می‌شود این را در بوق کرد. ولی هرچه زمان می‌گذرد، می‌بینیم که نشد. همه‌چیز با سیستم مدیریت سینما هماهنگ است. یعنی دولت در سینما کاملا در اختیار آنها هست و آنها هم کاملا همراه دولت هستند. در همه شوراها و در همه تصمیم‌گیری‌ها، هیأت‌امنا، در همه ارکان دولت. پس چرا سینما پیش نمی‌رود؟ و چرا وضع آن دارد بدتر می‌شود.
حالا این شعبه دوم چه گلی به سر ما زده است؟
این به خودشان مربوط است. من در آنجا نه مسئولیتی دارم و نه داشته‌ام و نه خواهم داشت. بنده محال است که در هیچ جای جریان صنفی هیچ‌گونه دخالتی داشته باشم. این را از خودشان بپرسید. ولی من معتقد هستم فقط به ‌کار اعضای خود رسیدگی و سالم هم کار می‌کند. حداقل اینکه اعضایش بیمه می‌خواهند که به آنها می‌دهد. بن می‌گیرد و به آنها می‌دهد. درخانه سینما با این همه قدرت و عظمت و شوکت در این دوسال‌و‌نیم اخیر چه اتفاق مهمی افتاد که نشان‌دهنده این باشد که اینها مدیران بهتر و لایق‌تری از آن گروه بوده و هستند؟
پس شما به هر دو طرف نقد دارید؟
به‌شدت. مواضع من روشن است. این حرف‌هایی که دوستان می‌زنند، دیروز خریدار داشت و امروز کمتر خریدار دارد. فردا هم اصلا خریدار ندارد. در دو سال آخر معاونت آقای شمقدری حتی یک ملاقات هم به‌طور فردی با ایشان نداشتم. در دو سال اول هم که همه آقایان راحت به معاونت رفت‌وآمد داشتند و دعوایی نبود، بودند و بنده و دوستان در دو سال اول سه ملاقات جمعی در مورد وضعیت سینما و تهیه‌کنندگی داشتیم، ولی حالا من فقط چهار ملاقات شخصی با آقای ایوبی داشتم. ٢٠ ملاقات با آقای جلوه داشتم. ١٠ ملاقات با آقای حیدریان داشتم. چرا کسی اینها را نمی‌گوید. پس من به همه آنها خط می‌دادم؟ یعنی من این‌قدر آدم بزرگی هستم که می‌روم و خط‌ها را می‌دهم و آنها می‌آیند و این کارها را انجام می‌دهند. چرا با این آدم بزرگ این کارها را کردید؟ این‌طور حرف‌زدن خیلی بچه‌گانه است. در محیط فرهنگ و هنر، اینها برای گول‌زدن و ردگم‌کردن است.




آيا تابوشكني‌هاي فيلم مجيدي، “رستاخيز” را از توقيف درخواهد آورد؟/ استانداردهاي دوگانه بالاخره پرچيده مي‌شود يا نه؟!!

سینماژورنال: نمايش “رستاخيز” در اولين روز اكران عمومي اش متوقف شد و به اين ترتيب نخستين فيلم ديني( تاريخي مذهبي )،محصول فكري كارگرداني كه جانباز و برادر دو شهيد است و از دل خود نظام برخاسته و امين و چشم و چراغ و سوپر خودي تلقي مي شود هم رنگ توقيف  به خود ديد و به محاق رفت.

معدودي موتور سوار جلوي يك سينماي نه چندان مهم تجمعي كردند( با اينكه مي توانستند جلوي سينماي سرگروهش يعني سينما آزادي بروند و يا جلوي حوزه هنري پخش كننده ي فيلم تجمع كنند) و همین تجمع بود که مشکل ساز شد.
مديرعامل يكي از شركتهاي مهم پخش فيلم كه دست بر قضا مدير و مالك اين سينما نيز هست همان شب از پراكنده شدن اين موتور سواران بعد از در جريان قرار گرفتن كلانتري محل صحبت كرد و از خواسته هاي آنان خبر داد و چند رسانه مطالبي كوتاه در اين رابطه نوشتند و ساعاتي بعد، فيلم به توسط وزارت ارشاد پايين كشيده شد.
نه خانه سینما واکنش نشان داد نه کانون کارگردانان و نه متحدان کارگردان
در جریان این توقیف متاسفانه واكنش مهمي از سوي خانه سينما، كانون كارگردانان و متحدان و دوستان استراژيك درويش ديده نشد و شوراي صنفي هم در اعتراض، تنها به نصب پرچم سفيد( كه زماني نشانه تسليم به شمار مي رفت) بر روي بنر ها و پوسترهاي فيلم در سينماها، بسنده كرد و سالن هاي فيلم و سانس هاي مربوطه بين دو فيلم كمدي روي پرده تقسيم  و تسهيم شد كه پايان ماجرا لابد “هپي اند” باشد اما اين آغاز داستان است.
دلیل توقیف سیاسی بود یا مذهبی؟
از همان وقت زمزمه ها در محافل خصوصي و عمومي و جرايد و سايتها بالا گرفت كه  توقيف فيلم چنان دفعتاً ، بي سرو صدا و حاشيه هاي دامنه دار بود كه حتماً باید آن را  اقدامي سياسي دانست و دلیل اصلی توقیف به خود فيلم ارتباطي ندارد.
مسلماً در برابر اين عده ، گروهي نيز به مخالفت برخاستند كه خير اين اقدام سياسي نيست و انتظارش را داشتند؛ جالب آنكه هر دو گروه يك استدلال واحد دارند و آن هم اين نكته است كه مگر مي شود چنين استاندارد دوگانه اي را در يك بازه ي زماني كوتاه داشت؟!
اول. آنهایی که می گویند توقیف سیاسی نیست
 اول از آنهايي شروع مي كنيم كه مي گويند اين اقدام سياسي نيست چون  تا اين حد واضح و آشكار استاندارد دو گانه نمي شود اعمال كرد.
اين دسته معتقدند وقتي صحنه هاي مرتبط با حضور فيزيكي حضرت ابوالفضل (ع) در مجموعه “مختارنامه” با توجه به نزديكي بلافصل تلويزيون با راس هرم حاكميت و نظام و مبسوط اليد بودن آن در قياس با سازمان سينمايي ارشاد ، بخاطر احترام به نظر چند تن از مراجع حذف مي شود، سرسختي سازنده “رستاخيز” مبني بر اينكه او در ساخت فيلم به نظر مرجع تقليد خويش عمل كرده است ، سازو كار مناسبي براي داشتن مجوز  به مفهوم اخص آن( و نه برگه پروانه نمايش كه نهاد صادر كننده آن سريع مي تواند باطلش كند) نبوده و پايين آمدن فيلم از پرده نمايش امري قابل انتظار بود چون استاندارد دوگانه نمي توان داشت.
دوم. آنهایی که توقیف را سیاسی می دانند
اما از ديگر سو ، عده دیگری معتقدند كه برخورد با “رستاخيز” سياسي است و عجيب  آنكه آنها هم مدعايشان را بر اين برهان بنا كرده اند كه نمي توان استاندارد دوگانه به اين وضوح داشت.
اين عده مي گويند چرا فيلم “محمد (ص)” مي تواند به اين گستردگي و تبليغات به نمايش در آيد و “رستاخيز” نمي تواند؟
از ديد اين عده آن علتي كه مانع از به روي پرده رفتن “رستاخيز” شده مي تواند فيلم مجيدي را هم به محاق ببرد  و چه بسا در اينجا اين علت پر رنگ تر هم رخ بنمايد.
از ديد اين عده در فيلم مجيدي براي اولين بار زنان اهل بيت نيز چهره شان مكشوف است و اندامشان ديده مي شود و حريم شخصي آنان چون زمان زايمانشان نيز به تصوير در آمده است.
از ديد اين عده ، بين مادر گرامي پيامبر(ص) با دختر ، همسر و نوه ايشان هيچ تفاوتي نيست ، اينكه مادر ايشان را چون قبل از پيامبر شدنشان است بشود نشان داد از يك اشتباه در برداشت ناشي مي شود كه در سرتاسر اين فيلم خود را مي نماياند.
اين عده  مي گويند در اعتقاد مسلمانان و بخصوص شيعيان، پيامبري يك مورد اكتسابي مثل مدرك علمي نيست كه بشود به دو دوره قبل و بعد آن را تقسيم كرد، مثلاً فردي را تا قبل از اخذ مدرك دكتر ندانيم و بعد از آن دكتر ، مهندس يا هر عنوان ديگر خطاب كنيم.
حقيقت وجودي محمدي تقويم و تاريخ بردار نيست ، ازلي  است و ابدي، به عبارت ساده تر  آن تقدسي كه براي پيامبر(ص) و اهل بيتش قائليم مربوط به اين نور ازلي ابدي يا اين حقيقت وجودي است نه سن و سال و قبل و بعد پيامبر شدن.
مینا ساداتی در نمایی از "محمد(ص)" در نقش آمنه مادر پیامبر(ص)
مینا ساداتی در نمایی از “محمد(ص)” در نقش آمنه مادر پیامبر(ص)
پيامبر ، پيامبر بود قبل از اينكه به دنيا بيايد ، از اين رو گمان اينكه اندام و طرحي از شمايلشان را هر چند كلي و ناواضح تا قبل چهل سالگي شان مي توان ديد و صدا و لحن صحبتشان را شنيد و صورت و اندام كامل عمو و پدربزرگ و مادرشان را به تماشا نشست و بلافاصله بعد ابلاغ رسالتشان در چهل سالگي همه چيز حالت تقدس به خود بگيرد كه نتوان چهره نوه و نتيجه هايشان را هم ديد، استانداردي دوگانه است كه حداقل با اعتقادات كلامي شيعيان موافق نيست.
اين دسته مي گويند چطور “رستاخيز” كه به صداي حضرت زينب(س) بسنده مي كند بايد توقيف شود ولي چهره و اندام مادري كه پيامبر را در بطن پاك خويش پرورانده و به دنيا آورده را مي توان نشان داد؟ مگر اینکه خارج از اعتقاد شيعه به موحد  و يا حنيف بودن اين بانوي گرامي معتقد نباشيم و تقدس و عصمت پيامبر(ص) را به يك قبل و بعد تقويمي تقسيم كنيم و از حقيقت وجودي پيامبر كه زمان بردار نيست غافل شويم.
اين عده مي گويند چطور فيلم محمد (ص) مي تواند در جهان اسلام براي نخستين بار بدن و اندام پيامبر را در كودكي و نوجواني نشان دهد و حتي اعتراض الازهر را برانگيزاند اما در ايران به طور گسترده به نمايش در بيايد اما “رستاخيز” نمي تواند؟!!
اين عده معتقدند چطور چهره نتيجه هاي پيامبر (حضرات علي اكبر و قاسم بن الحسن عليهما السلام) را در حين رزم و دلاوري و رجز خواندن و به دل لشگر يزيد زدن و شهادت نمي توان نشان داد اما چهره  مكشوف و اندام مادر پيامبر و مادر حضرت علي(ع) را مي توان به  نمايش در آورد.
حق با کدام گروه است؟
هردو دسته منطبق بر فرضیه عدم اعمال استاندارد دوگانه ادله خود را ارائه مي دهند و هر دو نیز محق هستند اما نتیجه نهایی کار به نفع کدام دسته رقم خواهد خورد؟
اگر “محمد(ص)” بی دردسرهایی که بر سر اکران “رستاخیز” پیش آمد اکران شود آن گاه دورنماي اين بحث به نفع گروه دوم به نتيجه مي رسد بخصوص که شنیده شده بناست مدتی بعد از اکران “محمد(ص)” فیلم احمدرضا درویش نیز بدون اصلاحات در ماه محرم روی پرده برود. چرا كه در صورت اعمال اصلاحات بيشتر ، اين بار مورد
بحث چرايي اين استاندارد دوگانه خواهد بود و نه بود يا نبود آن.



تهیه‌کننده فیلم: ارشاد برای تعویق “رستاخیز” با نهادهای امنیتی هماهنگ نبود/ظاهرا نباید شیرینی جشن هسته‌ای از بین می‌رفت!

سینماژورنال: تقی علیقلی‌زاده، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «رستاخیز»، همچنان از طریق راه‌های قانونی عدم‌اکران فیلمش را پیگیری می‌کند.

فیلمی که طی هفته‌های اخیر بیشترین حاشیه و اظهارنظر طیف‌های مختلف فکری و سیاسی را در پی داشته است و سرانجام نمایشش هنوز مشخص نیست.

به گزارش سینماژورنال روز گذشته معاون ستاد کل نیروهای مسلح تجمع کنندگان در مخالفت با این فیلم را منتسب به جریان “اسلام آمریکایی” دانست و از آن طرف وزیر ارشاد از پیش خرید دی.وی.دی فیلم برای کمک به تهیه کننده خبر داد!

تقی علیقلی زاده تهیه کننده “رستاخیز” در گفتگو با “شرق” درباره این دو مساله اظهار موضع کرده و به صراحت از این گفته که ارشاد برای تعویق فیلم با نهادهای امنیتی هماهنگ نبوده و هدفش این بوده که شیرینی جشن هسته ای از بین نرود.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی تهیه کننده “رستاخیز” را ارائه می دهد:


 وزیر ارشاد در تازه‌ترین صحبت‌هایش درباره فیلم رستاخیز، از پیش‌خرید سی‌دی‌های فیلم برای کارکنان دولت در جهت کمک به  کارگردان و تهیه‌کننده صحبت کرده است. نظر شما نسبت به این صحبت‌ها پیرامون فیلم چیست؟
خوشحالم که وزارت ارشاد همچنان در تلاش برای حل مشکل این فیلم است و باقی حرف‌ها متأسفانه معطوف به نتیجه نیست. خیلی متوجه این حرف که این فیلم برای کارمندان دولت پیش‌خرید شده نمی‌شوم. درحال‌حاضر مشکل بزرگ‌تری پیش‌روی فیلم است و آن عدم اکرانش است.
 سردار جزایری هم روز گذشته تعبیری از مخالفان فیلم داشتند؛ اینکه آنها وابسته به جریان معروف «اسلام انگلیسی» هستند. ایشان گفته‌اند وزارت ارشاد در تعلیق اکران فیلم عجله کرده است. به نظر شما مخالفان را می‌توان در این طیف جا داد؟
به نظر من حرف آقای جزایری کاملا درست است که ارشاد درباره این فیلم شتاب کرد. حرف آقای جزایری هم این است که ارشاد برای تعویق فیلم با نهادهای امنیتی هماهنگ نبود و ارشاد به‌تنهایی تصمیم گرفته است. البته این موضوع می‌تواند درس عبرتی شود برای اتفاقات مشابه. طبعا آقای جزایری در مدیریت فرهنگی نفع مستقیم ندارد و به‌عنوان شخصی که دلسوز فرهنگی است درباره این فیلم و مشکلاتش اظهارنظر کرده؛ چنانچه درباره فیلم محمد(ص) نیز صحبت و نصیحت‌ بیان کردند ارشاد در این مقطع می‌توانست پخته‌تر عمل کند. شبی که صحبت تعلیق فیلم مطرح بود، از وزارت ارشاد خواسته شد که با نهادهای مربوطه این اتفاق را چک کند اما ظاهرا نباید شیرینی جشن هسته‌ای از بین می‌رفت.
 شما تابه‌حال تلاش‌های بسیاری برای رفع مشکلات و موانع فیلم برای اکران کرده‌اید، آخرین اقدامات شما در این مسیر چه خواهد بود؟
ما از تمامی راه‌های قانونی حقوق فیلم “رستاخیز” را پیگیری می‌کنیم. کسانی که وجود هاله نور را در فیلم تأیید می‌کنند توصیه به وهم می‌کنند؛ این حرف کارشناسی نیست و ساده‌ترین راهکار را ارائه می‌دهند؛ شاید نمی‌دانند که تأثیرش در افکار عمومی چه خواهد بود و ما همچنان حقوق فیلم را پیگیری خواهیم کرد




پرسش رسانه اصولگرا: آیا ماجراهای “رستاخیز” برای “محمد(ص)”مجیدی تکرار می‌شود؟

سینماژورنال: حدودا یک ماه بعد از توقیف ناگهانی “رستاخیز” در اولین روز اکران، حالا گمانه زنیهایی شکل گرفته است در این باره که ممکن است “محمد(ص)” مجیدی نیز سرنوشت مشابهی را تجربه کند.

به گزارش سینماژورنال مخالفان “رستاخیز” از نمایش چهره حضرت عباس(ع) به عنوان یکی از کلیدی ترین مشکلات فیلم یاد کرده بودند و از آنجایی که در “محمد(ص)” مجیدی نیز برخی از بستگان پیامبر(ص) نمایش داده میشوند و البته تصویری سه رخ از ایشان می بینیم روزنامه اصولگرای “جوان” با ارائه تحلیلی به طرح این پرسش پرداخته که آیا ماجراهای “رستاخیز” برای “محمد(ص)” مجیدی هم تکرار خواهد شد؟

سینماژورنال متن کامل یادداشت تحلیلی “جوان” که توسط الناز خمامی زاده نگاشته شده را ارائه می دهد:

دلیل صبر مجیدی

رئيس هيئت مديره شركت سينمايي نور تابان از تداركات گسترده براي اكران فيلم «محمد(ص)» مجيد مجيدي سخن گفته اما به گفته رئيس سازمان سينمايي تصميم‌گيري درباره اكران اين فيلم منتظر پاسخ مجيدي و اعلام نظر او و تهيه‌كننده فيلم است اما مجيدي فعلاً صبر پيشه كرده است؛ شايد دليل اين صبر به حكايت «‌رستاخيز»‌ گره خورده باشد.

«محمد(ص)»‌ فيلمي است كه بسياري منتظر آمدن آن به سينماها و نمايش عمومي‌اش هستند اما در بحبوحه توقيف فيلم مذهبي «رستاخيز» احمدرضا درويش شايد سنجيده‌ترين كار براي كارگردان اين فيلم و ساير عواملش اين باشد كه فعلاً براي نمايش آن دست نگه دارند و به سينماها و وزارت ارشاد چراغ سبز نشان ندهند؛ آن هم بعد از اقدامي كه وزارت ارشاد درباره فيلم «رستاخيز»‌ به عمل آورد و اين فيلم را تا زمان اعمال تغييراتي از روي پرده پايين كشيد تا اعتراض‌ها عليه اين فيلم بخوابد. اما تا كنون سرباز زدن درويش از اعمال اين تغييرات بر فيلمش، شرايط را به كارزار و دوئل ميان وزارت ارشاد و خودش بدل كرده است.

ایوبی هم گفته منتظر اعلام نظر تهیه کننده است

حالا بهترين كار براي مجيد مجيدي صبر است آن هم تا زماني كه اوضاع آرام‌تر شود و فيلم ديني او در فضايي آرام و به‌دور از اغتشاش به روي پرده سينماها بيايد. با اين حال بسياري منتظر اكران اين فيلم هستند. حجت‌الله ايوبي، رئيس سازمان سينمايي كشور نيز اخیرا گفته است كه براي تصميم‌گيري درباره اكران فيلم سينمايي «محمد رسول‌الله» منتظر اعلام نظر تهيه‌كننده و كارگردان اين اثر است.

یکی از رسانه ها به نقل از او درباره وضعيت فيلم «رستاخيز» هم نوشت: «‌به هر حال اين فيلم اثري هنري است و صاحبان اين اثر روي آن مالكيت مادي و معنوي دارند و ما نمي‌توانيم عوامل آن را به تغييراتي كه دلشان نمي‌خواهد مجبور كنيم و فعلاً اكران فيلم به تعويق افتاده است و منتظر اقدام عوامل آن هستيم.»
فيلم «محمد رسول‌الله» قرار بود در عيد فطر امسال اكران شود؛ يعني درست در چند هفته پيش و در تاريخ 27 تيرماه. اين خبر از سوي مقامات رسمي نيز اعلام شد اما هرگز روي تحقق به خودش نديد. اينكه چرا احتمالاً دليلش نزد مجيد مجيدي است. اوست كه بايد به عنوان كارگردان كاركشته و جهاني ايران درباره زمان اكران آن نظر بدهد.

نگرانیها درباره چالش همیشگی

به گفته رحمت‌الله صادقيان قرار است تداركات گسترده‌اي براي اكران اين فيلم در نظر گرفته شود. معاون هماهنگي بنياد مستضعفين و رئيس هيئت مديره شركت سينمايي “نور تابان” گفته است كه برنامه‌ريزي منظم و گسترده‌اي براي اكران اين فيلم انجام شده و تلاش شده تا در زمان اكران اين فيلم مردم كشور در اقصي نقاط بتوانند آن را تماشا كنند.

فيلم مجيدي برچسب سال 93 را دارد و بهتر است كه در سال جاري هر چه زودتر اكران شود. بسياري منتظر آمدن اين فيلم به سينماها هستند و البته بسياري نگران چالش هميشگي برخي با اين قبيل فيلم‌ها؛ اينكه واكنش آنها به اين فيلم چه خواهد بود و آيا آنها در كنار فيلم «رستاخيز»‌ به فيلم كودك محور مجيدي نيز اشكال خواهند گرفت؟

نمایش چهره پیامبر(ص) در حالت سه رخ

كساني كه عليه «رستاخيز»‌ در مقابل وزارت ارشاد تجمع كردند به نمايش چهره حضرت عباس (ع )‌ در اين فيلم معترض بودند.  آنچه مشخص است اين است كه در فيلم مجيدي نيز بخشي از چهره حضرت محمد(ص) در حالت سه رخ قابل مشاهده است اما مجيدي به شكلي هنرمندانه برخي محدوديت‌ها را تبديل به فرصت كرده تا جايي كه اين نمايش نصفه و نيمه خيلي ماحصل كارش را تحت تأثير قرار نمي‌دهد.

فيلم او داراي سطح بالاي تكنولوژي است كه مي‌تواند صنعت سينماي ايران را متحول كند؛ داستان كودكي حضرت محمد(ص) و مظلوميت و مهرباني ايشان در برخورد با ساير كودكان مكه و واكنش كودكانه‌اش به حقايق تلخي چون زنده به گور كردن دختران يا مرگ دايه‌اش جملگي صحنه‌هاي تكان دهنده و تأثيرگذار اين فيلم هستند كه مي‌تواند حال مخاطب را منقلب كند.

مهم‌تر از اين اما نمايش بين‌المللي فيلم است كه پاسخ سينمايي يك كارگردان شناخته شده و بين‌المللي ايراني به فيلم‌هاي موهن ساخته شده و كاريكاتورهاي طراحي شده عليه پيامبر اسلام(ص) است. با اين اوصاف هيچ‌كس دوست ندارد كه حكايت فيلم «رستاخيز»‌ براي فيلم مجيدي هم تكرار شود؛ شايد به همين خاطر صبر مجيدي تا حدود زيادي توجيه منطقي دارد.




روابط عمومی “رستاخیز”: ارشاد… دقت کن

سینماژورنال: با توجه به اینکه سخنان اخیر حسین نوش آبادی سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اکران مجدد فیلم سینمایی «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش به ایجاد برخی ابهامات درباره این فیلم و اعمال برخی تغییرات در نسخه ای که مجوز اکران گرفته است، منجر شده است لذا روابط عمومی فیلم «رستاخیز» در اطلاعیه ای به این ابهامات پاسخ داد.

 به گزارش سینماژورنال نوش آبادی در تازه ترین نشست خود از اصلاح برخی تصاویر فیلم و اکران آن تا جلب رضایت مراجع خبر داد و حالا روابط عمومی “رستاخیز” به صراحت اعلام کرده هیچ سند رسمی مبنی بر شرایط تعلیق تعویق اکران آن به دست اندرکاران این پروژه ارائه نشده است.

روابط عمومی “رستاخیز” همچنین از سخنگوی ارشاد خواسته است در اطلاع رسانی رویدادهای فرهنگی دقت بیشتری را مبذول دارد.

سینماژورنال متن کامل اطلاعیه روابط عمومی “رستاخیز” خطاب به سخنگوی ارشاد را ارائه می دهد:

در پی سخنان سخنگوی محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تاریخ 05/05/1394 در خصوص اکران مجدد فیلم سینمایی “رستاخیز” و توصیه به انجام برخی تغییرات در این فیلم، پرسشهای فراوانی از سوی اصحاب رسانه و عموم مردم محترم از سازندگان فیلم یاد شده مطرح شده است. از آنجا که هرگونه اقدام یا تقاضای متقابل بین سینماگران حقیقی یا حقوقی با سازمان امور سینمایی، با مکاتبات رسمی وجهه‌ی قانونی پیدا می کند،  لذا به اطلاع می رساند:

از تاریخ 24/04/1394 که با دستور معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان امور سینمایی، نمایش عمومی فیلم سینمایی “رستاخیز” تعلیق گردیده ؛ علیرغم برگزاری جلسات متعدد و پیگیری های انجام شده؛ هنوز هیچ سند رسمی مبنی بر شرایط تعلیق تعویق و احقاق حق این فیلم در اکران؛ از هیچ مرجع صالح قانونی صادر نشده است.

بنابراین سخنان سخنگوی محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که به اشتباه در برخی رسانه ها به منزله‌ی انجام تغییراتی در فیلم سینمایی “رستاخیز” تلقی گردیده است؛ در حد یک گمانه زنی قلمداد شده و امید می‌رود ایشان در اطلاع‌رسانی رویدادهای فرهنگی کشور دقت بیشتری مبذول کنند.




بدعتی منحصربفرد در شورای صنفی نمایش؛ تعیین زمان پایان اکران فیلم قبل از آغاز اکران!

سینماژورنال: در شورای صنفی نمایش همواره رسم بر این بوده است که درباره زمان آغاز اکران فیلمها بحث شده و منطبق بر گزینه های موجود، بهترین آثار برای اکران انتخاب شوند.

در این ساختار زمان پایان اکران را نه دستور شورا که پایین آمدن کف فروش فیلم در سینمای سرگروه است که معین می کند.

مطابق دستورالعمل جدید شورا اگر فیلمی در سه هفته ابتدایی نمایش کف فروش اش بیفتد آن گاه برای جایگزینی آن اقدام خواهد شد و در غیر این صورت اکران آن تا زمان حفظ کف فروش ادامه خواهد داشت.

در آخرین جلسه شورای صنفی نمایش اما بدعتی رخ داد که این روال را زیر سوال برد.

در این جلسه که دوشنبه گذشته برگزار شد در کنار نام بردن از “مردن به وقت شهریور” به عنوان فیلم جایگزین “رستاخیز” در گروه آزادی، مقرر شد که فیلم “محمد(ص)” نیز از روز 5 شهریور اکران خود را در گروه آزادی آغاز کند.(اینجا را بخوانید)

از کجا معلوم کف “مردن…” تا 5 شهریور نیفتد؟

ناگفته پیداست چنین تصمیمی یعنی آن که اکران “مردن…” که از 7 مردادماه آغاز میشود نهایتا تا 5 شهریور در سرگروه آزادی ادامه خواهد  داشت که این خود منافی قواعد حاکم بر اکران است.

فرض محال که محال نیست؛ از کجا معلوم که کف فروش “مردن…” تا 5 شهریور در سینمای سرگروه نیفتد. در آن صورت به استناد کدام قانون می توان فیلم را پایین کشید؟

آقایان شورای نمایش پاسخ دهید

دوستان شورای صنفی باید به این پرسش پاسخ دهند که چگونه بدون دانستن وضعیت فروش فیلم، دو روز پیش از آغاز اکران فیلم، زمان پایان اکران آن را مشخص کرده اند.

سابق بر این متداول بود که فقط نام فیلمهای بعدی هر گروه سینمایی مشخص می شد و تاریخ اکران موکول می شد به زمان پایین آمدن کف فروش.

حالا چه شده که در مورد فیلم تازه مجید مجیدی زمان دقیق آغاز اکران مشخص میشود را دوستان حاضر در شورای صنفی نمایش و بخصوص رییس آن جناب ابوالحسن داوودی است که باید پاسخ دهند.

نکند این مساله به حضور مدیر پخش شرکت تولیدکننده “محمد(ص)” در شورای صنفی نمایش ربط داشته باشد؟ همان شرکتی که این روزها “گینس” را روی پرده دارد و البته با حمایتهای سانسی سعی دارد اکران خود را همچنان ادامه دهد؟

آقای داوودی! پاسخ دهید.




بازیگر ابوالفضل(ع) در کسوت روحانیت+عکس

سینماژورنال: هرچند اکران “رستاخیز” تا اطلاع ثانوی معلق اعلام شده اما حرف و حدیثها پیرامون این فیلم همچنان ادامه دارد.
به گزارش سینماژورنال از جمله حرف و حدیثها درباره نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع) در فیلم است که برخی با آن مخالفند.
در همین اوضاع از دوشنبه شب سریالی روی آنتن میرود که بهادر زمانی بازیگر نقش “ابوالفضل(ع)” در آن در نقش یک روحانی ظاهر شده است.
این سریال “تنهایی لیلا” نام دارد که توسط محمدحسین لطیفی کارگردانی شده است.
تهیه کننده این سریال محمدرضا شفیعی است که نخستین تصویر بهادر زمانی در نقش روحانی را در روزنامه متبوع خویش “صبا” منتشر نموده است.

بهادر زمانی در نقش روحانی
بهادر زمانی(سمت راست در نقش حضرت ابوالفضل و سمت چپ در نقش روحانی)




معنای “پرچم سفید” هم تغییر یافته انگار!+عکس

سینماژورنال: در جلسه هفته گذشته شورای صنفی نمایش مقرر شد که به احترام توقیف ناگهانی “رستاخیز” احمدرضا درویش مقابل سینمای سرگروه فیلم و سالنهایی که بنا بوده آن را نشان دهند پرچم سفید نصب شود.

به گزارش سینماژورنال سینمای سرگروه “رستاخیز” سینما آزادی بود و قاعدتا زودتر از دیگر سینماها باید در برابر این سینما پرچم سفید نصب می شد.
با این حال مخاطبانی که طی روزهای گذشته به سینما سر زده اند فقط شاهد این بوده اند که بنری سفید بالای ورودی سینما که پبشتر پوستر “رستاخیز” بود قرار داده شده است.

البته که این پوشش، سفیدرنگ بوده و باعث میشود مخاطبان به جای پوستر “رستاخیز” با سفیدی روبرو شوند اما اثری از پرچم در معنای مرسوم آن مقابل سینما به چشم نمی خورد.

پرچم یا “پرچمنده”  از “پر” (گونه قدیمی‌تر “بر”، به معنی “جلو” و یا به معنی “روی”، “بالای”) و فعل “چمیدن” به معنی “پیچ و خم خوردن” تشکیل شده‌است بر این اساس پیچ و خمی که پرچمهای افراشته به هنگام اهتزاز در آسمان می خوردند در معنای پرچم ریشه دارد.

به نظر می رسد با قرار گرفتن نوع تازه ای از پرچم در برابر سینمای سرگروه آزادی باید شاهد تغییر نام این واژه در فرهنگهای لغت هم باشیم!!

پوشاندن بنر "رستاخیز"
پوشاندن بنر “رستاخیز” در ورودی سینما آزادی



محمدصادق کوشکی: اعتراض چند مداح نباید خللی به اکران وارد کند/اگر چهره ابوالفضل(ع) به نمایش درنیاید، نمایش “رستاخیز” مشکلی ایجاد نخواهد کرد

سینماژورنال: آنها که اتفاقات سینمایی چند سال اخیر را مرور کرده اند حتما یادشان است که سه سال قبل و به هنگام اکران آثاری چون “خصوصی”، “گشت ارشاد” و “من مادر هستم” چه حواشی عجیب و غریبی گریبان رییس قبلی سازمان سینمایی را گرفت.

به گزارش سینماژورنال در آن هنگام از جمله نامهایی که به عنوان منتقد فرهنگی در نقد این فیلمها اظهارنظر می کرد محمدصادق کوشکی استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران بود؛

همان انتقادات بود که فشار زیادی را به صاحبان این آثار وارد کرد و باعث شد کارگردانان دو فیلم “گشت ارشاد” و “خصوصی” وقتی فیلمهای بعدی خود را می سازند با قرار دادن  کاراکترهایی به نام “کوشکی” در فیلمهایشان گلایه های خود را از این منتقد اعلام کنند.

کوشکی در دو سالی که از عمر دولت جدید می گذرد کمتر پیش آمده که درباره مسائل سینمایی کشور ورود کند با این حال وی در یک مورد تازه یادداشتی را به بهانه توقیف “رستاخیز” احمدرضا درویش برای “جوان” نگاشته است و در این یادداشت از یک سو به صراحت بیان کرده است که اعتراض چند مداح نباید خللی را به اکران وارد کند و از طرف دیگر گفته اگر تصاویری که از حضرت ابوالفضل(ع) در فیلم می بینیم به گونه ای اصلاح شود که چهره ایشان دیده نشود امکان اکران فیلم فراهم است.

سینماژورنال متن کامل یادداشت کوشکی را ارائه می دهد:

فيلم ديني چه بايد باشد؟

از آنجايي كه ما الگوي عمومي و دقيقي در خصوص سينماي ديني نداريم و هنوز در حال تجربه كردن هستيم، طبيعي است كه در مسير توليد فيلم‌هايي كه بتوانند مصداق سينماي ديني باشند، دچار ابهامات بسيار مي‌شويم، اينكه اصلاً آيا سينما مي‌تواند ديني باشد يا خير، هنوز براي ما يك ابهام است. برخي معتقد هستند كه آري و بعضي بر اين باورند كه خير. پرسش ديگر اينكه فيلم ديني چه بايد باشد؟ اينكه فيلم ديني صرفاً بايد در خصوص تاريخ زندگي چهره‌هاي مقدس باشد يا هر فيلمي كه مفاهيم ديني را عرضه مي‌كند، لقب سينماي ديني را مي‌گيرد؟
زماني كه در عرصه‌هاي كلي هنوز ابهام داريم و راه نرفته در برابرمان هست، در موارد جزئي‌تر و تكنيكي مانند نشان دادن تصاوير مقدسات جامعه هم دچار اختلاف‌نظر هستيم و طبيعي است كه اقشاري از جامعه ممكن است با نمايش دادن چهره افراد مقدس دين ما مشكل داشته باشند و عده‌اي ديگر نه. اين مسئله در حوزه مسائل شرعي هم وجود دارد مانند اختلاف فتواي مراجع تقليد و اين اختلاف‌نظر‌ها اتفاق تازه‌اي نيست.

احترام مصطفی عقاد به شیعیان
نكته بعدي اين است كه چون ما در ابتداي مسير سينماي ديني هستيم بايد سعي كنيم برآيندها را محاسبه كنيم، مثلاً مي‌بينيم برخي از افراد جامعه مشكلي با نمايش دادن چهره مقدسان ديني ما ندارند و بعضي ديگر مشكل دارند كه در اين ميان احتياط ايجاد مي‌كند كه برآيند را در نظر بگيريم.

تجربه سينماگران موفق حوزه ديني در طول تاريخ نشان مي‌دهد كه مي‌شود بدون نمايش چهره افراد مقدس ديني، مفاهيم دين را منتقل كرد. به عنوان مثال در يكي از ماندگارترين آثار سينماي ديني، فيلم “محمد رسول‌الله” با اينكه با نگاه اهل سنت ساخته شده اما با همين شيوه عمل به احتياط سعي كرده است كه چهره مقدسان شيعيان را نشان ندهد.

به عنوان مثال حضرت امير‌المؤمنين(ع) براي اهل سنت يكي از اصحاب پيامبر(ص) است و از چهره‌هاي خيلي مقدس به حساب نمي‌آمد اما كارگردان فيلم “محمد رسول‌الله(ص)” در اقدامي معقول از آنجايي كه شيعيان حضرت علي(ع) را به عنوان يك چهره مقدس قطعي مي‌دانستند، از نمايش دادن تصوير ايشان خودداري كرد و به همين دليل عملاً يكي از دلايل محبوبيت اين كارگردان و اين فيلم در جهان اسلام، عمل به احتياط اين كارگردان بود كه احساسات هيچ بخشي از جهان اسلام را جريحه‌دار نكرد.

اگر کارگردان “رستاخیز” احتیاط می کرد بهتر بود
اگر در جامعه ما هم از ميان فيلمسازان كساني قصد دارند كه به اين عرصه خطير و حساس قدم بگذارند، طبيعتاً عمل به احتياط اتفاق معقولي است. ما مي‌دانيم كه در ميان مراجع شايد تنها يكي، دو نفر با نشان دادن چهره حضرت ابوالفضل(ع) مخالف بودند اما اگر كارگردان “رستاخیز” عمل به احتياط مي‌كرد و از تكنيك‌هاي سينمايي رايج براي نشان دادن كاراكتر آن حضرت، بدون نمايان شدن چهره‌اش بهره مي‌برد، بهتر بود؛ مانند اتفاقي كه در آثاري مانند “امام علي(ع)” و “محمد رسول‌الله” اتفاق افتاد و در “مختارنامه” هم تكرار شد و اگر كارگردان “رستاخيز” هم از اين شيوه‌ها استفاده مي‌كرد، شايد هيچ تنش و اختلافي ايجاد نمي‌شد.

اعتراض چند مداح نباید خللی به اکران وارد کند اما اعتراض مراجع باید لحاظ شود
در جريان اعتراضات هم زماني كه چند مداح به مسئله‌اي اعتراض دارند، اين مسئله نبايد خللي در جريان اكران فيلم ايجاد كند، اما زماني كه مراجع تقليد به اين مسئله ايرادي وارد مي‌كنند، لازم است كه احترام آن مراجع حفظ شود كما اينكه آن مراجع با ساخت فيلم مخالفت نكرده‌اند و تنها با نمايش دادن چهره‌هاي مقدس در آن مشكل دارند.

اگر چهره ابوالفضل(ع) به نمایش درنیابد اکران فیلم مشکلی ایجاد نخواهد کرد

هنوز هم مشكلي به وجود نيامده و اگر صحنه‌هايي كه چهره حضرت ابوالفضل(ع) مستقيماً به نمايش در مي‌آيد، با استفاده از تكنيك‌هاي خاص سينمايي به گونه‌اي بدل شود كه چهره آن بزرگوار به نمايش در نيايد، مشكلي ايجاد نخواهد شد كما اينكه در سريال “امام علي(ع)” ما ديديم كه كاراكتر امام علي(ع) به صورت كمرنگ با بازي مهدي فتحي به نمايش درمي‌آمد كه اكثريت افراد جامعه پسنديدند و مشكلي هم ايجاد نشد.




در کمال شگفتی کارگردان “رستاخیز” به موردی تن داد که همیشه خط قرمزش بود!

سینماژورنال: در حالی که درویش در نخستین گفتگوی خود بعد از توقیف “رستاخیز”  از این گفته بود که به کار بردن لفظ تعویق برای جلوگیری از اکران فیلمش درست نیست و عملا اکران متوقف شده دو روز بعد از آن گفتگو، در دلنوشته ای به گلایه از دولت پرداخته که در معامله ای سیاسی، “رستاخیز” را از سینماها پایین کشیده است.

به گزارش سینماژورنال درویش نه فقط دلنوشته خود را با “انا لله و اناالیه راجعون” که آیه ای است که در مناسک عزاداری به کار می برد آغاز کرده بلکه در انتهای دلنوشته نیز خود را جانباز و برادر دو شهید قلمداد کرده است.

این اتفاق در حالی رخ می دهد که وی پیش از این یک بار در برنامه “هفت” و یک بار در “شب شیشه ای” از اینکه او را برادر شهید نامیدند عصبی شده بود چون دلش نمی خواست گمان کنند او از امتیاز برادرانش استفاده می کند و اين قضيه را به درستي نوعي استفاده ابزاري از شهدا ميدانست و همواره طوری رفتار مي كرد که ذکر نامش با این نسبت خانوادگی خط قرمز به نظر آید.

 سینماژورنال متن دلنوشته درویش را ارائه می دهد:

«انالله و اناالیه راجعون

در آستانه‌ی عید سعید فطر، به دستور دولت تدبیر و امید! در معامله‌ای کاملاً سیاسی، در برابر جهل و بی‌اخلاقی، پژواک ندای حسین (ع)؛ رستاخیز را از اکران سینماهای کشور پایین کشید… ‌

…به قضاوت تاریخ، پرچم حسین ع با ندای مراجع عالیقدر، افراشته خواهد ماند.

احمدرضا درویش

نویسنده/کارگردان

جانباز و برادر دو شهید»




مجری تلویزیون در میان یزید و حضرت ابوالفضل(ع)+عکس

سینماژورنال: هرچند ساعاتی قبل و با اطلاعیه سازمان سبنمایی “رستاخیز” توقیف شد اما به تازگی فرشید نوابی با انتشار تصویری اجتماعی از این فیلم یاد کرده است.

به گزارش سینماژورنال نوابی که تولید برنامه “سینمااکران” را انجام میدهد عکسی را منتشر کرده که در آن در میان بابک حمیدیان و بهادر زمانی ایستاده است.

حمیدیان در “رستاخیز” دو نقش ابن زیاد و یزید را بازی کرده و بهادر زمانی هم نقش حضرت ابوالفضل(ع) را.

نوابی به ضمیمه عکس نوشته است: به احترام بابک عزیز و بازیهای بیاد ماندنیش و بهادر زمانی بازیگر نقش حضرت ابوالفضل(ع).

بابک حمیدیان، فرشید نوابی و بهادر زمانی
بابک حمیدیان، فرشید نوابی و بهادر زمانی



“رستاخیز” توقیف شد!!!

سینماژورنال: حواشی عجیبی که درست یک هفته پیش از آغاز اکران رسمی “رستاخیز” آغاز شده بود کار خود را کرد و سازمان سینمایی نتوانست فشارها را تحمل کند و حکم به تعویق اکران فیلم داد

به گزارش سینماژورنال در حالی که بنا بود از امروز “رستاخیز” در سینماها اکران شود و حتی شرایط رزرو بلیت آن در سینماها هم فراهم آمده بود اما عصر امروز چهارشنبه سازمان سینمایی با صدور بیانیه ای حکم به تعویق اکران فیلم داد.

سازمان سینمایی در اطلاعیه خود تأمین نظر علما و مراجع تقلید را دلیل تعلیق در اکران “رستاخیز” احمدرضا درویش دانسته است.

اکران “رستاخیز” در شرایطی رخ داد که درویش برای جلب نظر منتقدان در نسخه دوم بخشهایی از موارد سوءتفاهم برانگیز نسخه اصلی را حذف کرده بود. اینجا را بخوانید.

با این حال فشارها کار خودش را کرد و یک فیلم دیگر هم در فهرست فیلمهایی قرار گرفت که اکرانشان به تعویق می افتد.

از “عصبانی نیستم” تا “خانه دختر” و حالا “رستاخیز”

یادمان نمی رود درست چند روز پیش از اکران فیلم “خانه دختر” شهرام شاه حسینی نیز همین اتفاق رخ داده بود. ماجراهای پیش از  اکران “عصبانی نیستم” و “خانه پدری” نیز کاملا در همین حال و هوا بود با این تفاوت که فیلم اول نتوانست اکران شود و فیلم دوم یک روز بعد از اکران، پایین کشیده شد.

سینماژورنال متن کامل اطلاعیه سازمان سینمایی درباره تعلیق اکران “رستاخیز” را ارائه می دهد:

فیلم “رستاخیز” به منظور پاسداشت ،عظمت و شکوه حماسه جاوید کربلا و به تصویر کشیدن این واقعه بی مثال تاریخ بشری توسط جمعی از هنرمندان و سینماگران متعهد و ممتاز سینمای ملی تولید و در جدول اکران سینماهای کشور قرار گرفت.

این فیلم که با نیت تقویت تولید فیلم دینی و استفاده از هنر سینما برای جاودانه کردن حادثه عاشورا تولید شد از بدو امر تاکنون در محافل مختلف فرهنگی و دینی در معرض آرا و دیدگاه های صاحبان درک و درد دین قرار گرفته و با استقبال کارگردان محترم فیلم از منظر تاریخی و روایی با اصلاحات چندی مواجه شد که اصلاحات اعمال شده نیز مورد تایید بسیاری از صاحبنظران قرار گرفت.

اما نظر به رعایت جایگاه و شان مراجع عظام تقلید و عالمان شاخص دینی یادآوری می کنیم که اکران فیلم”رستاخیز” تا تامین نظر برخی از مراجع بزرگوار تقلید به تعویق می افتد.




رونمایی از نسخه اکران “رستاخیز”؛ باقی ماندن چهره حضرت ابوالفضل(ع)+حذف چهره‌های حضرت علی اکبر(ع) و حضرت قاسم(ع) +حذف نما و نریشن پایانی+حذف کاراکتر شقایق فراهانی

سینماژورنال: رونمایی رسمی نسخه اکران درام مذهبی “رستاخیز” ساخته احمدرضا درویش شب گذشته در باغ موزه دفاع مقدس انجام شد.

به گزارش سینماژورنال فارغ از حذف بخشهایی از فیلم بخاطر کند بودن ریتم آن، تعدادی از نماهای سوء تفاهم برانگیز اثر هم حذف شده است.

سینماژورنال این حذفیات را فهرست وار را مرور می کند:

1–تمام نماهایی که بیانگر رابطه عاشقانه میان بکیر فرزند پسر حر با دختری زیبارو با بازی شقایق فراهانی است حذف شد.

2–با وجود باقی ماندن تصویر حضرت ابوالفضل(ع)، تصاویری که چهره حضرت علی اکبر(ع) فرزند ارشد امام حسین و حضرت قاسم(ع) فرزند امام حسن(ع)را نشان می داد حذف شد.

3–بخش عمده ای از نمای حمام کردن یزید که بیانگر همجنسگرایی اوست حذف شد.

4–تیرباران دسته جمعی به حضرت علی اصغر(ع) نوزاد امام حسین(ع) که در نسخه اولیه دیده می شد، حذف شد.

5–در سکانسهای پایانی عمرسعد فریاد می زند “حرمله” و بعد تیراندازان را می بینیم که به سوی سپاه امام تیر می اندازند و بعد دست سیدالشهداء(ع) که خون را به آسمان می پاشد در صورتی که در نسخه قبلی در اینجا اسم حرمله نمی آمد و تیراندازی به حضرت علی اصغر(ع) هم نمایش داده می شد.

6–نمای پایانی فیلم که نشان دهنده بازگشت خون حضرت علی اصغر(ع) به زمین است حذف شد.

7–نریشن انتهایی فیلم که در آن درباره ماجراهای بعد از عاشورا سخن گفته می شد، حذف شد.

به گزارش سینماژورنال اینها مهمترین جرح و تعدیلهای فیلمی هستند که بناست از چهارشنبه همین هفته روی پرده برود.

آرش آصفی، حسن پورشیرازی، فرهاد قائمیان، بابک حمیدیان، بهادر زمانی، یاور احمدی فر، پوریا پورسرخ، انوشیروان ارجمند، انوش معظمی، کوروش زارعی، پرویز پورحسینی، شقایق فراهانی، مهتاب کرامتی، لیلا بلوکات، زهره حمیدی و سروش گودرزی از جمله بازیگران “رستاخیز” هستند.

تهیه کنندگی فیلم را تقی علیقلی زاده برعهده داشته است.

“رستاخیز” مقطع تاریخی مرگ معاویه تا شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا را روایت می‌کند.




“رستاخیز”؛ نماینده ایران در اسکار ۲۰۱۶؟!

سینماژورنال: هرچند هنوز نزدیک به سه ماه تا معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار 2016 زمان باقیست اما شنیده های جالب و در عین حال عجیبی برای این انتخاب وجود دارد.

یکی از تازه ترین شنیده ها حکایت از تمرکز بر فیلم “رستاخیز” احمدرضا درویش به عنوان گزینه ایرانی اسکار دارد.

به گزارش سینماژورنال مهلت معمول معرفی فیلم غیرانگلیسی زبان به اسکار، اول اکتبر 2015 برابر با نهم مهرماه 1394 است و فیلمهایی میتوانند گزینه شرکت در اسکار باشند که در فاصله نهم مهرماه 1393 تا هشتم مهرماه 1394 در کشور مبدأ به نمایش درآمده باشند.

با این احتساب قطعا “رستاخیز” که بناست از اوایل مردادماه در سینماهای کشور اکران شود شرط زمانی معرفی به اسکار را داراست.

اما آیا این فیلم گزینه منطقی برای اسکار است؟ و اگر به اسکار معرفی شود شانس راهیابی به جمع پنج نامزد نهایی بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را دارا خواهد بود.

اگر بخواهیم براساس نظرات منتقدانی که در جشنواره سی و دوم فیلم فجر این اثر را به تماشا نشستند به ارزیابی آن بپردازیم نمی توانیم مثبت نگر باشیم چراکه فقر بار دراماتیک فیلم و مرور حوادث منتج به قیام عاشورا به صورت کاملا خطی و بدون هر گونه تعلیق لازم برای یک روایت سینمایی مهیج سبب ساز طرح ایرادات فراوان نسبت به فیلم شده بود.

از آن سو پاره ای از کارشناسان مذهبی کشور نیز به روند خلق حادثه و تصویرسازی از برخی شخصیتهای مقدس جهان تشیع در این فیلم انتقاداتی را وارد کردند.

یکی از دلایل اینکه بعد از نمایش فیلم در جشنواره تا اکران آن حدودا یک سال و نیمی وقفه افتاد همین انتقادات بود اما در نهایت با تلاشهای درویش و البته گفتمانهایی که او با منتقدان مذهبی داشت مشکلات فیلم برطرف شده و پروانه نمایش آن صادر شد.

این انتقادات را که کنار بگذاریم یکی از اصلی ترین اله مانهای موفقیت در اسکار که نمایشهای جهانی فیلمهای غیرانگلیسی زبان است درباره “رستاخیز” وجود ندارد.

آکادمی اسکار بیشتر از شش هزار عضو دارد که این اعضا در نقاط مختلف دنیا پراکنده اند و در نتیجه اکرانهای رسمی یک فیلم خاص در کشورهای مختلف است که می تواند کمک کند به راهیابی اثر به نامزدهای نهایی اسکار و متاسفانه در این مسیر پخش کنندگان “رستاخیز” چنان که باید قدرتمند عمل نکرده اند.

گزینه های دیگر؛ از “شیار 143” تا “ساکن طبقه وسط”

 در فاصله زمانی مهر 93 تا مهر 94 آثار بسیاری در سینماهای کشور به نمایش درآمده و درخواهند آمد اما اگر به بررسی آن آثاری بپردازیم که شانس معرفی به اسکار را دارند بیشتر از چند فیلم قابل قبول پیش رویمان نخواهد بود؛ “آرایش غلیظ”، “شیار143″، “ساکن طبقه وسط” و “سیزده” از جمله چنین آثاری هستند.

در بحث مربوط به نمایشهای خارجی “شیار143” و “سیزده” موفق تر بوده اند و در زمینه اکران داخلی “شیار 143” و “ساکن طبقه وسط” فروش مطلوبی داشته اند.

باید دید در نهایت یکی از میان چنین فیلمهایی که تقریبا همگی ساخته دست جوانترها هستند شانس راهیابی به اسکار را خواهند یافت یا “رستاخیز” از دل هیات انتخاب بیرون می آید.

یک “جدایی…” و دیگر هیچ

به گزارش سینماژورنال از پنج سال پیش که “جدایی نادر از سیمین” توانست به عنوان نماینده ایران، اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را بگیرد به ترتیب “یه حبه قند”، “گذشته” و “امروز” به عنوان نمایندگان ایران به اسکار معرفی شده بودند که در این بین “یه حبه قند” به دستور ریاست وقت سازمان سینمایی از رقابت در اسکار بازماند و دو فیلم دیگر هم نتوانستند به جمع نامزدهای نهایی اسکار راه یابند.




گلایه فیلمبردار پروژه پرهزینه “رستاخیز” از دردسرهای این پروژه!/ امکاناتمان از حد معمول سینمای ایران هم کمتر بود

سینماژورنال: فیلم “رستاخیز” که بعد از “محمد(ص)” پرهزینه ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است بناست عیدفطر اکران شود.

به گزارش سینماژورنال بسیاری از آنها که فیلم را پیش از این و در نمایشهای خصوصی یا جشنواره فجر دیده اند در مقایسه با هزینه ای که صرف “رستاخیز” شده حاصل کار را آنقدرها متفاوت و تاریخ ساز نمی دانند.

انتظار از “رستاخیز” آن بود که وقتی بودجه ای هنگفت صرف تولید آن میشود بلحاظ اثرگذاری دراماتیک نیز بتواند مخاطبان را بشدت تحت تاثیر قرار دهد اما در نسخه جشنواره ای آن چنین اتفاقی روی نمی دهد.

جالب است که در میان مخاطبان “رستاخیز” این فرضیه متبادر شده که این فیلم به عنوان اثری پرهزینه هر چه کم داشته باشد امکانات تولید کم نداشته، اما حسین جعفریان فیلمبردار کار از کمبود امکانات فیلمبرداری در این پروژه سخن گفته است.

امکاناتمان از حد معمول سینمای ایران هم کمتر بود

جعفریان درباره اینکه فیلمبرداری “رستاخیز” چه تفاوتی با دیگر کارهای معمول سینمای ایران داشته به “فیلم” می گوید: در این فیلم با امکانات معمول سینما کار کردیم. حتی در زمینه هایی امکاناتمان از حد معمول آن زمان هم کمتر بود.

مجبور بودیم با چراغهای کهنه کار کنیم

به گزارش سینماژورنال وی ادامه می دهد: فرضا مجبور بودیم با چراغهای HMI کهنه و تقریبا از کارافتاده کار کنیم و دردسر زیادی را متحمل شویم. یک دستگاه دوربین آری.کم داشتیم و در بعضی صحنه ها که باید با دو دوربین کار میشد یک دستگاه دوربین 535 در اختیارمان قرار می گرفت.

 بلحاظ امکانات تفاوتی با فیلمهای دیگر نداشت

این فیلمبردار پیشکسوت می افزاید: فیلمبرداری فیلم حدودا یک سال طول کشید اما بجز زمان طولانی فیلمبرداری و موضوع خاص فیلم که نورپردازی و فیلمبرداری خاصی را می طلبید {بلحاظ امکانات} تفاوت چندانی با فیلمهای دیگر نداشت.

 پیاده رویهای طولانی و سفرهای دونفره از جنوب به شمال

حسین جعفریان خاطرنشان می کند: پیاده رویهای طولاتی در کوه و بیابان همراه با درویش برای پیدا کردن محل مناسب فیلمبرداری، سفرهای دونفره طولانی از جنوب به شمال و از تهران به شرق کشور از خاطرات این پروژه است که هیچ وقت آن را فراموش نمی کنم.




اختصاص سرمایه چند میلیاردی به تهیه‌کننده “ملک سلیمان” برای ساخت فیلمی با محوریت قیام سیدالشهداء(ع)

سینماژورنال: در حالی که آخرین تجربه سینمایی ایران درباره قیام امام حسین(ع) فیلم بحث برانگیز “رستاخیز” بوده که هنوز اکران نشده از اواخر سال قبل مجتبی فرآورده تهیه کننده “ملک سلیمان” به دنبال فراهم آوردن تولید پروژه ای با نام “ثارا..” است.

به گزارش سینماژورنال هرچند هنوز تکلیف تولید این فیلم مشخص نشده اما روزنامه “جوان” در گزارشی برخی گمانه زنیهای مرتبط با این اتفاق را مرور کرده است و از این گفته که این پروژه با سرمایه ای چند میلیاردی تولید خواهد شد.

سینماژورنال متن کامل این گزارش را ارائه می کند:

جسارت لازم در ساخت آثار مذهبی؟

بعد از فيلم «رستاخيز‌» كه براي اولين بار به شكلي مستقيم به عاشورا و قيام و نهضت امام حسين(ع)‌ پرداخت و اقدام به نمايش چهره حضرت «ابوالفضل عباس(ع)‌ كرد، حالا ظاهراً سينماي كشور جسارت لازم را براي ساخت فيلم ديگري درباره اين موضوع جاودانه مذهبي پيدا كرده است. تازه‌ترين اخبار حاكي از ساخت يك پروژه بزرگ سينمايي به نام «‌ثارالله» است كه هرچند جزئيات آن هنوز مشخص نشده، اما مشخص است كه اين فيلم نيز از جمله آثار گران هزينه سينماي كشور خواهد بود.

بهبود بخشیدن به روال ساخت آثار حماسی
موج ساخت فيلم‌هاي مذهبي از سينماي جهان به ايران رسيده است؛ موجي كه بايد خيلي زودتر از اينها مي‌آمد و سينماي كشور را با خود همراه مي‌كرد. حالا در كنار پروژه‌هاي تلويزيوني مثل سريال حضرت موسي به كارگرداني فرج‌الله سلحشور يا فيلم «محمد رسول‌الله» مجيد مجيدي و اثري چون «‌رستاخيز» كه به تازگي زمان اكرانش مشخص شده است، خبر ساخت فيلمي ديگر درباره نهضت عاشورا به منزله تلاش سينماي كشور براي بهبود بخشيدن به سير و روال خود در ساخت فيلم‌هاي حماسي – مذهبي است.

ناشی از نارضایتها نسبت به “رستاخیز”
اين اتفاق به فاصله اندكي بعد از ساخته شدن فيلم «رستاخيز» مي‌افتد و به خودي خود مي‌تواند اشاره‌اي به برخي نارضايتي‌ها از كيفيت فيلم «رستاخيز»‌ و نيز اين انتقاد وارد بر آن داشته باشد كه اين فيلم نتوانسته روايتگر خوب مهم‌ترين قيام مذهبي و تاريخي دنيا باشد؛ چراكه از نظر بار درامي بيننده را در دراماتيك‌ترين صحنه‌ها همچون صحنه مربوط به شهادت حضرت عباس(ع) با خود همراه نمي‌كند.

تولید با سرمایه ای چند میلیاردی
حالا قرار است فيلم «‌ثارالله» با موضوع زندگي امام حسين(ع) و مبارزات ايشان ساخته شود، آن هم با سرمايه‌اي چند ميلياردي كه گويا براي جذب بخشي از اين سرمايه، فيلمنامه اين اثر سينمايي به بنياد سينمايي فارابي سپرده شده است تا مورد بررسي اعضاي شوراي فيلمنامه اين نهاد دولتي قرار بگيرد. هنوز هيچ اطلاعات و اخباري درباره نويسنده اين فيلمنامه يا مجري طرح آن به ميان نيامده، اما بنياد سينمايي فارابي همان نهادي است كه اغلب سرمايه‌گذاري و توليد پروژه‌هاي فاخر و پرهزينه سينمايي را برعهده مي‌گيرد.




الگوبرداری بابک حمیدیان از یک مگس!+عکس

سینماژورنال: بابک حمیدیان بازیگر توانای سینمای ایران که این روزها فیلم کم فروش “روباه” را روی پرده دارد چهار فیلم “شکاف”، “مرگ ماهی”، “من دیگو مارادونا هستم” و “رستاخیز” را هم آماده اکران دارد.

به گزارش سینماژورنال در این میان “رستاخیز” که بخشهایی از حوادث منجر به قیام عاشورا را به تصویر می کشد هرچند به لحاظ کیفیت درام مشکلات اساسی دارد اما بازی حمیدیان در آن فوق العاده است.

بابک حمیدیان در “رستاخیز” در دو نقش بازی کرده است؛ یکی نقش “یزید” و دیگری نقش “ابن زیاد”. در این بین ایفای نقش او در “یزید” جزییاتی تازه از این شخصیت بیرحم تاریخ اسلام را آشکار کرده است.

بازیگر اصلی نقش یزید کنار رفت و من جایگزین شدم

حمیدیان در تازه ترین گفتگویش که با “همشهری جوان” انجام شده درباره اتفاقی که منجر به بازی او در نقش “یزید” شده است بیان می دارد: یکی از بازیگران خوب کشورمان برای بازی در نقش یزید قرارداد بسته بود اما بعد از مدتی احمدرضا درویش گفت فلانی که برای این نقش قرارداد بسته بازیگر خیلی خوبی است و مردم هم دوستش دارند اما نمی تواند در ادامه راه همراهمان باشد و بابک حمیدیان این نقش را بازی کند.

به گزارش سینماژورنال بابک حمیدیان با اشاره به اینکه این پیشنهاد برایش شوکه آور بود ادامه می دهد: علی قائم مقامی مدیرتولید آن کار بعدا به من گفت وقتی پیشنهاد درویش را شنیدی در یک لحظه تمام حسها به صورتت آمد؛ بهت، خوشحالی، غم و …

خودم را از دیدن بازی زیبای فرهاد اصلانی در نقش “ابن زیاد” محروم کردم

حمیدیان پیرامون ایفای نقش “ابن زیاد” که قبل از او هم به زیبایی توسط فرهاد اصلانی در “مختارنامه” بازی شده بود اظهار می دارد: از زمانی که این نقش پیشنهاد شد خودم را از دیدن بازی خوب فرهاد اصلانی محروم کردم. بعد از فیلم گروهی پرسیدند اصلانی نقش را بهتر بازی کرده یا تو و من هم گفتم نباید این دو را با هم مقایسه کرد چون فرهاد در طول سریال فرصت داشته با ارامش نقش را گسترش دهد و من این فرصت را نداشتم.

بابک حمیدیان-رستاخیز
بابک حمیدیان در نقش “ابن زیاد” در “رستاخیز”/ برای وضوح، کلیک چپ کنید

الگوبرداری “ابن زیاد” از روی یک مگس

بابک حمیدیان در تشبیهی عجیب “ابن زیاد” را به “مگس” بی شباهت ندانسته و می گوید: “ابن زیاد” از روی کاراکتر یک مگس طراحی شده بود؛ مگس همیشه بی تاب است و همیشه عجله دارد ولی در عین حال حواسش به همه چیز هست. به گزارش سینماژورنال وی می افزاید: برای بازی در این کاراکتر برنامه ویژه داشتم و در یک زمان فشرده بازی اش کردم… البته به بازی فرهاد اصلانی در این نقش عشق می ورزم ولی به وجود بازی خودم احترام می گذارم.