سینماروزان/حامد مظفری: بالاخره برگ اصلی تلویزیون برای رمضان نوروزی۴۰۴ روی آنتن رفت؛ فصل هفتم “پایتخت” که بسیاری را امیدوار کرده بود به رهایی کنداکتور تلویزیون از تکرار مکررات و سریال ها و برنامه هایی که هیچ چیز تازه ای را برای مخاطب ندارند.
“پایتخت۷” در خط داستانی، ایده جدید کم ندارد؛ از ناشنوایی نقی معمولی تا پیوستن ارسطو به پشت صحنه سینما و کارواش زدن رحمت خروس باز، مرگ بهبود و باباپنجعلی، لاغری هما، بازی مافیا، لوله خودکار ابزار عملیجات، خواستگاردار شدن دختران نقی-که در این دوران گریز جوانان از ازدواج خیلی عجیب هم هست که این همه خواستگار برای سارا و نیکا پیدا شده-و…تا ریشخند یک روانشناس تیپیکال تلویزیون و…
در عین حال آن پیام مهم سالهای اخیر تلویزیون در اهمیت فرزندداری به “پایتخت۷” نیز رسیده و نقی و هما -که حالا نازا شده اند-رفته اند و یک بچه بی سرپرست-با بازی یک کودک بلاگر!؟- را آورده اند به عنوان فرزند سوم.
آن همه ایده و این پیامدهی هیچ اشکالی ندارد، اشکال لحن محافظهکارانه و دست به عصای سریال است. انگاری که سیروس مقدم و محسن تنابنده از عواقب لودگی های پایتخت۶ که بدجوری گریبان شان را گرفت واهمه داشته اند و همه چیز را کاملا بیخطر و خنثی پیش بردهاند مبادا دوباره گرفتار تعلیق چند ساله و خدای نکرده عدم برخورداری از مواهب مادی پروژه شوند؟ به هر حال در چند سال دوری سیروس مقدم و تنابنده از این برند چرب، هیچ اتفاق جدی مثل پایتخت برای هیچ کدام شان رقم نخورد؛ مقدم سریال “جزیره” را ساخت که تقریبا یک شکست کامل بود و تنابنده نیز در تعدادی فیلم و سریال بازی کرد که هیچ کدام مانند “پایتخت” برایش آمد نداشت و حتی موفقیت کمدی بفروش “زوپز” هم بیشتر به زلف نوید محمدزاده گره خورد تا او…
سیروس مقدم و تنابنده-که حالا در فصل هفتم، کارگردان هنری پایتخت هم شده-دوز شوخی های دستی و دوپهلو را به شدت کم کرده اند و همین است که حاصل کارشان تقریبا فلج است. دوره پنددهی های اخلاقی مستقیم حتی با وجود تیپ های بامزه نقی و ارسطو و هما و… پایان یافته است و انگار شوخی منشوری که نباشد، پایتخت حرف تازه ای برای عرضه ندارد و نهایتا میشود نسخه ای مفرح از سیمای خانواده!
بماند که عمل های جراحی زیبایی باعث شده همذات پنداری های قبلی با نقی و هما به عنوان یک زوج کاملا معمولی از بین برود چون به غیر از هما، انگار فیس نقی هم گرفتار لیفتینگ شده…این زوج به جای اینکه پیر بشوند تا منطبق شوند با ذات داستان، الان حتی از نقی و همای فصل اول هم جوانتر میزنند و این خودش علیه مخاطب است.
از آن گذشته حجم بالای آگهی های تبلیغاتی اول و وسط و در زمان پخش سریال “پایتخت۷” واقعا رکوردشکن بوده و همه جور آگهی هم دیدیم یا در زیرنویسها خواندیم؛ از برنج و رب و در و پنجره هوشمند تا ابزار و هایپرهای مختلف و برندهای لوازم خانگی و…!
شاید آگهیدهندگان تیزردهی به سریالها و برنامه های روتین را قبول ندارند و حتما باید پایتخت یا نون.خ پخش شود که جبران مافات ی برایشان شود در قبال هزینه هایی که بابت آگهی حول محصولات کم یا بی مخاطب میدهند…
با این حال زنگ خطر اصلی “پایتخت۷” نه این حجم آگهی که آن لحن دست به عصایی است که از متن تا ساختار را دربرگرفته…