سینماروزان: موسم بهار که می شود هوای آبادان بیش از پیش دلکش می شود. میان هنرمندان ولوله ای شکل می گیرد برای خلق اثر؛ یکی هنر را در جنگ خیابانی خلاصه می کند و دیگری غبار را از میراث فرهنگی شهرش پاک می کند تا نسل امروز بداند آنچه که سبب می شود این شهر جان دوباره گیرد، احیا و یادآوری گذشته ای است که نباید در حد خاطره گویی باقی بماند.
زینب حقیقت متولد ۱۳۶۱ کارشناسی ارشد هنرهای نمایشی و دانش آموخته این هنر است. او این روزها در حال غبار روبی از عمارات تاریخی و ازجمله سینما شیرین آبادان برای اجرای برنامه های فرهنگی و هنری است.
*چرا اماکنی که جزو میراث فرهنگی هستند را بعنوان مرکز اجرای برنامه های فرهنگی و هنری انتخاب کردی؟
تمام دغدغه ام حفظ و ماندگاری میراث شهرم است. چرا که من و ما با اصالتمان پا برجا هستیم. به عنوان یک شهروند در قبال هویتم مسئولم، از مسئولین دولتی هیچ انتظاری ندارم، چراکه پیش از آنها خودم را برای آبادانم مسئول می دانم. وقتی دیدم این سینما به عنوان بخشی از تاریخ فرهنگ شهرم به فراموشی سپرده شده نتوانستم بی تفاوت از کنارش عبور کنم؛ «شیرین» فقط یک سالن نمایش نیست یک خاطره جمعی است. برای همین تصمیم گرفتم به اندازه توانم آنجا را زنده کنم. شاید ابتدا هیچ کس تصور نمی کرد بتوان این مکان که به ویرانه ای پر از خاطرات قدیمی خالی از زندگی بدل گشته بود، مجددا راه اندازی شود؛ اما کار را در همان خرابه ها با اجرای تئاترآغاز کردم. می خواستم نشان دهم هنر محدود به امکانات نیست؛ وقتی عشق باشد در سخت ترین شرایط هم می شود ادامه داد. سال ۱۴۰۰باهمکاری میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری بعد از چهل و یک سال در سینما شیرین به روی مردم بازگشایی و با استقبال خوبی از سوی عموم مواجه شد؛ همان سال احساس کردم نیاز جامعه فعلی خصوصا نسل جوان، آشنایی با هویت گذشتگان شان با اجرای برنامه های فرهنگی و هنری در این مکان های بعضا فراموش شده است.
*از این ایده خلاقانه حمایت مالی توسط نهادهای ذی نفع انجام شد؟
خیر، این رویداد فرهنگی وهنری کاملا با هزینه شخصی انجام شد و بخش مالی برعهده «خانه فرهنگ حقیقت» بود اما در این میان، معاون فرهنگی وقت سازمان منطقه آزاد اروند، پالایشگاه ومیراث فرهنگی حامی معنوی و گرفتن مجوزها بودند.
* چرا بین اجرای این پروژه وقفه ای دو ساله افتاد؟
متأسفانه با حادثه تلخ فروریختن ساختمان«متروپل»اهداف این پروژه به تعویق افتاد؛ اما با گذشت دوسال این گروه هنری مجددا تصمیم گرفت سینما را برای بازدید عموم همراه با برنامه های هنری بازگشایی کند. از نگاه من « شیرین» یکی از نمادهای آبادان است که به نوعی با هویت فرهنگی شهر گره خورده؛ این سینما تنها یک سالن نمایش فیلم نبوده و نیست، بلکه بخشی از حافظه جمعی وهنری مردم آبادان محسوب میشود که نماد دورانی از شکوفایی فرهنگی این شهر است. وقتی بعد از زحمات شبانه روزی درهای سینما باز شد چه حس و حالی داشتی؟ بعد از تلاش بسیار در سینما دوباره به روی مردم گشوده شد، مهم تر از هر چیز انرژی بود که به شهر بازگشت. دیدم که مردم دوباره به سینما و تئاتر تمایل پیدا کردند؛ کودکان و نوجوانان به بازیگری علاقه نشان دادند و روح شهر دوباره زنده شد. بازگشایی این سینما یک پروژه بازسازی نبود؛ بلکه تلنگری بود تا به یاد آوریم فرهنگ وهنر فراموش ناشدنی اند. می خواستم«شیرین» تبدیل شود به مکانی که مردم با خاطره خوب از آن یاد کنند و از نگاه خودم فکر می کنم تیم « خانه فرهنگ حقیقت» در این مسیر موفق شد به آرمان هایش نزدیک شود. اگر فقط یک نفر از این حرکت الهام گرفته باشد و بخواهد در شهر یا محل زندگی اش گامی برای فرهنگ بردارد؛ یعنی ما کارمان را درست انجام داده ایم. این سینما یک نشانه است که می گوید با عشق و پشتکار هر ناممکنی، ممکن می شود.
*امسال اما در ۱۴۰۴ شاهد هستیم حقیقت علاوه بر شیرین در برخی مناطق تاریخی دیگر نیز برنامه اجرا می کنید؟
فضاهای تاریخی از کلیسا و کاروانسراها همه بخشی از هویت فرهنگی ما هستند. هدف اصلی این بود که علاوه بر ترویج هنر نمایش، ارزش های انسانی و فرهنگ آبادان زنده نگه داشته شود. هنر همیشه وسیله ای برای گفت وگوی بین نسل ها و جوامع مختلف بوده و ما سعی برآن داریم که با اجرای برنامه های فرهنگی هنری مفاهیم اخلاق، واجتماعی را در این مکان های ارزشمند به مردم منتقل کنیم. در بسیاری از نقاط دنیا بناهای تاریخی به مراکز فرهنگی وهنری تبدیل می شوند با همین دیدگاه تصمیم گرفتیم که از کلیسا و کاروانسرا به عنوان نمادهای فرهنگی استفاده کنیم.
*شما به دنبال مفاهیم ارزش و معنا در زندگی با زبان هنر هستید، فکر می کنید در جامعه فعلی آبادان و در این بزنگاه فرهنگی، چقدر می توانید برای رسیدن به ایده آل هایتان موثرعمل کنید؟
هنر همیشه بر مفاهیمی مثل عدالت، حقیقت جویی، اخلاق وارزش های انسانی تاکید داشته؛ ما در حال تلاش هستیم که در عرصه فرهنگ وهنر موضوعاتی را مطرح کنیم که برای جامعه مفید و به رشد فکری وفرهنگی کمک کند؛ چرا که پرداختن به ماهیت هنر و ارزش های آن امری حیاتی است. در واقع هدف ما ایجاد فضایی است که بتوانیم بدون تضاد با ارزشهای ملی و فرهنگی، با زبان هنر در خدمت مردم وجامعه باشیم. به قول فیلسوف «گوردون گراهام»؛ هنر به عنوان منبع دانش و درک ارزش دارد. و در انتها سپاس از همه کسانی که در این مسیر یاریگر ما هستند.