سینماروزان/مسعود احمدی: سریال “بازنده” طوفانی شروع شد و سعی کرد در همان ابتدا قلاب را برای جلب مخاطب، درست بیندازد و برای همین بود که قسمت نخست سریال، پر و پیمان و با پیرنگ کامل از روابط و آدم ها و شکل دهی بحران اصلی رقم خورد.
#بازنده در قسمتهای بعد و برای کشف معما مخاطب را وارد مسیری هزارتو برای شناساندن پرسوناژهای مختلف خود نموده و بیش و کم، داستان هایی فرعی را در امتداد داستان اصلی تعریف کرد تا مخاطب از ادامه سریال خسته نشود.
آنچه سریال های کارآگاهی-معمایی بیش از هر چیز بدان نیاز دارند حضور ماموران زبده ای است که اغلب نیمه پنهان خود را از دسترس مخاطب غایب کردهاند تا مخاطب بیش از پیش کنجکاو ادامه داستان شود و خوشبختانه نسبت به سریالهای پلیسی این چند سال، #علیرضا_کمالی توانسته نقش یک مامور آگاهی گرفتار در گذشته را قابل قبول ارائه کند.
بازنده البته در برخی قسمتها و زمانی که میخواهد در عرض داستان حرکت کند و به سمت شخصیت شناسی برود، از ریتم تند پرتعقیب و گریز خود میکاهد که شاید میشد آن را با ترکیب حادثه با شخصیت برطرف نمود با این حال آنچه سریال دارد غلبه معما و تلاش برای حل معماست که از ابتدا با ظن به زن همسایه شروع شده، مخاطبان را حتی به سمت سرک کشیدن در داستان منبع اقتباس برده و در پایان باز به زن همسایه میرسیم…