سینماروزان: کمدی “منشی مخصوص من” بعد از سالها ممانعت بالاخره توانسته در اکران آنلاین و از طریق فیلیمو عرضه شود. صالح دلدم کارگردان این فیلم که سابقه ساخت کمدی های پرمخاطب مثل “کباب غاز” را دارد در گفتگویی تفصیلی با فیلیمو درباره روند تولید و مشکلات ناشی از توقیف فیلمش حرف زده است.
*شما چهار اثر سینمایی که تاکنون ساختهاید، همه خانوادگی بودهاند. و همچنین بیشتر به ژانر کمدی علاقه مندید. این علاقه از کجا میآید و چرا خانوادگی بودن آن اهمیت دارد؟
صالح دلدم: اتفاقا فقط به کمدی علاقه ندارم و دوست دارم در ژانرهای مختلف فیلمسازی را تجربه کنم. از چهار فیلم آخرم، «بیدل»، «کباب غاز» و «منشی مخصوص من» کمدی بودهاند و «نارمک» درام روانشناختی بود. پیش از فیلمهای بلندی که ساختم، در سینمای کوتاه هم ژانرهای مختلف از پلیسی تا دفاع مقدس و کودک را تجربه کردم. در رابطه با خانوادگی بودن اثر هم که در سوال اشاره شد، چون سینما در کل تجربه زیست مشترک است و پایه زیست مشترک، خانواده است. اگر خانواده را از ما بگیرند، اجتماع از دست میرود و ما به عنوان انسان مهمترین رکن خود را از دست میدهیم. در کل همه چیز برای من از خانواده نشات میگیرد.
*در آثار پیشین خودتان به عنوان بازیگر حضور داشتید اما در فیلم «منشی مخصوص من» نه. چرا این اتفاق افتاده است؟
در آثار قبلی خود در نقش مکمل حضور داشتم اما در «منشی مخصوص من» نقش کوتاهی به نام «بهمن» را ایفا کردم که در حقیقت هجو فیلمفارسی بود. شاید این کوتاه بودن باعث شده به چشم نیاید. البته که بخشهایی از بازی آن هم ممیزی شد. در کل فیلم «منشی مخصوص من» علیرغم ممیزیهای فراوان، در دولت قبل توقیف شد و هرکسی هم بعدها فیلم را دید دلیل و منطقی برای این توقیف ده ساله پیدا نکرد که خوشبختانه با رفتن مدیران سینمایی قبلی و آمدن مدیرانی همصنف و از جنس سینما مشکل نمایش فیلم برطرف شد.
*بازیگری برایتان بیشتر دغدغه است یا کارگردانی؟
کارگردانی برای من بیشتر دغدغه است اما اگر نقشی برای من باشد آن را بازی میکنم البته اگر نقش به من نخورد محال است خود را به فیلم تحمیل کنم. کارگردانی دغدغه مهمی است چون خلق اثر است و این علاقه به خلق از ذات الهی و خالق اصلی میآید و هنرمندان این نعمت را دارند که روی زمین آثاری با استعداد و هنری که خداوند به آنها داده است، خلق کنند. اما بازیگر توسط کارگردان انتخاب میشود و چندان اختیاری نسبت به فیلمساز ندارد چون بیشتر در معرض انتخاب است نه آنکه انتخاب کننده باشد.
*در هر چهار سینمایی کارگردان و تهیهکننده آثار هر دو خودتان بودید. چرا با تهیهکنندگان دیگری همکاری نکردید؟ شاید این اتفاق باعث می شد فیلمهای بیشتری بسازید که به اکران عمومی هم برسند.
بیش از یک دهه است که تهیهکننده معنای خود را در سینمای ایران از دست داده است، به غیر از یکی دو مورد افراد انگشتشمار. در حال حاضر شرایط به گونهای است که کارگردان به جای آنکه دستمزد بگیرد وقتی به سراغ تهیهکنندهای میرود، باید پول هم ببرد و دستمزد تهیهکننده را هم بدهد! تهیهکنندگان سربار کار میشوند و در حقیقت کارت اجاره میدهند، چرا باید یک سربار به پروژه اضافه کنم وقتی سرمایه فیلم را خودم فراهم میکنم؟! در پروژههای دولتی هم که ارگانها به تهیهکنندگان میگویند با کدام کارگردان کار کنند و بنده هم فرد مستقل و عادی هستم و در این بازیها جایی ندارم.
*منشی مخصوص من که پس از ۸ سال از ساخت به اکران آنلاین رسیده، این اثر توقیف بوده است؟
اصلاح میکنم، «منشی مخصوص من» ۱۰ سال توقیف بوده است. فیلم در زمان ریاست آقای شمقدری در سازمان سینمایی دولت محمود احمدینژاد پروانه ساخت گرفت اما آماده سازی آن به دولت روحانی رسید و مدیران سینمایی دولت روحانی علیرغم تعامل بنده و انجام چندین باره ممیزیها جلوی نمایش فیلم را گرفتند و کلی گویی میکردند که مثلا فیلم اروتیک است! در صورتیکه ما در ایران اصولا اروتیک نداریم! و همزمان با این ادعاها فیلمهایی با موارد بحث برانگیز بیشتر اکران میشدند. بنده بیشتر علت توقیف این فیلم را از بیپشتوانه بودن خودم در دولت قبل برداشت میکنم. مدیرانی که تنها به باند خاصی اجازه فعالیت میدادند و برخورد جناحی داشتند و طبیعی بود وقتی زد و بندی با من نداشتند، تصمیم گرفتند سرمایهام را نابود کنند و من را خانهنشین کنند. حتی مجوز ساخت کار جدید هم به من نمیدانند! در کل دولتهای اصلاحطلب بیشترین آمار توقیف سلیقهای فیلم و بستن فضای سینما را در کارنامه دارند. جایی شنیدم مدیری گفته بود چرا دلدم باید با ۲۷ سال سن (آن زمان که منشی مخصوص من را ساختم) امکان تهیهکنندگی و کارگردانی داشته باشد! خوشبختانه این افراد در دولت کنونی از سازمان سینمایی کنار گذاشته شدند.
*ایده ساخت این فیلم از کجا میآید و چه تفاوتی به لحاظ موضوع با دیگر آثاری که تاکنون ساختهاید، دارد. در حقیقت هدف شما از ساخت این فیلم چه بوده است؟
هر فیلم تجربه جدیدی است و با کار قبلی فیلمساز تفاوت دارد. ایده این فیلم در حقیقت از یک فیلم قدیمی آمد. روزی فیلم «ورپریده» ساخته سیامک یاسمی را میدیدم. موضوع فیلم خیلی بروز و ماجرای معضلات همین امروز ما بود، پدیده شوگر ددی، پسر بیپول و به دنبال پیدا کردن کیس ازدواج پولدار و دختر بیپول به دنبال پسر پولدار که هر دو به هم دروغ میگویند و جایگاه اجتماعی دیگری را از خود نشان میدهند. از طرفی دیگر هر فیلمساز علایقی دارد و من دنبالهرو سینمای ایتالیا و کمدیهای ایتالیایی هستم. آثاری مانند ساختههای دسیکا با بازی مارچلو ماسترویانی و سوفیا لورن که در ایران هم طرفدار داشت. در حقیقت «ورپریده» سیامک یاسمی را بروز و بازنویسی کردم و در قالب کمدیهای ایتالیایی بردم. این هم نوعی اقتباس است.
*باتوجه به اینکه خودتان در زمینه ساخت آثار کمدی دستی بر آتش دارید، امروزه آثار کمدی برای جذب مخاطب باید دارای چه مولفههایی باشند؟
من ۱۰ سال فیلم نساختم چون به من اجازه فعالیت نمیدادند و این ممنوعیت هم غیرقانونی و بدون دستور قضایی یا امنیتی بود. در این ۱۰ سال از فرصت برای مطالعه و ادامه تحصیل در سینما استفاده کردم. امروز نگاه من به سینمای کمدی، متفاوتتر از گذشته است. کمدی باید از بطن جامعه باشد؛ مسایلی که مردم با آن درگیر هستند و مخاطب میتواند همذاتپنداری کند. البته که در «منشی مخصوص من» هم همین اتفاق با چاشنی هجو فیلمفارسی به جای کپی از فیلمفارسی اتفاق افتاد. تا زمانی که دنبال شوخیهای منقضی شده برویم و از نسل امروز سینمارو که به فیلمهای روز جهان دسترسی دارد و باهوش است غافل باشیم، سینمای کمدی ما پیشرفت نمیکند. کمدی باید همزمان بر شوخی کلامی و موقعیت استوار باشد تا تاثیرگذار شود و وجه موقعیت آن هم پُررنگتر از کلامی باشد.
«ورپریده» سیامک یاسمی هم بوده است. در فیلم «دیروز امروز فردا» ویتوریو دسیکا هم در دهه هفتاد میلادی بوده است. گویا آسمان در هر زمان و مکان به همین رنگ است!
*از ترکیب بازیگران این اثر برایمان بگویید. ترکیبی که در اکثر اثار کمدی در دهه ۹۰ حضور داشتند اما در حال حاضر بازیگران دیگری در آثار کمدی قد علم کرده اند و این افراد دیگر حضور پررنگی ندارد.
ترکیب بازیگران بر اساس بودجه و همچنین قصه صورت میگیرد. و همانطور که اشاره کردم نسل بازیگر به سرعت همیشه در حال تغییر بوده است. زمانی ما دو سوپر استار جوان و رقیب داشتیم، محمدرضا گلزار و حسام نواب صفوی و مرحوم سیروس گرجستانی هم در سریالهای طنز ماه رمضان مردم را پای تلویزیون مینشاند. حسام نواب صفوی از مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی تا مرحوم سید ضیاالدین دری و پوران درخشنده و… سابقه همکاری داشته و فیلم «عروس خوشقدم» و «نهنگ عنبر» با بازی او پُرفروشترین فیلمهای سال شدند و به نظرم کمرنگ شدن او، به خودش و تمرکز روی کار وکالت برمیگردد. سیروس گرجستانی هم که دارفانی را وداع گفت، الیزابت امینی هم که پس از این فیلم از ایران مهاجرت کرد.
*فیلم بعدی خود را با چه موضوعی و در چه ژانری خواهید ساخت؟ آیا اثری آماده نمایش دارید؟
یک فیلم در ژانر کمدی فانتزی در سینمای کودک دارم که به زودی جلوی دوربین میرود و اتفاقا در آن نیز به مانند بیشتر آثارم روی مقوله خانواده در کنار کودک تمرکز کردهام. در تلاشم تا فیلم به جشنواره فیلم کودک پیشرو برسد. برنامه ساخت یک سریال طنز سیاسی نمایشخانگی هم دارم. یک مستند ترکیبی به نام «آکادمی کیمیایی» با حضور چهرههای شناخته شده هم دارم که آن هم در دولت قبل مدتی توقیف بود. این اثر برای نمایشخانگی عرضه خواهد شد.