سینماروزان/روحالله نشیبا: بعد از پخش مجموعه تلویزیونی «کتاب فروش هدهد» دیگر به من اجازه کار ندادند ولی اصلا ناراحت نیستم. در واقع به خاطر ممنوعکار شدن از محمود احمدینژاد تشکر میکنم زیرا اگر این اتفاق نمی افتاد، من مجبور به بازی در کارهایی میشدم که هیچ ارزشی نداشتند.
#محمود_بصیری بازیگر برخی از سریالهای خاطرهانگیز مرضیه برومند با بیان مطلب فوق به مجله اندیشه پویا گفت: بعد از دوره احمدینژاد هم چندباری برخی کارگردانان مثلا روشنفکر به سراغم آمدند تا در نقشهای رئیس جمهور با شکل و شمایلی که از نظرم مناسب نبود حضور پیدا کنم و از طریق من او را مسخره کنند، اما قبول نکردم چون دوست نداشتم یک نفر را هم از خودم ناراحت کنم….هیچوقت دوست نداشتم بدی را با بدی جبران کنم.
بازیگر سریال آرایشگاه زیبا بیان داشت: اکنون تلویزیون ما تقریباً چهل کانال دارد اما متأسفانه چهل ثانیه برنامه خوب در آن نمیبینید. لذا چه خوب که در این شرایط خودم را در این برنامه ها نمیبینم. به هر حال تلویزیون یک دیوار و چند استودیو است در واقع این هنر هنرمندان است که آن را ارزشمند می کند به همین دلیل باید از وزیر ارشاد، مدیران صداوسیما و دیگر مسئولان پرسید: چرا دیگر هنرمندانی چون علی نصیریان، داریوش اسدزاده، ژاله علو، ثریا قاسمی، داوود رشیدی و… در تلویزیون حضور ندارند؟
بصیری خاطرنشان ساخت: متأسفانه شرایط خوبی را در فرهنگ و هنر شاهد نیستیم. در واقع این وضعیت به این خاطر حادث شده که افراد در جایگاه خود قرار ندارند…در صورتی که مسئولان میتوانستند در این سالها از هنرمندان بزرگی مشورت بگیرند… اگر امیر نوری (بازیگر) را جای وزیر کنونی گذاشته بودند فرهنگ و هنر ما وضعیت بهتری و اهالی هنر معیشت بهتری نداشتند؟؟؟
بازیگر نقش کفاش در فیلم #مادر گفت: یک روز از طرف پیمان جبلی رئیس فعلی صدا و سیما با من تماس گرفتند که ایشان میخواهد به منزل شما بیاید. گفتم خیلی ممنون ولی اکنون ایشان-[از طریق تلویزیون؟!]-در منزل ما هستند؛ هماهنگ کنید من یک روز به آنجا بیایم! لابد میخواستند با فیلم بردار به خانه من بیایند و زندگی مرا نمایش دهند و در نهایت بگویند ماگداپروری میکنیم اما به جای این کار میتوانند رویکرد خود را تغییر دهند تا ما دوباره برنامههای خوبی در تلویزیون ببینیم.
وی افزود: سال گذشته در نزدیکی شب ضربت خوردن امام علی (ع) از تلویزیون با من تماس گرفتند و اصرار کردند که برای مراسم افطاری تلویزیون به آن جا بروم من رفتم تا از نزدیک با شرایط تازه آشنا شوم و رئیس جدید صداوسیما را ببینم اما برای اولین بار وقتی به صدا و سیما، رفتم نگهبان آن جا مرا نشناخت. نگهبان حتی مدیر روابط عمومی تلویزیون را هم نمیشناخت. با روابط عمومی تماس گرفتم و گفتم من سه ربع این جا منتظر ماندم؛ نگهبانهایی که این جا بودند گفتند اسم من این جا نیست و حتی مدیر روابط عمومی را هم نمی شناختند. نه به این خاطر که در این جا سه ربع معطل شدم بلکه تماس گرفتم تا از شما تشکر کنم و بگویم به پیمان جبلی بگویید خواهشاً تا زمانی که شما رئیس تلویزیون هستید مرا صدا نکنید. در همان حین لب خیابان راننده اتوبوس بیآرتی مرا شناخت و گفت آقا اصلان آمدی تلویزیون بازی کنی؟ گفتم دارم از تلویزیون فرار میکنم و سوار اتوبوس شدم. این راننده هم مثل یک آشنای نزدیک با چای خود از من پذیرایی کرد و با هم افطار کردیم و تا خانه مرا رساند. این یعنی معرفت که او داشت و بسیاری ندارند. من به این مردم بسیار احترام میگذارم ولی اگر رئیس تلویزیون را جایی ببینم، رویم را بر می گردانم. چند وقت پیش برای تله تئاتری در یکی از شبکه های تلویزیون با من تماس گرفتند ولی نپذیرفتم در واقع تا وقتی چنین ساختاری بر تولیدات حاکم باشد، تلویزیون به درد من نمیخورد و در آن کار نمیکنم.