سینماروزان/سپیده محمدپور: انتخاب بازیگر یکی از ارکان مهم آثار نمایشی را تشکیل می دهد که اندک لغزشی در این باب می تواند لطمات جدی به پیکره کار وارد کند. اهمیت این موضوع تا اندازه ای است که در صنعت سینمای دنیا از هالیوود تا بالیوود به آن به شکل تخصصی نگاه شده و مسئولیت آن صرفا به عهده کارگردان و تهیه کننده نیست.
در سینمای ایران نیز گاه در عنوان بندی فیلم ها با عنوان مسئول انتخاب بازیگر برخورد می کنیم که بیش از هر چیز نشانگر اهمیت نسبی تهیه کننده به این مقوله مهم و کلیدی است.
این روزها که پلتفرم ها فعالیت تولیدی خود را افزایش داده و رقابت میان آنها برای جذب مخاطب بالا گرفته، انتخاب درست بازیگر اهمیت فوق العاده ای پیدا کرده و باید با وسواس بیشتری به آن نگاه شود.
سریال #جیران که به تازگی پخش خود را آغاز کرده، با توجه به قصه تاریخی و تعدد شخصیت هایش نیاز به بازیگرانی متناسب با نقش ها داشته چرا که مخاطب باید با آدمهای داستان- که فاصلهای حدود یک قرن با ما دارند- احساس نزدیکی کنند.
در قسمتهای نخست این سریال، بخش مهمی از شخصیت های اصلی معرفی شده و با بازیگران آن آشنا شده ایم. بازی در نقش شخصیت های حقیقی به خصوص آنهایی که در تاریخ سیاسی ایران نقش داشته اند، چالشی سخت و در عین حال جذاب برای بازیگران به حساب می آید. اما این موضوع جذاب مثل چاقو دو لبه دارد که اندک لغزشی می تواند نقش و بازیگر را همزمان از سکه بیندازد.
انتخاب #بهرام_رادان برای ایفای نقش ناصرالدین شاه، انتخابی پرریسک بوده که در نگاه نخست به نتیجه درخشانی منتهی نشده است. لحن همیشگی صدا و بازی او از زیر گریم سنگینش بیرون زده و باور پذیری آن را خدشه دار کرده؛ به خصوص در میمیک چهره و زبان بدن که فاصله عمیقی میان نقش و بازیگر حس می شود.
این امروزی بودن، در فرم بازی پریناز ایزدیار و امیرحسین فتحی بیشتر به چشم آمده و به عنوان یک ضعف بزرگ خود را به رخ تماشاگران می کشد. مهدی پاکدل با اینکه درک بهتری از تاریخ داشته ولی باز هم در نقش یک قزلباش تنها به رفتارهای بیرونی توجه نشان داده.
مریلا زارعی با وجود آن که هیچ شباهتی به تصاویر اندکی که از مهدعلیا باقی مانده ندارد، وضعیت امیدوارکننده تری از سایر بازیگران داشته و تا حدودی به باور تماشاگران می نشیند. همان طور که امیر جعفری در نقش میرزا آقاخان نوری با تکیه بر تجربیات متعدد تئاتری، وجوه شر شخصیت یاد شده را تا حدود زیادی به نمایش گذاشته است.
آدمهای روستا و حرمسرای ناصری اعم از خواجه و کدخدا تا زنان دربار بیش از شخصیت به تیپهایی میمانند یادآور آتراکسیونهای لالهزار و اساسا نقشی شکل نمیگیرد تا تعادل بازیگری رخ نماید
ای کاش با این حجم از بازیگر نامدار در سریال، نوعی تعادل در بازیگردانی حاکم بود تا خودبخود کیفیت سریال هم ارتقا یابد ولی افسوس…