سینماروزان: حضور فیلم “شیطان وجود ندارد”محمد رسولاف در بخش رقابتی برلین بدون اینکه این فیلم مجوز ساخت ارشاد داشته باشد مقارن شده با مسافرت گروهی از مدیران ارشاد به برلین!! اتفاقی که میتواند کاملا متناقض باشد چون همانها که مدام بر صدور مجوز تاکید میکنند خودشان شدهاند مخاطب جشنوارهای که فیلمی بدون مجوز را ارج مینهد.
این تناقض با پرسشهای رسانه اصولگرای مشرق مواجه شده. پرسشهایی که همراه شده با طرح مدعیاتی درباره روال کار تازه جشنواره برلین.
متن گزارش مشرق را بخوانید:
موضوع قابل تامل در مورد رسولاف این است که او در سال ۱۳۹۸ علی بر مشغلههای قضایی و چالشهایی امنیتی که به زعم خودش پشت سر گذاشت، حدود سه فیلم را در ایران تمام کرده است و کارلو چاتریان با تماشای هر سه فیلم، «شیطان وجود ندارد» را راسا برای این جشنواره انتخاب کرده است.
این مسئله بسیار قابل تامل است که در شرایط فعلی سینمای ایران یک تهیهکننده معمولی و بازاری مثل محمد حسین فرحبخش (در بخش خصوصی) که تولیداتش با بازگشت مالی و سود همراه است، در کمپانی پویا فیلم، توانایی ساخت سه فیلم در سال را ندارد. ذکر یک نکته دیگر در پروسه فیلمسازی رسولاف بسیار قابل تامل است، تهیهکننده و کارگردانانی که اقدام به تهیه فیلم میکنند، از طریق وزارت ارشاد پروانه ساخت دریافت کرده و با اخد این مجوز با مراجعه به پلیس پروانه فیلمبرداری در اماکن عمومی را اخذمیکنند.
کافیست یک شهروند معمولی با موبایل شخصی خودش بیش از ده دقیقه در خیابانهای تهران یا سایر شهرستانها اقدام به فیلمبرداری کند، آنوقت ماموران گشت حساس میشوند و فرد تصویربردار را متوقف میکنند.
در طول سال ۱۳۹۸ رسولاف با امکانات حرفهای فیلمبرداری و صدابرداری سه فیلم ساخته است. او با سه گروه متفاوت در امکان متعددی مشغول فیلمبرداری بوده است. پلیس اگر با چنین گروهی مواجه شود، مجوزهای لازم را مطالبه میکند. آقای رسولاف در مصاحبه با رادیو فردا خود را به عنوان متهم امنیتی معرفی میکند. یک متهم امنیتی چگونه بدون هیچ رصدی میتواند سه فیلم در طول یکسال با سه گروه حرفهای بسازد.
قطعا برای این محکوم امنیتی باید اهرمهای قدرتمندتر حمایتی فوقالعادهای، از درون سیستم وجود داشته باشد که این فیلمساز بتواند در طول یک سال شمسی، سه فیلم را به صورت پشت سر هم فیلمبرداری کند. قطعا بنا بر آگاهیهای کسب شده، نه تحلیلهای عمومی، یک دست حمایتی کاملا امنیتی وجود دارد که از درون بدنه خانه سینما، فعالان این حوزه را به تحرک وادار میکند تا آنان بیانیهای را تنظیم کند تا رسولاف در برلیناله حضور داشته باشد.
خطری که توسط برلیناله و مدیرانش سینمای ایران را تهدید میکند، حمایتهای مالی دولت آلمان است که در این جشنواره تقویت میشود که این حمایت در مرحله پخش و توزیع فیلم نیست. بلکه سرفصلی که کارلو چاتریان از سال ۲۰۲۰ در این جشنواره برای سینمای ایران تعریف کرده این است که فیلمهای سیاسی بدون مجوز، مشمول کمکهای مالی حین تولید نیز شوند.
در فهرست مسافران برلین، غیر از برخی منتقدان و خبرنگاران، نام مسئولان سینمایی و برخی از مدیران صداوسیما نیز دیده میشود. حسین انتظامی، ابراهیم داروغهزاده، محمدمهدی عسگرپور، امیر اسفندیاری، محمد اسفندیاری، رائد فریدزاده، کامیار محسنین، حسن نجاریان، حامد سلیمانزاده، محمدمهدی یادگاری که چهرههایی دولتی محسوب میشوند و میرعباس اشرف، محمدعلی غلامرضایی، چنگیز حسنی، علی رحیمی و پیمان تبرخون از صداوسیما راهی این جشنواره آلمانی خواهند شد.
وقتی کارلو چاتریان مدیر جشنواره برلین ۶۰ فیلم ایرانی را برای حضور در این جشنواره رد میکند و تنها آثاری را میپذیرد که پروانه ساخت و نمایش ندارد، حضور حسین انتظامی، داروغه زاده و عسگرپور در این جشنواره چه استدلالی خواهد داشت؟ وقتی مدیران برلین خطمشی مشخصی را درپیش میگیرند تا فیلمهای ایرانی بدون پروانه ساخت و نمایش در این جشنواره حضور داشته باشد، حضور یک لشگر از مدیران سینمایی در برلیناله چه امکان ویژه ای را میتواند برای سینمای ایران فراهم کند؟