سینماروزان/مهدی فلاحصابر:
منفی: تولید ربطی به سازمان ارزشی ندارد (؟؟) ولی کلی از کارمندان سازمان حضور به هم رسانیده اند برای تماشای فیلم!!
مثبت: کشاندن داستان به دل جاده گرگان-مشهد مزیتی است برای سینمایی که پر شده از کاسه توالت و خانه های چرک! طبیعت زیبا کمک میکند به تنفس ولی
منفی: بنیان درام بر گفتار است و نه کردار و این نقص است
مثبت: تصویرسازی ماجرای قتل منجر به قسامه در میانه اثر، برای دقایقی هم که شده لحن رادیویی فیلم را اطفا میکند و غافلگیری پرت شدن اتوبوس در دریاچه نیز همین طور
منفی: ولی اینها رویهم ده دقیقه هم نمیشود و تا سینما شدن، هشتاد دقیقه ای فاصله دارد
منفی: تأثیر پذیری افتتاحیه از “چه کسی امیر را کشت” و تأثیر پذیری درونمایه از “سفر به شب”بیضایی!! خدای نکرده فکر نکنید کپی کرده چون تنابنده یک مولف(!) قهار است‼️
مثبت: معمای شکل گرفته پیرامون قتلی که مدام حرفش زده میشود زمینه خوبیست برای جلب مخاطب اما
منفی: افسوس که برای حل معما نیز بیش از هر چیز بر گفتار تکیه شده!
منفی: اصالت آدمها به گرگان میرسد ولی اغلب با لهجه پایتخت نشینان حرف میزنند! در این بین مهناز افشار هم که دیگر آخرش است. مهناز با سکنات بانوان آلامد بالانشین، میخواهد بشود فرمانده مسافران شهرستانی قسامه؟؟
*سکانس
پرت شدن اتوبوس در دریاچه پرورش ماهی! که حسابی هم برای اجرایش خرج شده و انگار فیلم ساخته شده برای اجرای همین یک سکانس
*گاف
-شب اومد تریاک کشید
–تریاک نبود، شیره بود!
-حرکت بیش از حد آرام اتوبوس! فلو کردن نماهای روبروی اتوبوس برای نامحسوس شدن سرعت پایین!!
-کاراکتر زن فرمانده مسافران قسامه(با بازی مهناز افشار) چرا افشاگری پایانی درباره شوهرش را به راحتی باور میکند و کمترین تلاشی برای تکذیب نشان نمیدهد؟
*دیالوگ
-بتول عادتشه، غمبرک بزنه …س ناله کنه! حالا بگو روضه س! با سر میره
-برو ببین زن حسین چطور زندگی میکنه! مکه، تایلند، ترکیه!!