سینماروزان: اینکه جلیل سامان کارگردانی که توانسته با حمایت رسانه ملی سریالهایی مانند «ارمغان تاریکی»، «پروانه» و «نفس» را بسازد هم جزو منتقدان مدیریتی کشور است جای تعجب دارد.
جلیل سامان در گفتگویی که به بهانه چرایی عدم تجلی روحیه استکبارستیزی در محصولات هنری ایران با «جوان آنلاین» انجام داده کوشیده برخی مشکلات مدیریتی کشور را نقد کند.
متن کامل گفتگوی جلیل سامان با «جوان آنلاین» را بخوانید:
با توجه به در پیش بودن روز ۱۳ آبان فکر میکنید به عنوان یک هنرمند پس از گذشت نزدیک به ۴۰ سال از انقلاب اسلامی مبارزه با سلطهگری و زورگویی قدرتهای استکباری چقدر اهمیت دارد؟
فکر نمیکنم کسی در خصوص مبارزه با امریکا و زورگوییهایش تردید داشته باشد منتها نحوه برخورد با این استعمارگر محل مناقشه است.
فکر میکنید انسجام داخلی یا همان چیزی که حضرت امام راحل از آن به عنوان وحدت کلمه یاد میکردند در موضوع مبارزه با استکبار جهانی چقدر اهمیت دارد و اگر در این باره صدای واحدی از درون کشور شنیده نشود چقدر میتواند به این مسئله صدمه وارد کند؟
نحوه برخورد یک سیاستمدار یا دیپلمات، یک دانشمند یا صنعتگر، یک هنرمند یا یک نظامی با این هژمونی متفاوت خواهد بود چه رسد به یک سیاستمدار با سیاستمدار دیگر! در بعد مبارزه با استکبار جهانی ابزاری مثل رسانه امروز خیلی تعیین کننده است، چون افکار عمومی روز به روز در جهان اهمیت بیشتری پیدا میکند. ابزار جنگ نرم را نیز نباید دست کم بگیریم، طوری که برخورد رسانهای من به اندازه برخورد رسانهای او تاثیرگذار باشد! اما آیا امکانات رسانهای ما این قدرت را در مصاف با این هژمونی فرهنگی دارد؟
با توجه به شعارها و راهبردهایی که کشور از ابتدای انقلاب درباره این موضوع داشته چقدر در داخل کشور همصدایی و همنوایی و همدلی از سوی مسئولان در این باره دیده میشود؟
معتقدم این مسئله وجود دارد، چون همواره ما در موضع مظلوم واقع شدهایم و این را مردم میفهمند. تحریمهای ظالمانه و کشتار مردم مستضعف جهان از جمله یمن، فلسطین، سوریه، عراق و حمایت از رژیمهای قرون وسطایی، چون عربستان سعودی در بسیاری از نقاط جهان چهره دژخیم امریکا و متحدانش را بیشتر عیان کرده است.
از طرفی در حال حاضر رئیسجمهوری در امریکا حاکم شده که مانند قبلی (اوباما) مشت آهنینش را در دستکش مخملینش پنهان نکرده! همراهی با عربستان نیز به خوبی شعار دموکراسی را پوشالی کرده است، اما این مسئله را نباید فراموش کنیم که آنچه کار ما را سخت کرده توان رسانهای دشمن نیست! ضعف عملکرد برخی از دستگاهها در قوای حاکم خودمان است، چون ما به لحاظ امکانات مادی و معنوی چیزی کم نداریم و نباید دشمن توان تحریم ما را داشته باشد، البته این ضعف توسط رسانهها بزرگنمایی میشود. ما به پیشرفتهای مدنی، صنعتی، علمی، بهداشتی و نظامی خوبی رسیدهایم از همه مهمتر اینکه سرنوشتمان در دست خودمان است. پس باید مشکلات داخلی را با همدلی و همفکری حل کنیم. آن وقت قدرتهای استکباری هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. حاکمیت توسط مردم شکل گرفته و در توالی انتخابات قدرت دست به دست شده است.
چه کسی این گروههای سیاسی را حاکم میکند؟
مسلماً مردم، وقتی چنین نمایندگان ضعیف و متناقضی را به مجلس میفرستیم چه توقعی داریم؟! به نظر من لازم است بینش مردم عمق پیدا کند؛ هم در انتخابها و هم در مطالبهگریشان و این لازمهاش این است که نخبگان کمتر سکوت کنند و صدایشان به گوش مردم و مسئولان برسد! نخبگان اجتماع مداحها یا سلبریتیها یا اقشار دیگر نیستند. ائمه جمعه و ورزشکاران هم نیستند. نخبگان از همه اینها هستند، اما همه اینها نیستند. الان در وضعیتی قرار داریم که کمسوادترین سلبریتیها بیشتر حرف میزنند و بیشتر طرفدار دارند و بیشتر لایک میخورند و در عرصه سیاست هم تاثیرگذاری دارند.
این عارضه از کجا گریبان ما را گرفت؟!
از آنجایی که رسانهها و برخی حاکمان برای کسب قدرت و وجاهت دست به دامن سلبریتیها شدند! و نه نخبگان! کاندیداها برای ماندن و پیروز شدن دنبالهرو افراد مشهور شدند و تلویزیون برای کسب مخاطب بیشتر به دامن شهرت در غلتید. سینما و تلویزیون نیز متأسفانه از اندیشه خالی شده است.
در ایران همه میگویند مرگ بر امریکا و همه او را دشمن بشریت میدانند، اگر هم کسی میگوید مذاکره کنیم از سر استیصال است! و نه رفاقت با امریکا. پس در کلیت معتقدم این همصدایی وجود دارد و باید از آن بهتر به سود منافع ملی استفاده کنیم. برجام به همه مردم جهان ثابت کرد امریکا قابل اعتماد نیست. از الطاف خفیه! ترامپ بود. (خنده) ضربهای بود که اگر ما را از پا نیندازد ما را قویتر میکند. تحریمهای ترامپ به ما ثابت کرد آنچنان که شعارش را دادیم در تولید برخی اقلام غیروابسته نیستیم و بیشتر از آن ثابت کرد تفکر لیبرالیستی نسخه کارسازی برای اقتصاد ما نیست! مدیر خوشنشین نمیتواند برای مردم مستضعف که صاحبان و وارثان انقلابند دلسوز باشد.
به سینمای ایران درباره موضوع استکبارستیزی چه نمرهای میدهید؟
متأسفانه سازمان منافقین و جنگ بسیاری از نیروهای کارآمد انقلاب را گرفت و فعلاً دچار قحطالرجالیم! یکی از دوستانم هشت سال در دفاع مقدس بود، اواخر جنگ او را دیدم. گفتم چه خبر رحیم؟ گفت: «هیچی مخلصای ما رفتند، مخلصای صدام موندند!» الان وضعیت انقلاب همین است. مخلصهای ما در رأس کار نیستند. آدم مخلص هیچ وقت سرمایهاش چند هزار میلیاردی نمیشود. صاحب دهها شرکت نمیشود. توی خانه چندده میلیاردی نمینشیند و سنگ دین را به سینه بزند. سینمای ایران نمره خوبی ندارد. نه فقط در استکبارستیزی بلکه معتقدم در دفاع مقدس و موضوع داعش و نه حتی معضلات اجتماعی نیز نمره خوبی ندارد. ما سینمای بدون اندیشهای داریم.
چرا خود شما تا به حال درباره استکبارستیزی یا موضوع ۱۳ آبان فیلم نساختهاید؟
استکبارستیزی خیلی مستقیم است. به نظرم باید روح استکبارستیزی را در مخاطب ایجاد کرد!
اگر بخواهید سریال چمران را بسازید چقدر استکبارستیزی در شخصیت او پررنگ خواهد بود؟
شاهد از غیب رسید! چمران چرا ساخته نشد؟ چمران که سراپا استکبارستیزی است. در واقع تحقیق و فیلمنامه آرشیو شد.
یعنی ساخته نمیشود؟
با وجود پیگیریهای زیادی که کردم فعلاً که خبری نیست حتی کار را به اوج هم ارائه کردم، اما کسی به اصطلاح دستی نجنباند. برایم عجیب نیست؛ همه دنبال این هستند که با سلبریتیها عکس بگیرند! بحثهای فرهنگی مال جلسات است و عملیاتی نیست. اگر بتوانید پای پله هواپیما یا پلوخوران آقازادهای رضایت مسؤلی را جلب کنید که کاری را انجام بدهید، شدنیتر است تا در سلسله مراتب سازمانی و تشکیلات فرهنگی. ساخت سریال چمران حرفش قشنگه! اما ساختش مردافکنه، اونم با سامان.