سینماژورنال: کاظم سياحي صداپيشه، عروسكگردان و بازيگر تئاتر و سينما است. وي متولد ۱۳۵۷ در تهران و فارغالتحصيل بازيگري از دانشكده هنر و معماري دانشگاه آزاد است.
به گزارش سینماژورنال سياحي سالهاست به عنوان يك بازيگر قابل اعتنا در عرصه تئاتر فعاليت ميكند ولي شهرتش را مديون صداپيشگي شخصيت “جيگر ” در مجموعه تلويزيوني كلاه قرمزي است. سياحي همچنين در فيلم سينمايي شهر موشهاي ۲ صداپيشگي دو شخصيت را برعهده داشته است.
سیاحی در گفتگویی تقصیلی با “اعتماد” به بهانه مرور فعالیتهای هنری اش در سالهای اخیر درباره کاراکتر “جیگر” و چگونگی خلق آن هم سخن گفته است.
سینماژورنال بخشهایی از گفتگوی سیاحی که درباره “جیگر” است ارائه می دهد.
شما بيشترين موفقيت را در صداپيشگي داشتهايد و اتفاقي كه همراه با عروسك «جيگر» رقم زدهايد. در نظرسنجيها هم معمولا اين عروسك، جزو محبوبترينهاست. اينكه سالها در عرصه تئاتر فعاليت كرديد و حالا با اين عروسك شناخته ميشويد، برايتان عجيب نيست؟
به هيچوجه. به هر حال مديومهاي اين دو با يكديگر فرق ميكند. تلويزيون مخاطبي سراسري دارد و آدمها راحتتر به آن دسترسي دارند.
اصلا چه شد كه به گروه كلاه قرمزي پيوستيد؟
بهادر مالكي (فاميل دور)، و محمد بحراني (ببعي) و به همراه ديگران، از دوستانم در تئاتر عروسكي بودند و بعد از اينكه آقاي طهماسب و جبلي، تصميم ميگيرند كاراكترهاي جديد اضافه كنند، از اين دوستان نظر ميخواهند و آنها نيز مرا معرفي ميكنند. حدود دو ماه تمرينها طول ميكشد تا بالاخره جيگر وارد ميشود.
ايده اوليه «جيگر» چگونه شكل گرفت؟ اين عروسك چقدر ساخته شماست و چه اندازه براي كارگردانان اثر است؟
مثل تمام عروسكهاي ديگر، ايده اوليه براي خود آقاي طهماسب و جبلي است. در پروسه تمرين، به اين صدا و لحن جميعاً دست پيدا كرديم.
الان نگاهتان به اين عروسك چيست؟ چقدر از اين لحن و شخصيت راضي هستيد؟
الان مردم دوستش دارند و فكر ميكنم كه جواب داده است. يك اتفاقي كه دوست دارم درباره اين عروسك بگويم، اين است كه اين شخصيت تنها براي من نيست؛ افراد بسياري در آن دخيل بودند كه علاوه بر آقاي طهماسب و جبلي، ميتوان به خانم مرضيه محبوب كه اين عروسك را ساخت؛ اشاره كنم. اولين مواجهه من با اين عروسك جذاب بود. عيسي يوسفيپور هم عروسكگردان آن است. همه اين آدمها كمك كردند تا اين شخصيت شكل بگيرد و سهم همه حتي بيشتر از من است. نتيجه همكاري و كار گروهي و تيمي بوده است و بسيار خوشحالم كه حالا مردم از آن راضي هستند و توانستهاند با آن ارتباط برقرار كنند.
در طول سال هم به اين عروسك فكر ميكنيد؟
در موقعيتهايي به ذهنم ميآيد و به آن فكر ميكنم. وقتي در ذهنم ميآيد با آن درگير ميشوم. يكسري ايدههايي به ذهنم ميآيد كه سعي ميكنم آنها را حفظ كنم تا بعد از شروع كار از آنها استفاده كنم.
واقعا فكر ميكنيد يك مجموعه مثل كلاهقرمزي چه ويژگياي دارد كه ميتواند اين اندازه محبوب باشد و اصلا هيچ نمونه مشابهي براي آن وجود ندارد.
اتفاقي كه به نظر من در اين مجموعه افتاده است؛ كارگرداني و شكلدهنده كار است. خلاقيت و هوش آقايان طهماسب و جبلي در اين ميان بسيار موثر بوده است. يك چيزي در پروسه زماني روي ميدهد، تجربهاي انجام ميدهيم كه موفق است؛ اين تجربه را ما هر سال با شرايط همان سال هماهنگ ميكنيم، بنابراين هيچوقت از فضاي جامعه دور نميشويم و تنها به گذشته تكيه نميكنيم. طهماسب و جبلي خود ميدانند كه مخاطبانشان آدم ١٠ سال پيش نيستند؛ راز موفقيت آنان اين است كه دارند به روز جلو ميروند.
انگار خودشان را وقف اين كار كردهاند.
بله، آقاي طهماسب و جبلي مدام درگير اين شخصيتها هستند. هوش و ذكاوت كارگردانان اثر در اين ميان بسيار مهم است.