سینماروزان: فارغ از تحصیل در مقطع دکترای طب یا رشته های مهندسی که همچنان جزو دشوارترین رشته ها به شمار میروند، در سالهای اخیر در کشور ما تب شدیدی برای اخذ فوق لیسانس و اخیرا دکترا در رشته های علوم انسانی و هنر بخصوص در حلقه مدیریتی وجود دارد.
در این اوضاع اینکه اغلب اعضای جدید شورای پروانه ساخت سینمایی هم با پسوند «دکتر» معرفی شوند چندان عجیب نیست.
محمدمهدی حیدریان در حکمی ۴ عدد دکتر به همراه یک جمال شورجه کارگردان را در شورای پروانه ساخت قرار داده است ضمن اینکه دو نماینده خانه سینما در این شورا هم به زودی معرفی خواهند شد.
۴ دکتر شورای پروانه ساخت عبارتند از : دکتر محمود اربابی، دکتر مسعود نقاش زاده، دکتر حسن بلخاری و دکتر حسین کرمی؛ برخی از این دکترها مانند اربابی و نقاش زاده کارنامه موفقی در نویسندگی یا کارگردانی ندارند ولی مدتهاست در شوراهای مدیریتی حضور دارند.
برخی نیز به مانند بلخاری و کرمی حتی پیش از تولد بسیاری از مخاطبان سینماها، مدیر بوده اند و انشاءالله بعد از رجعت مخاطبان به دیار باقی هم همچنان مدیر باقی خواهند ماند!
بلخاری بعد از ۸۸ از مشاوره مدیرعاملی بانک پاسارگاد سربرآورد و خروجی حضور او در این سمت، حمایت این بانک از تولید فیلمهایی مانند «بهمن»، «مرگ ماهی» و «من دیه گو مارادونا…» بود که جملگی در برقراری ارتباط با مخاطب شکست خوردند!
نقاش زاده نیز همه تجربه کارگردانیش فیلمیست به نام «کودک و فرشته» که در زمان حضور خودش در منصب مشاوره سیمافیلم با حمایت سیمافیلم(!) تولید شد که علیرغم تیزرهای فراوان تلویزیونی حتی ده میلیون هم نفروخت.
کرمی و بلخاری با دکترای فلسفه سر از سینما درآورده اند و نقاش زاده به عنوان دکترای پژوهش هنر معرفی شده است.
درباره مدرک دکترای اربابی حتی در سایت سازمان سینمایی هم چیزی ذکر نشده ولی می دانیم آخرین فیلمی که نام او را به عنوان نویسنده داشت «زندگی با چشمان بسته» بود که چند سالی توقیف بود.
براستي تنها بايد به خدا پناه برد از شر زرد نويسان بي سواد و تنگ نظر! اندر حكايت فرهيختگي و صاحب نظري زرد نويساني چنين، همين بس كه تحصيل در عرصه هاي هنر و علوم انساني در قياس با حوزه هاي طب و مهندسي، واجد شأن نازلتري تلقي مي شوند!
سلام اقای نقاش باشی
در کشور ما هر چه بچه باهوش و بااستعداد است به سمت رشته های پزشکی و مهندسی سوق داده میشود و مابقی به سمت رشته های انسانی گسیل داشته میشوند! به همین سادگی!
یقینا ضریب هوشی یک فارغ التحصیل صنعتی شریف به مراتب بالاتر از یک دانش اموخته مثلا فلسفه است
دقیقا به همین دلیل که عموما دانشگاههای مطرح امریکایی بورسیه میدن به بچه های مهندسی و پزشکی
و اون ور دنیا مهمترین پزشکا و مهندسا رو تو سیستم داریم
اما رشته های انسانی…
دوستان بي سواد پشت صحنه ي ما خيلي تلاش نكنن تا فسفراي دست نخورده مغزشون رو به اميد أندك ناني و نه البته نامي! به زحمت بندازن! درك اين موضوع البته چندان دشوار نيست كه زردنويسان أندك مزدبگير ما طبق فيوضات خودشون، حتي از درك سيستم دانشگاهي ايران هم به دليل عدم تجربه ي سيستم دانشگاهي و يا حداكثر تجربه ي دانشگاه هاي فاقد اعتبار درجه ي “اِن” كشور ناتوانند، چه رسد به درك سيستم دانشگاه هاي “هاي رنك” دنيا! جهت كمك به دوستان بي بضاعت ناگزير از تقصيرمون بايد بگم، در كشورهاي توسعه يافته تَر، افراد فرهيخته و متعلق به طبقات شاخص تر اجتماعي-فرهنگي (بويژه به لحاظ شأن علمي و اجتماعي خانواده ها) به سمت حوزه هاي علوم انساني و البته هنر سوق داده ميشن؛ در حالي كه كساني كه چندان تمايلي به ادامه ي تحصيل در مقاطع عالي تر(جهت اطلاع دوستان كم سوادمون، مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا) و همچين فعاليت هاي حرفه اي آكادميك ندارن، به سمت رشته هاي بويژه فني-مهندسي سوق داده ميشن. و جالب اينجاست كه بدونين دوستان آمريكايي! ما اصولا ترجيحشون بر اين هست كه با فارغ التحصيلي در مقطع كارشناسي يكي از رشته هاي فني مهندسي بلافاصله در حوزه اي جذب بازار كار بشن! لشكر زردنويسان كم خرج ما حتما نام “هاروارد” به گوششون خورده! هاروارد نام يك دانشگاه البته در حوزه ي “علوم انساني” هست و جالبه كه فرزندان شخصيت هاي طراز اول دنيا و صد البته آمريكا دانشجو و فارغ التحصيل اين دانشگاه بوده و هستن! ميدونم مبحث از حوصله ي سواد و دغدغه ي لشكر زردنويسان خارجه! اما اينو هم ياد بگيرن (چون فرصت و حال مطالعه كه قطعا ندارن)، كه تمامي مسؤولان و مديران عالي رتبه و نيز مياني در كشورهاي توسعه يافته و البته آمريكا، فارغ التحصيل رشته هاي علوم انساني و هنر از دانشگاه هاي تاپ رنك دنيا هستند… و البته نياز به يادآوري نيست كه اين سيستم در ايران عزيزمون واژگونه است. (جهت آگاهي بيشتر، مطالعه ي كتاب “نشت نشاء” اثر رضا اميرخاني از فارغ التحصيلان دانشگاه شريف كه دوستان زردنويسمون مفتخر به دونستن اسمش هستن، پيشنهاد ميشه.) اينگونه است كه رشته هاي فني مهندسي امروزه از سوي دوستان آمريكاييمون! رشته هاي مهاجرتي تلقي ميشن كه بسيار مورد استقبال كشورهاي جهان سومي، عرب و شرق آسيا واقع ميشن. لشكر زردنويسان كم خرجمون كه البته هيچگونه دسترسي دست چندم هم به فضاي دانشگاه هاي آمريكايي و حتي فارغ التحصيلان و دانشجويان ايراني اونها هم ندارن، بهتره بدونن كه غالب دانشجويان چنين دانشگاه هايي رو دانشجويان غير آمريكايي و غالبا متعلق به كشورهاي ياد شده و البته ايران شكل ميدن
مطلب بعد اينكه نه تنها در ايران بلكه در غالب كشورهاي توسعه يافته دنيا، مديران و مسؤولان عالي و مياني يك كشور رو فارغ التحصيلان حوزه هاي علوم انساني شكل ميدن… تا همينجا جدا براتون كافيه! اينا رو به اطلاع صاحبكاران درد كشيده و دست از مناصب كوتاه افسردتون هم برسونين!
الان جناب نقاش غیرباشی
فارغ التحصیل هارواردن؟؟؟
جمع کنید بابا
با حداقل سواد و تجربه پست میگیرید و بعد میآیید
اینجا قصه میگید
در ضمن بنده جناب آقاي دكتر نقاش زاده نازنين نيستم، اما افتخار سال ها شاگردي و تلمذ از محضر ايشون رو در موقعيت هاي مختلف داشتم. البته بايد بگم رضا دادگري رو هم نميشناسم، شايد كه خود ايشون هم چنين نامي رو به خاطر نيارن! و البته خيل زردنويسان بي بضاعتمون در اين كشور، أساسا فاقد هويت در خور بيان و اعتنايي هستند. اميدوارم كه دست كم هزينه هاي اين ماهشون تأمين شده باشه به حول و قوه الهي!
فیلم استادتون هم در جشنواره حضور داشت و هم
اکران شد
و خروجی همون شاهکار(؟) مشخصه که چه بر سر شاگرداش اومده
ای کاش این اساتید درس جسارت میدادن به شما
که لااقل با ذکر اسم و رسم حرف بزنید و نه با رنگ بازی
هههههههههههههههههههههههههخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
ایخدااااا
نقاش جون به نقاشی ادامه بده ایشالا که رکورد ۱۱تایی رو بزنی
کودک و فرشته یکی از ضعیف ترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران در باب دفاع مقدس ه
که البته با حمایت سیمافیلم در زمانی تولید شد که جناب کارگردان خودشون مشغول کارمندی برای سیمافیلم بودن!!
کسی که مدعی سیستم آموزشی بین المللی به بیاد بگه آیا در کشورهای دیگه دنیا
هم مثل اینجا آقایون وقتی خودشون بر مصدرن برای خودشون بودجه میگیرن
یا آن که الویتو میدن به متخصصین مجرب!؟؟
اون قدر دچار کمبود هستن که مدام باید پسوند دکتر بچسبونن بغل دست اسمشون
الان مثلا کوپولا میگه من دکترم
یا اسپیلبرگ میگه من دکترم
یا جرج لوکاس به دکتراش مینازه؟
نه
نیازی ندارن بگن
میدونید چرا
چون کارنامه شون پیش روی خلق الله
فیلم ساختن که ده بار هم ببینید باز سر تعظیم فرود میارید
اما اینجا همه چی شده رابطه و لابی گری برای ورود به سیستمهای دولتی و رسیدن به آبشخورهای مالی
وگرنه کسی که هنری داره میتونه بیاد بخش خصوصی کار کنه و اویزون دولت نشه