سینماروزان: روند دیالوگ نویسی در سریال «زیر پای مادر» ابدا انطباقی با خاستگاه کاراکترها ندارند و اینکه همه شخصیتها با یک لحن حرف میزنند از جمله دلایل عدم علاقه مخاطبان به پیگیری این سریال رمضانی بوده است.
به گزارش سینماروزان روزنامه اصولگرای «جوان» در یادداشتی به قلم محمدصادق عابدینی با انتقاد از این نوع دیالوگ نویسی آن را کپی برداری از سینمای مسعود کیمیایی دانسته است.
«زیر پای مادر» را بهرنگ توفیقی به تهیه کنندگی جوانی به نام زینب تقوایی ساخته است؛ جوانی که علیرغم سن و سال کم در سالهای اخیر مدام نامش بعنوان تهیه کننده در تیتراژ سریالهایی همچون «دودکش»، «مدینه» و «پشت بام تهران» آمده است. در کنار چرایی استفاده از دیالوگهایی مشابه در سریال «زیر پای مادر» کم نیستند مخاطبانی که دوست دارند درباره چگونگی رشد این جوانان در تلویزیون هم بدانند.
متن یادداشت «جوان» را بخوانید:
بينندههاي سريالهاي ماه رمضاني وقتي پاي سريال شبکه اول سيما مينشينند، مجبور ميشوند به جاي شنيدن ديالوگهايي برگرفته از زبان معيار جامعه، از ادبياتي رنج ببرند که مدتهاست استفاده از آن منسوخ شده و همين موضوع گيرايي سريال را به شدت پايين آورده است.
سريال «زير پاي مادر» به کارگرداني بهرنگ توفيقي در شبهاي ماه رمضان از شبکه اول سيما پخش ميشود. اين سريال ۳۰قسمتي ابتدا قرار بود با نام «لبخند رخساره» پخش شود که نامي برگرفته از اسم شخصيت اول زن سريال است.
نويسنده فيلمنامه سريال «زير پاي مادر» سعيد نعمتالله است. سعيد نعمتالله علاقه زيادي دارد که در ديالوگنويسي شبيه مسعود کيميايي باشد، کارهاي قبلي نعمتالله با سيروس مقدم از جمله سريال «ميکاييل» که تصويري کاريکاتوري از دون کورلئونه فيلم «پدرخوانده» را خلق کرده بود همگي شاهد و سند علاقه نعمتالله به کپيکاري از ديالوگنويسي مسعود کيميايي است؛ ديالوگهايي که برخاسته از نحوه صحبت کردن بخش خاصي از شهروندان تهران در دهههاي اول قرن جاري در مناطق قديمي اين شهر است.
حال نعمتالله فارغ از اينکه آيا ديالوگنويسي به سبک لوطيها، کلاه مخمليها و عنتربازهاي قديم تهران براي مخاطب دهه ۹۰ و داستاني که در دهه ۹۰ روايت ميشود، جذابيت دارد يا خير همان سبک و سياق قبلياش را در «زير پاي مادر» ادامه داده است. وي آنچنان درگير بازي الفاظ بوده که از مسئله مهمي به نام داستان غافل شده است، براي همين بينندههاي «زير پاي مادر» بيشتر از اينکه سريال ببينند شنونده ديالوگهاي طولانياند که بخش عمدهاي از فيلم را به خود اختصاص دادهاند و بود و نبودشان کمکي به جلو بردن سريال نميکند.
گنگ بودن «زير پاي مادر» محدود به ديالوگها نميشود، شخصيتپردازي سريال حتي در قياس با کارهاي قبلي نعمتالله هم ضعيفتر است. نويسنده تلاش کرده در کارهايش حتماً شخصيت قهرمان را بگنجاند، اما دقيقاً مثل سريالهاي «ميکاييل» و «پشتبام تهران» که کامبيز ديرباز، بازيگر نقش اول و قهرمانمحوري بود، آنقدر شخصيت وي اغراقآميز و باورناپذير طراحي شده که هيچ نوع همذاتپنداري را در مخاطبانش به همراه ندارد. «زير پاي مادر» ميتوانست سريال بهتري شود اگر دايره تکرار در شبکه اول سيما تا اين حد تنگ نبود و اصرار بيش از حد براي تکرار تجربههاي قبلي وجود نداشت.
حداقل اين بود که شبکه اول سيما تلاش ميکرد تا سعيد نعمتالله را مجاب کند از علاقه اش به کار برای تلویزیون در جهت خلق فيلمنامهاي هماهنگ با ادبيات روز جامعه بهره گيرد.