تازه ترین ساخته سیروس الوند نه فقط فیلمنامه ای ضعیف و منطبق بر یک خط داستانی به شدت مستعمل دارد که استفاده نادرست از دوبلوری به نام چنگیز جلیلوند در آن باعث شده که این دوبلور در این فیلم جایگاهی در حد تقی ظهوری فیلمفارسیها پیدا کند.
سینماژورنال: تا پیش از این فکر میکردیم تنها کمدی حاضر در جشنواره امسال “ایران برگر” جعفری جوزانی است اما تماشای تازه ترین فیلم سیروس الوند در سانس انتهایی روز اول جشنواره یک کشف جدید را موجب شد و آن هم اینکه بر روی این فیلم هم میشود به عنوان اثری که میتواند در جای جای خود مخاطبان را بخنداند حساب باز کرد!
به گزارش سینماژورنال “این سیب هم برای تو” ساخته سیروس الوند بنا نبوده کمدی باشد و کارگردان هم چه هنگام تولید و چه قبلتر به هنگام تصویب فیلمنامه از آن به عنوان یک ملودرام اجتماعی نام برده بود اما بعضا اجرای نادرست یک ملودرام هم میتواند شگفتی مخاطب را موجب شده و مخاطب برای واکنش نشان دادن به این شگفتی خنده را جایگزین افسوس می کند.
رفتارهای غیرمنتظره ای که خنده مخاطبان را رقم می زد
آن دسته از مخاطبانی که تا ساعات انتهایی روز اول جشنواره در برج میلاد ماندند هم تنها یک ربع از فیلم تازه الوند را در سکوت به تماشا نشستند چراکه از اینجا به بعد و با حضور پدر داستان که نقش اش را چنگیز جلیلوند بازی می کرد چنان دیالوگها و رفتارهای غیرمنتظره ای را شاهد بودند که فقط و فقط میتوانستند به آنها بخندند.
ظهور تقی ظهوری
جلیلوند که بیش از هر چیز بواسطه دوبلوری فردین می شناسیمش، پیش از اینها هم سابقه بازیگری داشته و انصافا بازیگر بدی هم نیست اما عجب آن که نقشی که برای او نوشته شده با صلابت رفتار و البته آهنگ گفتارش هیچ قرابتی نداشت.
الوند از جلیلوند در نقش پدری سالخورده و البته عاشق معاشرت با بانوان(!) که بدش نمی آید بذله گویی هم کند استفاده کرده بود و این با تصویر غالبی که به عنوان شخصیتی وزین ازش بخاطر داریم در تناقض است. در نهایت نیز همین استفاده نادرست از بازیگر باعث میشود این پیشکسوت در این فیلم جایگاهی در حد تقی ظهوری فیلمفارسیها پیدا کند!
کار به جایی رسیده بود که در بخشهای پایانی اثر تا سروکله جلیلوند پیدا میشد مخاطبان آماده این بودند تا او لب باز کند و جمله ای بگوید تا بخندند!
فیلمنامه ای صدها بار تکرارشده
این اشتباه در انتخاب بازیگر تنها مشکل فیلم تازه الوند نیست. مشکل بزرگتر خط تکراری و صدها بار تکرار شده فیلمنامه است؛ ماجرای تکراری نارو زدن یک رفیق به رفیق دیگر و در نهایت گذشت رفیق دوم و بازگشت ماجراها به مسیر صلاح از دوران فیلمفارسی در سینمای ما به کار گرفته میشده و “این سیب…” هم کاملا منطبق با چنین خطی ساخته شده است.
اینکه الوند که سابقه تدریس کارگردانی هم دارد چطور جرأت میکند چنین تکرار مکرراتی را تجربه کند و البته از این هم گلایه داشته باشد که چرا فیلمش به بخش مسابقه جشنواره راه نیافته مهمترین پرسشی است که وی باید به آن پاسخ دهد.
خیلی اغراق کردید!!!!
یه فیلم قصه گوی متوسط بود و از فیلم های دیگه امروز حداقل پر کشش تر
اتفاقا منم داستان فیلمو دوست داشتم اما حیف که خیلی پایان بندی بدی داشت و البته بازی جلیلوند هم غلط بود و پراشتبااااه…اینکه همه چیز یهود اخر فیلم درست بشه دیگه زیاد واقعگرایانه نیست…
شما مثل اينكه نذر كردي به همه جواب بدي!!!