سینماژورنال: گفتگوی بهروز افخمی با یکی از روزنامه های اصولگرا و استفاده از این تعبیر درباره جشنواره کن که این جشنواره از آن دگرباشهاست و اصرار او بر این تعبیر انتقادات بسیاری را نسبت به وی فراهم کرده است.
به گزارش سینماژورنال حجم این انتقادات آن قدر بوده که باعث شده مرجان شیرمحمدی همسر افخمی در مقام دفاع از وی برآید و در متنی اجتمای برخی از منتقدان به صحبتهای همسرش را حسابی بنوازد.
از جمله کسانی که شیرمحمدی از خجالت آنها درآمده بهرام رادان بازیگر و یغما گلرویی ترانه سراست که شیرمحمدی اولی را بازیگری دانسته که متن داستان “گاوخونی” را از رو هم نمی تواند بخواند و دومی را سارق شاعر!
ابتدا متن کامل یادداشت اجتماعی شیرمحمدی را بخوانید:
شوهر من دائم دنبال شر میگرده. البته من اونو بهتر از خودش میشناسم و میدونم که همهی این بازیگوشیها رو میکنه که از زیر تمام کردن فیلمنامهی جدیدش در بره.
اصلن هر کار آیندهدار و مایهدار که پیش بیاد بهروز ازش فرار میکنه و میره دنبال یک بازی بیهوده که هیچی غیر از دردسر توش نیست. اما این جنجال تازه که بهروز دربارهی جشنوارهی کن راه انداخته راستی برای خیلیها شده فرصت که بگن ما هم هستیم!
شاعر سارق یا سارق شاعری به نام یغما گلرویی، بعد از اینکه در جریان سرقت ادبی از ترجمهی دیگران گربهگیر شده و فهمیده که در عرصهی ادبیات برای همیشه بدنام شده، حالا چاره کرده! خیال کرده با اظهار لحیه دربارهی بهروز، اعتبار بی اعتبار شده شو نوار چسب میزنه.
خیلیهای دیگه هم هستند اما از همه بامزه تر بهرام رادانه که اصلن راه جشنوارهی کن را از وقتی یاد گرفت که بهروز پیداش کرد و آوردش توی فیلم گاوخونی بازی کنه. همان فیلمی که بخاطرش رفت کن. بگذریم که توی همان “گاوخونی” هم به نظرم نقطه ضعف بزرگ فیلم بهرام رادانه. هر وقت فیلم “گاوخونی” را میبینم اعصابم خرد میشه که این آدم چرا نمیتونه متن داستان جعفر مدرسصادقی را از رو درست بخونه!! بگذریم.
پی نوشت سینماژورنال:
اظهارات افخمی درباره کن در حالی بود که خودش سالها پیش با فیلم اقتباسی “گاوخونی” به کن رفته بود و آن هم نه در بخش اصلی که در بخش “دو هفته با کارگردانان” حضور داشت.
بعد از نمایش “گاوخونی” که در کن با نام “انتهای رودخانه” به نمایش درآمد افخمی برنامه ای داشت برای ساخت فیلمی با عنوان “انتهای دنیا” درباره حواشی جشنواره کن.
نویسنده فیلمنامه “انتهای دنیا” پرویز صمدی مقدم صاحب امتیاز مجله “فرهنگ و سینما” بود و سناریو را براساس اولین تجربیات خودش به هنگام حضور در کن نگاشته بود. “انتهای دنیا” با بازی بهرام رادان و هنرپیشه ای که می گفتند فرانسوی است و در فیلمهای ژان لوک گدار بازی کرده ساخته شد اما هیچ گاه به نمایش درنیامد با این ادعا که نگاتیوهای فیلم حین ورود به ایران از بین رفته است!!!
همینین وجه تناقض آمیز حضور در کن و فیلمسازی درباره آن و سپس به فاصله چند سال منسوب کردن جشنواره کن به دگرباشان بوده که بیشتر از اصل ادعای افخمی محل نقد واقع شده است.
بگذريم از اين كه تهيه كننده “گاوخونی” که اسباب حضور افخمی در کن را فراهم آورد علي معلم بود که این سالها پانسيونر هميشگي كن است و بدون استثنا هر سال در اين جشنواره حضور دارد.
واقعاً افخمي چه چيز دگرباشانه اي در كن ديده و يا به آن رسيده كه این قدر درباره آن تاكيد دارد و چرا صريح و عيان و بي پرده نمي گويد ماجرا بر سر چیست؟
ردّپاي دگرباش ستيزي افخمي به فيلم “آذر، پرويز و …” او هم رسيده بود، از ديگر سو توييت جنجالي رادان در حمايت از قانونی شدن ازدواج اين عده در ایالات متحده مسبوق به سابقه است و حالا اين دو نفر سر “كن” مواضع قبلي خود را به نوعي قوام بخشيده اند.
یک روز بعد از اهدای جایزه به اصغر فرهادی و شهاب حسینی در جشنواره کن، یادداشتی از افخمی در یکی از روزنامه های صبح منتشر شد که باز هم تأکید او بر دگرباشانه بودن جشنواره کن در آن خودنمایی می کرد و این دیگر دوز انتقادات را چند برابر کرد.
حالا همسر افخمی که در این سالها در سایه افخمی از طراحی صحنه و لباس آثاری نظیر “پسر تهرونی” و بازیگری نقشهای مکمل در فیلمها به مقام نویسندگی هم رسیده است به حمایت از همسر درآمده است و کوشیده است با تاختن به یک بازیگر و یک ترانهسرا، حسابی از خجالت منتقدان درآید.
از کن که بگذریم این سخن شیرمحمدی که همسرشان هر کار مایهداری که برایش پیش بیاید را رها میکند و به دنبال یک بازی بیهوده میرود است که بیش از حد انتزاعی به نظر می رسد.
آخر خواهر گرامی! کدام یک از آثار همسر شما از همان فیلم بلاتکلیف “فرزند صبح” گرفته تا همین آخرین اثرشان “روباه” و البته همین برنامه “هفت” که بخش عمده آیتمهایش گرداوری مطالب رسانههای مولد است، برایشان جنبه مایهآوری نداشته است؟
آخه اساتید. اسکلی تا کجا؟ شماها یک مشت وحشی هستید که واسه هم فیلم میسازید و بین هم دیگه هم به به و چه چه میکنید و کیفت میکنید از این دنیای توهمی که دور خودتون ساختین. ذره ای هم تحمل همدیگه رو ندارید و با یه حرکت مخالف طرف رو تیکه تیکه میکنید و از هم میدرید
واقعا عرصه هنر ایران به خصوص سینما عرصه جولان یه مشت جانور درنده با کلاه بره و سیبیل قیطونیه
جشنواره کن جشنواره دگر باشان و همجنسگرایان بطور خاص نیست بلکه متناسب با مناسبات خاص و وضعیت احتماعی روز اروپا جهت گیری مینماید. سال گذشته بهترین فیلم منتقدان “کارول ” یک فیلم با گرایشات همجنسگرایانه بود ولی نخل طلا به فیلم “دیپان “که مسایل مهاجران را مطرح میکتد رسید.