سینماژورنال: آخرین تصویری که از نیروهای امنیتی در سینمایمان داشته ایم بازمیگردد به “روباه” بهروز افخمی که بناست ظرف چند روز آینده روی پرده برود.
پررنگ ترین تصویری که از یک نیروی اطلاعاتی در سینما دیده ایم نیز به یکی از آثار مهم کارنامه ابراهیم حاتمی کیا یعنی “به رنگ ارغوان” بازمیگردد؛ فیلمی که به دلیل تصویرسازی بی پرده یک نیروی امنیتی چند سالی هم توقیف بود.
به گزارش سینماژورنال فارغ از جذابیت پرداختن به زندگی این ماموران در سینما یا تلویزیون که همواره مخاطبان کنجکاوی فراوان برای تماشای روش زندگی آنان داشته اند چند سالی میشود که درباره ارتباط میان نیروهای امنیتی با اهالی سینما صحبتهایی طرح می شود. دراین میان شاید ارتباطی که سین.الف با تعدادی کارگردان و از جمله مسعود کیمیایی داشته است بیشتر از بقیه رسانه ای شده است.
مهدی الیاسی روزنامه نگار “صدا” کوشیده در گفتگو با اکبر خوشکوشک که سابق بر این در وزارت اطلاعات فعالیت داشته در کنار بحث درباره فعالیتهای مفید و موثری که این وزارتخانه برای تامین امنیت کشورمان داشته است درباره نقش این وزارتخانه در فعالیتهای فرهنگی-رسانه ای داخل یا خارج از مرزها هم پرسشهایی را طرح کند.
جمع آوری اطلاعات ضدانقلاب خارج از کشور وظیفه ما بود
اکبر خوشکوشک درباره حضور خود در وزارت اطلاعات می گوید: در دهه هفتاد که سعید امامی معاون امنیت وزارت اطلاعات شد من مشاورش در امور خارجی شدم. به گزارش سینماژورنال خوشکوشک در توصیف حوزه کاری “امور خارجی” بیان می کند: جمع آوری اطلاعات ضدانقلاب در خارج از کشور وظیفه این حوزه بود. در ضمن به کسانی که قصد بازگشت به کشور را داشتند کمک می کردیم. به آنها پاسپورت می دادیم و راه آنها را برای بازگشت باز گذاشته بودیم.
نوری زاده خیلی با ما همکاری کرد، همچنین شهرام همایون و ضیاء آتابای
وی ادامه می دهد: در خصوص بازگشت افرادی که در خارج از کشور بودند و میخواستند به ایران بازگردند علیرضا نوری زاده خیلی با ما همکاری می کرد. همچنین افرادی مثل شهرام همایون، ضیاء آتابای و غیره.
تمامی تلویزیونهای فارسی زبان خارج تحت نظارت هستند
اکبر خوشکوشک با گسترده کردن دامنه بحثش می افزاید: تمام تلویزیونهای فارسی زبان خارج از کشور بجز “بی.بی.سی” و “صدای آمریکا” از همان موقع تحت نظارت جمهوری اسلامی هستند. به ما فحش هم می دهند اما کارهای لازم را هم انجام می دهند یعنی جمهوری اسلامی چنین پتانسیلی دارد که بتواند اینها را جذب کند.
رضا پهلوی گفت اجازه بدهید به ایران برگردم
این مامور امنیتی سابق حتی از رضا پهلوی به عنوان کسی که تحت نظر وی بوده یاد کرده و می گوید: ما با یک واسطه به رضا پهلوی وصل شدیم. رضا پهلوی گفت اجازه بدهید به ایران برگردم. وی برای آمدن به ایران آماده بود اما اطرافیانش منصرفش کردند. الان هم رضا پهلوی در کنترل جمهوری اسلامی است.
وی درباره دلایل این اقدامات می گوید: ما در وزارت اطلاعات به دنبال جذب حداکثری کسانی بودیم که از کشور خارج شده بودند. بعد از انقلاب ۶ میلیون نفر از کشور خارج شدند. نظر ما این بود که اینها به کشور رفت و آمد کنند. الان هم به اینها شناسنامه می دهند، خدمت سربازی را به اینها می فروشند و کارت پایان خدمت می دهند. الان خیلی ها به کشور می آیند و می روند.
بختیار مخدر مصرف می کرد و مشکلات اخلاقی داشت
خوشکوشک پیرامون ماجرای قتل شاپور بختیار هم نکات جالبی را مطرح می کند. وی می گوید: بختیار مواد مخدر مصرف می کرد و مسائل جنسی هم داشت. آقایی به نام بویراحمدی از بستگان بختیار بود. بختیار مسائل اخلاقی خاصی با خانواده بویراحمدی پیدا کرده بود. بویراحمدی با دو نفر از نزدیکانش به بهانه دیدار خانوادگی به خانه بختیار{در فرانسه} می روند. بویراحمدی به همراه دو همراهش مدارک شناسایی شان را به پلیس میدهند و به داخل خانه بختیار می روند. آن طور که پلیس فرانسه گزارش داده بختیار را خفه می کنند و دست و گردنش را می پیچانند. مستخدمش را هم میکشند.
نوری زاده برای ما کار میکرد
اکبر خوشکوشک در جایی دیگر از گفتگویش درباره علیرضا نوری زاده که این روزها به عنوان مجری یک تلویزیون ضدانقلاب فعالیت می کند و ارتباطش با قتل فریدون فرخزاد اظهار می دارد: نوری زاده برای ما کار می کرد. بارها در انگلستان، نروژ و عربستان دیدار داشتیم…از آن طرف فرخزاد بعد از مدتی فعالیت در خارج از کشور مشکل روحی پیدا میکند و تصمیم می گیرد به ایران و نزد مادرش برگردد. مادرش هم پیرزنی بود بسیار محترم.
بلیت بازگشت فرخزاد به ایران را نوری زاده تهیه کرد!
اکبر خوشکوشک ادامه میدهد: فرخزاد تقاضای بازگشت به ایران کرد و ما گفتیم اگر واقعیست بگذاریم از طریق علیرضا نوری زاده انجام شود. فرخزاد عکس به ما داد و برایش پاسپورت صادر کردیم. پاسپورت و پول را در اختیار نوری زاده قرار دادیم و به او گفتیم پاسپورت و پول را در اختیار فرخزاده قرار دهد. نوری زاده هم برای فرخزاد بلیت تهیه کرد؛ بلیط را هم از هواپیمایی جمهوری اسلامی گرفت. به گزارش سینماژورنال خوشکوشک می افزاید: ما تعمدا میخواستیم او از طریق هواپیمایی جمهوری اسلامی و در میان ایرانیها به کشور بازگردد اما ناگهان برای مدت ۴۸ ساعت از نوری زاده خبری نشد. منبعی همطراز نوری زاده را به منزلش فرستادیم. او به آنجا رفت و گفت نوری زاده در خانه است اما درب را باز نمی کند تا اینکه ۲۴ ساعت بعد فهمیدیم سر فرخزاد را بریده اند.
بازگشت فرخزاد برای اپوزیسیون مایه شرمساری بود
این مامور سابق با اشاره به اینکه قتل فرخزاد کار اپوزیسیون نظام بوده است می گوید: تحقیقات وزارت اطلاعات آلمان مشخص کرد کسی که فرخزاد را به قتل رسانده با او دوست بوده و با وی رفت و آمد نزدیک داشته. به هر حال فردی که شومن شناخته شده ای بود از عنوان سیاسی اش که مشاورت فرهنگی رضا پهلوی بود استعفا داده بود و میخواست به ایران برگردد و این برای اپوزیسیون مایه شرمساری و سرشکستگی بود.
قاتل، پارتنر فرخزاد بود
اکبر خوشکوشک در پاسخ به این پرسش که با توجه به مساله ای که درباره همجنسگرا بودن فرخزاد مطرح است آیا قاتل همان پارتنر فرخزاد بوده است بیان می دارد: بله اما او برای این کار از سوی افرادی پول گرفت و این کار را انجام داد. او کسی بود که همیشه به خانه فرخزاد می رفت…نوری زاده می داند چه کسی فرخزاد را کشته! آمدن فرخزاد به ایران باعث سرشکستگی اپوزیسیون می شد.
نوری زاده دور خورد
وی می ادامه می دهد: در جریان قتل فرخزاد نوری زاده دور خورد. او باید ببیند به چه کسی ماجرا را گفته و آن فرد به دیگران گفته و قضیه به این شکل درآمد
به فرخزاد گفتیم باید به طور رسمی اعلام کنی که میخواهی برگردی
خوشکوشک با اشاره به آخرین کنسرت فرخزاد اضافه می کند: ما به فرخزاد گفتیم اگر میخواهد به ایران برگردد باید بصورت علنی اعلام کند. فرخزاد همراه با مهستی در آلمان در برنامه ای شرکت کرد و در آنجا اعلام کرد میخواهم به ایران برگردم. حاضران او را مسخره کردند و او به منافقین گفت شما حرامزاده هستید. بعد پاسپورتش را از جیبش درآورد و گفت میخواهم به ایران برگردم. به گزارش سینماژورنال خوشکوشک در توصیف دلیلش از بازگرداندن فرخزاد به ایران بیان می کند: میخواستیم او را به مهره سوخته بدل کنیم. او در آنجا برایمان مهم بود. در اینجا که اهمیتی نداشت. کسی که به اینجا برگردد را که به رسمیت قبول نداریم. گرچه خودمان کمک می کردیم که برگردند اما نزد افکار عمومی نمی گفتیم که او را به رسمیت می شناسیم. کسی که میخواهد به ایران بازگردد باید در خارج از کشور خودش را بسوزاند.
کمک کردم تا نوری زاده پدر و مادرش را در سفر حج ببیند
خوشکوشک پیرامون اینکه کمک کرده تا نوری زاده بتواند پدر و مادرش را ببیند اظهار می کند: من یک بار نوری زاده را در لندن دیدم. او از من درخواست کرد که بتواند پدر و مادرش را ببیند. من پذیرفتم و به او گفتم تو به عربستان بیا و من هم پدر و مادرت را در قالب سفر حج به عربستان می آورم. نوریزاده به عربستان آمد و یک اتاق به او دادیم و پدر و مادرش را دید. به گزارش سینماژورنال خوشکوشک ادامه می دهد: بعد از اینکه او والدینش را دید به او گفتم امیر عبدا.. میخواهد برای کنفرانس اسلامی به ایران بیاید؛ صحت ماجرا را پرس و جو کن. از او پرسیدم چون وی منبع رسمی سعودیها هم هست… او بعد از مدتی خبر آورد که حتما امیر عبدا.. می آید.
نوری زاده میخواست به ایران برگردد
خوشکوشک از علاقه نوری زاده برای بازگشت به ایران هم این چنین پرده برمیدارد: گفت میخواهم به ایران برگردم. گفتم کاری ندارد که برگردی. یک نامه بنویس و در آن تقاضای بازگشت کن. نوری زاده یک نامه قشنگ نوشت. این نامه را به ایران آوردم تا این نامه در مسیر قانونی اش قرار گیرد دوم خرداد ۷۶ شد و پرونده از دستم خارج شد و به جای دیگری رفتم.
احمدی نژاد مرا بازنشسته کرد
این مامور امنیتی درباره ماجرای بازنشستگی خود بیان می دارد: من قصد نداشتم بازنشسته شوم اما آقای احمدی نژاد به زور مرا بازنشسته کرد. ایشان از سال ۸۴ که رییس جمهور شد فشار آورد که من بازنشسته شوم. آقای احمدی نژاد برای شهرداری تهران بخاطر پرونده سوآپ نفت در اردبیل رد صلاحیت شده بود بود. آقای ناطق نوری از آقای یونسی میخواهد احمدی نژاد را تایید صلاحیت کند که آقای یونسی ایشان را تایید می کند.
امیرقاسمی پول فائقه آتشین را خورد/کیمیایی مخالف خروج وی از ایران بود
اکبر خوشکوشک پیرامون ماجرای خروج فائقه آتشین(گوگوش) همسر سابق مسعود کیمیایی از ایران هم حرفهای جالبی را مطرح می کند. وی می گوید: وزارت اطلاعات همان طور که دنبال این بود کسانی که از کشور خارج شدند به ایران برگردند دنبال این هم بود کسانی هم که در داخل کشور سرشناس و شاخص هستند از کشور خارج شوند. یکی از این افراد گوگوش بود. سعید امامی با مسعود کیمیایی و گوگوش که همسر کیمیایی بود صحبت کرد که گوگوش را بفرستیم خارج اما کیمیایی قبول نکرد. به گزارش سینماژورنال خوشکوشک می افزاید: بعد از اینکه سعید امامی از دنیا رفت مسعود کیمیایی موافقت کرد و گوگوش از کشور خارج شد که البته در آمریکا هم گیر علیرضا امیرقاسمی افتاد و وی پول گوگوش را خورد…تصمیم گرفتیم گوگوش از کشور خارج شود تا این طور تبلیغ نشود ایران کشوری بسته است و اینها در ایران زندانی هستند.