سینماژورنال: مشکلات پیش آمده در اکران درام “حکایت عاشقی” احمد رمضانزاده که با تعلیق سه باره اکران آن آغاز شد و با ممنوعیت پخش تیزرهای آن از رسانه ملي ادامه يافت، به جنجال برانگيزترين خبر سينمايي ماه تبديل شده است، چرا كه وجود حدس هاي متعدد درباره چرايي اين مشكلات، به بحث برانگيزي آن دامن زده است.
به گزارش سینماژورنال محدودیت اکران فیلم در سینماهای تهران که بدون سرگروه و البته با حذف برخی از سینماهای مهم پایتخت بوده است به اکران شهرستانها هم تسری پیدا کرده و این فیلم تاکنون به جز مشهد در هیچ شهر دیگری روی پرده نرفته است.
درباره ممنوعیت پخش تیزرهای فیلم از تلویزیون، توجیه، ممنوع التصویری دو بازیگر اصلی آن بهرام رادان و قطب الدین صادقی بوده است اما درباره محدودیت اکران در شهرستانها هیچ مقام مسئولی واکنش نشان نداده است.
ادعای صدای آمریکا چقدر سندیت دارد؟
این اتفاقات باعث شده “صدای آمریکا” در یکی از بخشهای خبری خود با اشاره به این محدودیت اکران از ممنوع التصویری بهرام رادان به عنوان دلیل عدم اکران گسترده فیلم در شهرستانها یاد کند و البته که دلیل این امر را هم توئیت جنجالی بهرام رادان در دفاع از قانونی شدن ازدواجهای غیرمتعارف در ایالات متحده بداند.
در صورتی که این فرضیه کاملا نادرست است. شاید ممنوع التصویر شدن رادان در رسانه ملی و به تبع آن ممنوعیت پخش تیزرهای “حکایت عاشقی” به دلیل آن توئیت باشد اما محدودیت اکران در تهران و شهرستانها ربط چندانی به آن توئیت ندارد که اگر این طور بود فیلم اصلا پروانه نمایش نمی گرفت.
وزارت ارشاد به “حکایت عاشقی” با بازي بهرام رادان به عنوان بازیگر پروانه نمایش داده و این پروانه نمایش ملاک قانونی اکران اثر در تمام ایران است.
رقابت با پخش کنندگانی که خود صاحب سینما هستند…
چرایی عدم تخصیص سالنهای کافی به “حکایت عاشقی” در تهران و شهرستانها را باید در دو دلیل عمده جستجو كرد، نخست درگیری برخی از نهادهای صاحب سینما مانند حوزه هنری در پخش فیلم.
طبیعی است وقتی بنا میشود پخش فیلمی مانند “شاهزاده روم” یا “پی۲۲” از کانال حوزه هنری انجام شود و از آن سو “حکایت عاشقی” توسط شرکتی مستقل مانند جوزان فیلم روی پرده برود، بخش عمده سینماهای حوزه هنری در اختیار فیلمهای متبوع حوزه قرار می گیرد و تعداد معدودي سالن نه چندان مناسب به”حکایت عاشقی” و فيلم هاي مشابه.
از بین بردن فرصت سه ماهه اکران بخاطر یک فیلم خاص
دلیل دوم این امر را بایددر مناسبات خاصی دانست که امسال در شورای صنفی نمایش جریان داشته و دارد. نخست به خاطر ارائه تسهیلات ویژه از سوی شورا برای فیلمی که قراردادش بدون کف فروش و سقف زمانی منعقد شده بود و سه ماه از فصل زنده اکران عملاً در اختیار یک فیلم خاص قرار گرفت و در این سه ماه کمتر تهیه کننده ای جرأت کرد به خاطر نبود سالن فیلمش را روی پرده بفرستد.
از اين رو بعد از گذشت این سه ماه آن قدر تراکم فیلم پشت خط مانده زیادشد که همه عجله داشتند برای زودتر اکران کردن فیلمهای خود در باقيمانده نوبت نمايش تا جشنواره و و به این ترتیب به ناگاه در یک فصل اکران بیشتر از ۱۵ فیلم همزمان با هم روی پرده رفتند.
طبیعی بود در این میان بیشتر فیلمهایی ضربه دیدند که پخشکنندگانشان مالک فلان پردیس سینمایی نبودند و تهیهکنندگانشان شریک ساخت بهمان پرديس.
تسهیلات ویژه برای فیلمهایی که هم افطار تا سحر می خواستند و هم اکران عیدفطر
فارغ از اكران ويژه اين فيلم، برخورد نادرست شورا در اختصاص دادن اكران ماه رمضان به فيلمهاي اكران عيد فطر هم معادلات اکران را پیچیده تر کرد.
انگار چند فيلم خاص به اكران ويژه فطر قانع نبودند و اكران افطار تا سحر را هم بايد از آن خود مي كردند و برای همین اکران آنها در ماه رمضان آغاز شده و عیدفطر را هم درنوردید.
شورا تاكنون پاسخگو نبوده كه چرا چند فيلم فرهنگي كه مي توانستند از نعمات گيشه افطار تا سحر برخوردار شوند قرباني افزونخواهي چند فيلم خاص شدند.
حتی فارابی هم سینمایش را به فیلم نداده
و در نهایت همه اینها کنار هم باعث شد همزمان با فيلمسوزي پرشتاب آخرين فصل اكران، “حکایت عاشقي” و آثاری مانند آن به خاطر استقلال مشی سازندگانش با مهجوریت بيشتري در اکران روبرو شده اند.
این مهجوریت تا جایی پیش رفته که این فیلم حتی از در اختیار داشتن سینما فرهنگ که مالک آن بنیاد فارابی همواره بر حمایت از آثار ارزشی تأکید کرده هم عليرغم مشاركت بنياد در توليد اين فيلم، محروم مانده است. از آن بدتر مردمان کُرد که فیلم درباره آنها سخن میگوید در هیچ کدام از سینماهای شهرهای خویش اکران این فیلم را تجریه نمیکنند.
در این شرایط چه باید کرد؟
به نظر می رسد مدیران سینمایی برای اینکه راه را برای تفسیرهای غلط و آلوده به سیاسی بازی صدای آمریکا و موارد مشابه ببندند بايد هر چه زودتر اقدام به تحقق اين دو مورد اساسي كنند.
اولین قدم رفع موانع محدودیت اکران در شهرستانهاست و گام دوم نظارت بیشتر بر پروسه پخش فیلم در سینماهای تهران.