سینماروزان: شماره ششم مجله سینمایی «سیاه سفید» به دلیل نوسانات بازار کاغذ، با کمی تأخیر در تیرماه، منتشر شد. «سیاه سفید» در این شمارهاش در اصلی ترین عنوان، به آثار ناشی از نبودن بهرام بیضایی در سینما و تئاتر ایران با تیتر «اقیانوس وسیع تمدن پارس» در گفت و گو با اهالی تئاتر و سینما پرداخته است.
گفت و گویی منتشر نشده با مرحوم ناصر ملک مطیعی از سیر تا پیاز ستاره شدن و علل پایان بازیگری این ستاره سینمای ایران را در این شماره «سیاه سفید» منتشر شده است.
از دیگر مطالب این مجله میتوان به میزگردی پیرامون سینمای کانون با تیتر «از کارخانه فیلمساز پروری تا جزیره متروک» با حضور محمد رضا اصلانی، نادره ترکمان، غلامرضا رمضانی و علی عبدالعلی زاده اشاره کرد.
جواد طوسی و مینا اکبری نیز در خصوص سینمای کانون در این شماره قلم فرسایی داشته اند.
«اندر فواید زرشک زرین» پرونده ویژه نقد شماره ششم مجله «سیاه سفید» است که محسن خیمه دوز، محمد حسین آسایش، عزیزالله حاجی مشهدی، حامد مصطفوی و…در این باره تحلیل های جامعی داشته اند.
«شوخی با رییس جمهور کمدین» تیتر مطلب دیگری در این شماره است که پیرامون فیلم «خجالت نکش» در گفتگو با رضا مقصودی نویسنده و کارگردان این فیلم انتشار یافته است. گزارشی از دیدار مستندسازان مستقل با حیدریان با تیتر «مگر رییسی رییس جمهور شده که عماریون برای مستند تصمیم می گیرند» در بخش پارازیت این شماره قرار دارد.
مجله «سیاه سفید» به سردبیری امیر فرض اللهی منتشر می شود.
حمیدرضا نعیمی از کارگردانان-بازیگران تئاتر در یادداشتی پیرامون هجرت بیضایی از ایران در «سیاه سفید» نوشته است: بدترين مسئولان در طول تاريخ آنهايي هستند كه هنرمندان و انديشمندانشان را مطيع و رام ميخواهند، با چاپلوس و دروغگوبي، هيچ اغراقي، مسئولان ميبايد قدردان بزرگاني همچون استاد بهرام بيضايي باشند و به نوشتهها، نمايشها و فيلمهاي ايشان با ديده عبرتآموزي نگاه كنند. چه كسي در سينماي جنگ، و در يك بزنگاه فيلم «باشو غريبه كوچك» را ميسازد تا از همدلي و صلح سخن بگويد، همان گمشدهاي كه امروزه روز جهان بدان محتاج است؟ چه كسي فيلم «سگ كشي» را بر پرده سينماها جان ميبخشد تا فساد گسترده و همهگير را در دستگاهها و نهادهاي دولتي و خصوصي نشان دهد و آینده را پیش بینی کند شايد گوش و جاني آماده ببيند و چارهای بيانديشد؟ همان فساد گسترده دزدي، كلاهبرداري، اختلاس، رانتخواري، فرار از قانون، تقلبهاي اداري، سوءاستفادههاي جنسي كه یک دهه و نیم بعد از تولید «سگ کشی» حالا انگار در جامعه ي ما عادي شده؟ چه كسي فيلمنامه «روز واقعه» را مينويسد تا از صدها و هزاران منبر و تكيه و حسينيه ماجراي عاشورا را زيباتر و با تأثيرتر روايت كند؟
اين حقيقتي است تلخ و دردناك كه جهان سوميها تحمل و توان ديدن منتقدانشان را ندارند. با خلق واژههاي دشمن، برانداز، دست نشانده، بيگانه پرست و هزاران برچسب ديگر آنان را به حاشيه رانده تا چند صباحي به خيال خود بيآرامند، غافل از آنكه، كسي كه باد بكارد طوفان درو خواهدكرد. اگر بهرام بيضايي را به ايران بازگردانيم به مردم پيامي روشن و صريح دادهايم؛ ما با شما هستيم و به خواستههاي مشروع شما احترام ميگذاريم.