سینماروزان: هرچقدر که رسانه ها از مدیران سینما بخواهند که در میانه دهه نود از افراد جوان و دارای انگیزه و البته رزومه موثر برای چینش مدیریتهای زیرمجموعه استفاده کنند باز هم کمترین بازخورد مثبت نسبت به این پیشنهادات مشاهده نمیشود و اغلب مدیران تکراری هستند که حلقه های بالای مدیریتی را به خود اختصاص میدهند.
به گزارش سینماروزان همین رخوت حاکم بر بدنه مدیریتی است که گاهی موجب می شود اتفاقاتی عجیب و غریب در زیرمجموعههای سازمان سینمایی شکل گیرد؛ از جمله این اتفاقات شگفت انگیز در گزارشی منتشره در رسانه مستقل «نمایش خانگی» ارائه شده است.
سایت «نمایش خانگی» با انتشار نامه ای به امضای مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری که در آن فیلمی با عنوان «هستی» به کارگردانی روحالله حسینی را به صرف مصاحبه کارگردان واجد ارزش تشخیص نداده، این روند را نقد کرده است.
متن گزارش «نمایش خانگی» را با ذکر این توضیح بخوانید که سینماروزان آماده انعکاس توضیحات مدیرعامل رسانه های تصویری درباره این گزارش هست:
در هفته هاي گذشته کم نبوده اند رسانه هايي که با مرور رزومه سالهاي اخير مهدي يزداني مديرعامل تازه موسسه رسانه هاي تصويري و حضور ايشان در هيأت مديره شرکتهاي نساجي يا ترخيص کالا، انتخاب ايشان براي رياست موسسه اي کاملا تخصصي را به چالش کشيدند.
البته که اين نقدها تا اينجا موجب آن نشده که رياست سازمان سينمايي درباره حوزه تخصصي نمايش خانگي به سراغ فردي داراي رزومه غني در اين حوزه برود و همچنان اين مهدي يزداني است که بر رياست اين سازمان تکيه زده.
اما يک اتفاق به شدت عجيب درباره مهدي يزداني آن است که به تازگي متن نامه اي از او خطاب به دست اندرکاران توليد فيلمي با نام «هستي» که درخواست حمايت از سوي رسانه هاي تصويري را داشتهاند در فضاي مجازي مي چرخد؛
در اين نامه يزداني با اشاره به مصاحبههای روحالله حسینی کارگردان «هستی» این فیلم را واجد ارزش حمایت ندانسته است!!!
پيشتر مسعود فراستي را داشتيم که به عنوان یک منتقد حين حضور در کاخ جشنواره با تماشاي بخشهايي ابتدايي يک فيلم عيار کلي فيلم را محک زده و درباره آن اظهارنظر ميکرد اما اينکه با مديري روبرو باشيم که بدون تماشاي فيلم درباره آن حکم قطعي صادر کند به شدت غیرقابل قبول است.
البته يزداني ميتواند خيلي راحت از پروژه هايي خاص حمايت کند و درباره حمايتش هم دليلي نياورد اما وقتي بناست درباره عدم حمايت از پروژه اي نامهنگاري کند بهتر نيست که با استدلالي موجه اين کار را انجام دهد؟
آخر کجای دنیا برمبنای گفتگوهای یک کارگردان کیفیت محصولش عیارسنجی میشود؟