سینماروزان/فرزاد دانایی: سریال «نابودگر؛ روایت سارا کانر» ساخته جاش فریدمن، در شبکه فاکس، در دو فصل در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ پخش شد و ریچارد تی.جونز نقش جِیمز الیسون مامور اف.بی.آی را بازی میکرد که در قسمتهای ابتدایی، سارا کانر را یک دیوانه میپنداشت و پس از اینکه ربات T_888 در شمایلِ جان هِنری با نام اصلی کرومارتی با بازی گَرِت دیلاهانت، تمامِ تیمِ پشتیبانی او را در یک تیراندازی نابود میکند پی میبرد که گفتههای سارا کانر راجع به خیزشِ رباتها و اسکای ِنت حقیقت دارد…
سپس در سلسله اتفاقاتی، به تیم ربات T_1001 تغییر شکل دهنده در شمایل کاترین ویوِر رئیس کمپانی «زیراکُرپ» با بازی شِرلی مَنسوُن میپیوندد تا سارا کانر و جان کانر را متقاعد به همکاری با وی برای نابودی اسکای نِت کند زیرا با اینکه کانرها در فصل یک توانسته بودند از ساخته شدن اسکای نت جلوگیری کنند اما قرار است اسکای نت در شکلی دیگر ظهور کند و همچنان، روزِ قیامت پا بر جا مانده است.
شخصیت جِیمز الیسون مامور اف.بی.آی یک مسیحیِ معتقد است که تیراندازی توسط ربات T_888 کرومارتی به همقطارانش را نشانهای از ظهور چهار سوارِ آخرالزمان طبقِ روایاتِ انجیل در نظر میگیرد و پس از یک استحاله فکری در دیدگاه مذهبیِ خودش بکوشد از به پایان رسیدنِ دنیا پیشگیری کند.
سریال «ازازیل» یک مجموعهٔ ایرانی در گونهٔ معمایی، جنایی و ترسناک به کارگردانی حسن فتحی، نویسندگی مسعود خاکباز و تهیهکنندگی حسن خدادادی در نماوا پخش شده است و هماکنون یازدهمین قسمت آن به سمع و نظر مخاطبان رسیده. پریناز ایزدیار، بابک حمیدیان و پیمان معادی نقشهای اصلی این مجموعه را ایفا میکنند.
پیمان معادی در نقش سرگرد بهروز شریفی کارآگاه دایره جنایی که پیگیر پرونده گم شدن چند دختر جوان است پس از مواجهه با یک پرونده جدید و پیدا شدن جسد یکی از گمشدگان، تحقیقات او وارد مسیرِ جدیدی میشود که دور از انتظار است.
سرگرد بهروز شریفی کارآگاه دایره جنایی شخصیتی منطقی است که همهچیز را بر مبنای منطق صفر و یکی میسنجد و این گونه، بخشی از چالشهای او با همکارش سروان حمید با بازی پاشا جمالی نمود مییابد که آسانگیر و سر به هوا است.
همسر او در یک حادثه جان باخته است و در قسمتهای نخست دریافتیم که علیرغم اینکه سرگرد بهروز شریفی مرگ او را پذیرفته، یک مرگِ ساده نیست و ممکن است حتی ارتباطی با پرونده دختران گمشده داشته باشد. اتفاقاتی که در دو قسمت ده و یازده افتاد و وقتی سرگرد، مرگ مظنون اصلی پرونده را به چشم دید، اُفتِ فشارِ او در اداره پلیس، سکوت و بازگو نکردن آنچه که دیده با همکاران و حتی پدرش، نمایش انعطاف در برابر امیر، مهین و در نهایت، شوکا مهرجویی، آنطور که واضح و مبرهن است او در حال هضمِ رخدادهای اخیر است تا بتواند واکنشی درخور نشان دهد. اتفاقی که میتواند پیچش های داستانی قسمتهای بعدی را به طور غیرمنتظره ای هیجانانگیز کند و حتی بهروز شریفی، مسیری را در پیش گیرد که خلاف آنچه باشد که از یک پلیس در سریالهای ایرانی انتظار میرود.
پیمان معادی بازیگری است که تلاش دارد چنین استحاله های شخصیتی و همچنین، سویههای نادیدنی یک شخصیت را در صورت نیاز به نمایش بگذارد همانند تلاشی که در «افعی تهران» داشت.
تغییر حالات و روحیاتی که از پیمان معادی در این دو قسمت شاهد هستیم، برای مخاطبانی که دل در گرو مجموعه «نابودگر» دارند با روحیاتی که جِیمز الیسون مامور اف.بی.آی پس از مواجهه با کرومارتی از سر گذراند، قرابتی اندک پیدا میکند. زین پس شاهد خواهیم بود یک آدم منطقی با وقایعی دستوپنجه نرم کند که قرار است همهی باورهای وی را نسبت به آن دنیایی که میشناسد زیرورو کند و به او، بُعدِ شخصیتی جدیدی ببخشد.
این چیزی است که نوید هر چه بیشتر تماشایی شدنِ سریال «ازازیل» را در قسمتهای آتی میدهد.