پرویزخان(علی ثقفی)؛ جای خالی بلوکات!/پورصمیمی لایق سیمرغ
سینماروزان/حامد مظفری:
-نماهای فوتبال ابتدایی چنگی به دل نمیزند، چون هیجان فوتبال را نمیدهد؛ چه بهتر که اینها را بیرون میگذاشت و تصاویر مستند قرار میداد.
+با ترک استادیوم فوتبال و ورود به زندگی حرفه ای دهداری و مشکلات متعددش، تزریق جذابیت و هیجان سرمیرسد.
+راکورد را خیلیخیلی خوب حفظ کرده پورصمیمی ولی همان عنقی برادران لیلا را با خود به اینجا آورده که تا آن هاف تایم نهایی پیش میرود. بخت اصلی سیمرغ بازیگری!
-چرا دهه شصت را این قدر تیره و تار نشان داده؟ فقط آژیر خطر و جنگ و…؟ چرا زندگی مردم، حضور ندارد؟ خیلی بهتر از اینها میشد بر شمایل زندگی همان مردمان عشق فوتبال دهه شصت کار کرد و مثلا با معبری به یکی از لیدرهای علیه پرویز.
-آن همه گرفت و گیر بعد از باخت به کویت و فراخوانی پرویز به مجلس، کجاست؟
+در آن میانه بیشتر از آن که در خدمت پرویز باشد در خدمت احمد عابدزاده است که خیلی خوب هم شمایل ش را درآورده؛ مابین طنز و جدی.
-رئال نبودن نماهای فوتبالی که با موسیقی جبران شده، جای جای فیلم را پر کرده! ای کاش قبل از اکران رسمی، یک بار دیگر نماهای فوتبالی را این بار با کارگردان پخش زنده مسابقات فوتبال بگیرد.
-لباس بهنام تشکر در نقش یک فرمانده ارتش چرا در تنش زار میزند؟ هر قدر لحنش، نظامی شده، لباسش رها شده…
-دهداری همیشه بارونی می پوشید؟ همیشه قمقمه داشت؟
+خسرو احمدی در نقش رئیس سازمان تربیت بدنی، عالی است!همچنین بازی بایسته #حمیدرضا_پگاه بازیگر محجوب در نقش رئیس فدراسیون(سجادی). پگاه همچنان گزیده کار اما کوتاه ترین تیپ ها را هم شخصیت میکند با جوشش درونی.
+ریزه کاری های زندگی خصوصی دهداری را درست ارائه کرده؛ اندک ولی بجا و بی درگیری با خالهبازی، تصویری موجز از خانوادههای فوتبالی.
+گره خوردن سرنوشت بازی ایران-کویت با سرنوشت جنگ، دهلیزی درست برای ربط ماهوی با جنگ؛ برخلاف برخی آثار همین فستیوال که یکهو از بلوچستان افتادند به پایگاه آموزشی و اخراجیهابازی.
-پخش مستقیم فوتبال در خانه دهداری؟ ایضا پخش زنده از رادیو برای رزمندگان در جبهه؟ آن موقع پخش زنده؟؟؟
+خودشکنی پرویز در هاف تایم و عذرخواهی بابت اصرار بر بازی زمینی! کلاه ش را کنار میگذارد! یعنی نماد خداحافظی با تعصب؟ بعد از سی سال؟ تعصب را کنار بگذاریم، برنده ایم؟ زیادی خوشخیال نیست؟
-آن نماهای فوتبالی انتهایی همچنان از ضعف مفرط کارگردانی رنج میبرند؛ به مانند همان نماهای ابتدایی و میانی! حتما برای اکران فکری برایش کنید؛ حیف این درام بیوپیک پرافت و خیز که چنین نماهای فوتبالی نازلی دارد! کاش عیسی بلوکات را میآوردند کارگردان دوم شود برای ضبط نماهای فوتبالی.