سینماروزان: اصرار به برگزاری جشنوارههای دولتی حتی بعد از شیوع کرونا، روالی است که در دو سال آخر دولت دوازدهم مشاهده شد و آخرین جشنواره از این دست هم جشنواره کودک بود.
مجتبی اردشیری در روزنامه فرهیختگان -منسوب به دانشگاه آزاد- در گزارشی تفصیلی به مرور دوره اخیر جشنواره کودک پرداخته و پرسشهایی کلیدی درباره این جشنواره مطرح کرده است.
متن گزارش روزنامه فرهیختگان را بخوانید:
سیوچهارمین دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، این روزها در اصفهان، تهران و چند شهر دیگر کشور درحال برگزاری است؛ مهمترین رویداد سینمایی این روزهای کشور که کرونا، شکل همیشگی آن را تغییر داده است. جشنواره کودک در سال گذشته، تنها بهصورت آنلاین برگزار و تنها، چند فیلم در سینما فرهنگ تهران به نمایش گذاشته شد. امسال اما این رویداد در دو شکل حضوری و آنلاین درحال برگزاری است اما تعداد فیلمهای بخشهای مختلف، خبرنگاران، مدعوین حاضر در این رویداد و حتی تعداد روزهای جشنواره، در مقایسه با جشنواره دو سال گذشته، از افت قابلتوجهی برخوردار است.
متاسفانه کرونا، نهتنها روی کمیت این دوره از جشنواره کودک تاثیر گذاشته است، بلکه کیفیت آثار را نیز تحتالشعاع قرار داده و شگفتی خاصی از این رویداد مخابره نشده است. ضمن آنکه بسیاری از بخشهای جنبی نیز به همین بهانه حذف شده تا جشنواره کودک درحال حاضر، به شیر بییال و اشکمی بماند که قطعا تنها برای روشن ماندن چراغ آن برگزار شده وگرنه از این وادی، چیزی نصیب کودکان، سینمای کودک و اصالت و اعتبار جشنواره نمیشود. با این حال بهتر است نگاهی داشته باشیم به ابعاد جشنواره کودک امسال.
جشنواره سیوچهارم کودک به دو شکل فیزیکی و آنلاین درحال برگزاری است. در ورژن حضوری، سه سینما به نمایش فیلم میپردازند؛ سینما فلسطین اصفهان که مخصوص نمایش فیلم برای داوران کودک و نوجوان است. سینما ساحل اصفهان که دو سالن از ۹ سالن خود را به جشنواره اختصاص داده است. در یک سالن، فیلمهای جشنواره برای نابینایان و ناشنوایان نمایش داده میشود و سالن دیگر، برای اصحاب رسانه است. بنابراین تنها سه سالن در شهر اصفهان، به نمایش فیلم مشغول هستند. در تهران هم تنها سینما فرهنگ به نمایش فیلم میپردازد. علاوهبر اصفهان و تهران، ۲۱ شهر ایران نیز همزمان با این دو شهر، فیلمهای جشنواره را نمایش میدهند که اتفاق قابلتوجهی در تاریخ جشنواره کودک محسوب میشود. در هر سه سینمای تهران و اصفهان که فیلمهای جشنواره نمایش داده میشوند، روزانه سه سانس بعدازظهر در نظر گرفته شده است. در بخش آنلاین نیز تقریبا تمامی فیلمهای حاضر در جشنواره این دوره، به استثنای آثار بلند بخش مسابقه، در سه سامانه فیلیمو، تیوا و هاشور برای داوران کودک و علاقهمندان به این سینما نمایش داده میشود. درحالی که انتظار میرفت تا امسال و با گسترش واکسیناسیون، تعداد فیلمهای بیشتری در جشنواره شرکت کنند اما درنهایت، ۵۶۶ فیلم به دبیرخانه جشنواره ارسال شد. از این تعداد، ۱۰ فیلم بلند سینمایی، هشت فیلم ویدئویی، ۱۷ فیلم کوتاه داستانی، ۱۶ فیلم پویانمایی کوتاه، ۱۰ فیلم وبسری و ۱۹ فیلم مربوط به بخش کروناروایت در این دوره از جشنواره پذیرفته شد. از این تعداد فیلم، ۱۳ اثر مربوط به فیلمهای اصفهانی است؛ آماری که اگرچه نسبت به تعداد آثار ارسالی اولیه، نسبتا خوب به نظر میرسد اما در مقایسه با دورههای نرمال و عادی جشنواره، از کاهش قابلتوجهی رنج میبرد.
اگرچه هنوز آماری از تعداد فیلمهای شرکتکننده در بخش بینالملل جشنواره منتشر نشده اما آثار ۱۷ کشور در جشنواره امسال حاضر هستند که شامل ۱۰ فیلم بلند سینمایی و ۱۰ فیلم کوتاه داستانی هستند.
اگرچه آمارهای بخش فیلمهای جشنواره کودک امسال با کاهش معناداری مواجه است اما ثبتنام برای داوری در بخش کودکان و نوجوانان با افزایش خیرهکنندهای مواجه بوده است.
امسال دوهزارو۲۲۰ کودک و نوجوان ۶ تا ۱۶ سال، برای داوری در این رویداد ثبتنام کردهاند که از این تعداد، ۷۱۶ نفر آنها اصفهانی هستند. این کودکان و نوجوانان، حدود یکماه قبل در پورتال جشنواره ثبتنام کردهاند. چند روز پس از ثبتنام از آنها خواسته شده به این پرسش پاسخ دهند که «آیا مایل به تماشای فیلم در سالنهای سینما هستند یا خیر». برای آن دسته از کودکان و نوجوانانی که به این پرسش پاسخ «بله» دادند، کارت صادر شده و مابقی باید از طریق سامانههای ویاودی به تماشای فیلمها بپردازند. البته که با توجه به داوری آثار بلند سینمایی و عدمپخش این فیلمها از ویاودیها، هنوز مشخص نشده جمع کثیری از داوران کودک و نوجوان که نمیخواهند فیلمها را به صورت حضوری در سالنهای سینما ببینند، چگونه میتوانند به آثار این بخش که مهمترین بخش جشنواره نیز است، رای دهند!
البته فرآیند ثبتنام تنها شامل داوران نبود و برای بخشهای خبرنگاران و عکاسان نیز ثبتنام به عمل آمد. در این بخشها نیز ۱۰۰ نفر ثبتنام کردند که درنهایت و پس از برگزاری آزمون، ۱۰ نفر بهعنوان خبرنگار، دو نفر بهعنوان خبرنگار بینالملل و سه نفر نیز بهعنوان عکاس در جشنواره امسال پذیرفته شدند.
در این دوره، پنجمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان نیز درحال برگزاری است که آمارهای این بخش باتوجه به شیوع کرونا، قابلاعتناست. در این بخش ۸۰۰ اثر به دبیرخانه جشنواره ارسال شد که از این تعداد، ۲۶ فیلم در بخش ایده و ۲۲ اثر نیز در بخش فیلم پذیرفته شدند. این المپیاد فیلمسازی از ۱۷ مهرماه آغاز شده و تا بیستویکم این ماه ادامه دارد. امسال ۵۰ نوجوان که از این تعداد ۳۱ نفر دختر و ۲۱ نفر پسر هستند، با ۳۷ ایده و ۲۴ فیلم کوتاه از ۱۵ استان به المپیاد فیلمسازی راه یافتند.
در بخش کارگاههای جشنواره نیز امسال سه کارگاه ملی و سه کارگاه بینالمللی برگزار شد. همچنین ۱۰۰ برنامه جنبی در حاشیه جشنواره کودک امسال در تهران و اصفهان برگزار شد.
وقتی جشنواره هیچ سانس مردمی ندارد!
همانگونه که عنوان شد، فیلمهای جشنواره امسال در سه سینمای اصفهان و تهران نمایش داده میشوند. همچنین ۲۱ شهر دیگر ایران فیلمها را نمایش میدهند. هنوز درمورد کم وکیف نمایش فیلمها در آن ۲۱ شهر، اطلاعاتی منتشر نشده اما قدرمسلم آنکه فیلمهای جشنواره امسال، تنها برای داوران کودک و نوجوان و اهالی رسانه نمایش داده شده و هیچ سانس مردمی برای رویداد امسال در نظر گرفته نشده است!
مورد عجیبی که این سوال را در ذهن متبادر میکند که اساسا جشنواره برای چه کسانی درحال برگزاری است؟! در چندین پاسخی که مسئولان برگزاری به این پرسش دادهاند، بهانه «کرونا» اعلام شد که قطعا نمیتواند مورد مناسبی برای این کمبود باشد. در جشنواره فجر، آثار برای مردم نیز نمایش داده شد و اینطور نبود که فیلمها تنها برای داوران و اهالی رسانه اکران شود.
اگر هم موضوع، عدمتمایل کودکان و خانوادههای آنها به استقبال در سالنها باشد که این مهم باید از استقبال دوهزارو۲۲۰ کودک و نوجوان برای بخش داوری، برای صاحبان جشنواره حلشده مینمود. بر فرض هم که در صورت برگزاری سانسهای مردمی، استقبالی از این رویداد به عمل نمیآمد، در عمل تفاوتی با سالیان قبل به وجود نمیآمد. جشنواره کودک طی سالیان اخیر، همواره با این نقد مواجه بوده که مورد استقبال چندانی در سینماهای مردمی واقع نمیشود، بنابراین اگر امسال هم این بخش مهم به جشنواره اضافه میشد و استقبال چندانی از آن به عمل نمیآمد، اتفاق بغرنج چندانی در مقایسه با سالیان گذشته این فستیوال رخ نمیداد و توجه و حساسیت چندانی هم روی این موضوع متمرکز نبود. البته که این گزاره، قطعا نمیتواند درست باشد چون اگر در این روزها سری به دو سینمای فلسطین و ساحل در اصفهان و فرهنگ در تهران بزنید، مشاهده میکنید تعداد خانوادههایی درکنار سینما مشغول چانهزنی با سینماداران هستند تا فرزندان آنها بتوانند فیلم آن سانس را تماشا کند. بنابراین دبیر و مدیران جشنواره باید به جز «کرونا»، به روشنی و درستی توضیح دهند دلیل حذف بخش مردمی از جشنواره امسال کودک چه بوده است؟
به نام اصفهان، به کام تهران
سینما فرهنگ تهران از سال گذشته، نقش قابلتوجهی در جشنواره کودک ایفا کرد. اگرچه مرکزیت این جشنواره در اصفهان عنوان شده اما کاخ جشنواره، سینما فرهنگ تهران است. تمامی فیلمهای جشنواره در آنجا نمایش داده شده و پس از پایان هر فیلم، نشستهای مربوط به آن فیلمها با حضور کارگردان، تهیهکننده و بازیگران در آن سالن برگزار میشود.
این درحالی است که سهم اصفهان از برگزاری این نشستها، تنها دو تا سه فیلم بوده و برای مابقی فیلمها، حتی عوامل آن آثار به اصفهان دعوت نشده و سهم اصفهان از این رویداد، تنها نمایش ظاهری فیلمهاست که پس از پایان نمایش، مخاطبان باید به خانههایشان بازگردند.
در همین راستا، تعداد مدعوین و اهالی رسانه دعوتشده به اصفهان، به کمترین میزان ممکن در عمر ۳۴ساله این رویداد رسیده و بیشترین تمرکز تیم رسانهای جشنواره در تهران است و درواقع اخبار جشنواره کودک این دوره، به جای اصفهان، از تهران درحال مخابره است. اگر هم عوامل یک فیلم در اصفهان حضور یابند، دو تا سه عکاس روی سن حضور یافته و از آنها عکسبرداری میکنند؛ حالا این تعداد را مقایسه کنید با دهها عکاس و فیلمبرداری که در تهران، مشغول پوشش رویدادها در سینما فرهنگ هستند.
فارغ از این تبعیض، فضای شهری اصفهان نیز چندان حالوهوای جشنواره کودک را تداعی نمیکند. تمام تلاش مدیران جشنواره و شرکایشان در برگزاری این دوره، به نصب بنرهای کوچک و با فاصله زیاد در خیابانهای اصلی شهر خلاصه شده و در نزدیکی دو سینمای فلسطین و ساحل هم یک نماد از سینمای کودک کار شده که توجه شهروندان اصفهانی را به خود جلب نمیکند. با پرسش از چندین شهروند اصفهانی متوجه میشوید آنها حتی اسم برگزاری جشنواره کودک برای امسال را هم نشنیدهاند و خبر ندارند که چنین رویدادی، چند روزی است در شهرشان درحال برگزاری است. وخامت اوضاع زمانی بیشتر میشود که این سوال را از کسبه خیابان چهارباغ و شهروندانی که در این خیابان زیبا مشغول تفرج هستند، میپرسیم. و حالا این پرسش، جدیتر و پررنگتر مطرح میشود که وقتی مردم (کودکان و نوجوانان) قرار نبود فیلمها را ببینند و شهروندان نیز قرار نشد از جریان برگزاری جشنواره مطلع شوند، پس این رویداد به چه علت و با چه هدفی برگزار شد؟ قطعا روشنماندن چراغ جشنواره، نمیتواند پاسخ مناسب و درخوری برای این پرسش مهم باشد. مطمئنا هر جشنوارهای بدون حضور شهروندان و مردم بیمعناست و بیشتر به یک محفل خودمانی میماند که طی آن تعدادی فیلم نمایش داده شده و به برخی از آنها هم جایزه داده میشود. از این رهگذار نه چیزی به سینمای مهجور کودک میرسد و نه علاقهمندان و دوستداران اینگونه منتفع میشوند. حالا هم که با این تبعیض، بهتر است بگوییم جشنوارهای که طی سالیان اخیر با اعتراض سینماگران و مدیران اصفهانی همراه بود که چرا تصمیمها در تهران گرفته و تنها لوکیشن از اصفهان بهرهبرداری میشود، حالا شمشیر را از رو کشیده و تبعیض را به تمام معنا در خود متجلی ساخته که تمام برنامههای مهم خود را در تهران برگزار میکند و برای خالی نبودن عریضه، چند نمایش فیلم هم در اصفهان ترتیب میدهد!
وقتی تلویزیون هم به کمک جشنواره کودک نیامد
طی سالیان قبل از کرونا، نقش تلویزیون در دیده و پرداختهشدن به سینمای کودک، بسیار پررنگ بود. تلویزیون نهتنها از تولید فیلمهای کودک حمایت میکرد بلکه در طول برگزاری جشنواره کودک نیز تبلیغات خوبی از این رویداد به عمل آورده و بسیاری از برنامههای آن را پوشش میداد.
با شروع کرونا، این شکل حمایت از جانب تلویزیون برداشته شد و سنگینی تولید آثار این حوزه بر دوش فارابی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان افتاد. تلویزیون که در روزگار کمبود بودجه، نتوانست حمایت چندانی از تولید سینمای کودک داشته باشد، حالا در عملکردی عجیب، حتی دامنه تبلیغات و پوشش خود از جشنواره کودک را نیز کاهش داده و همانگونه که طی روزهای اخیر شاهد بودیم، تنها به پوشش بخشهایی از افتتاحیه همت گمارد و به جز این مورد، پوشش مناسب چندانی از این رویداد به عمل نیاورد.
نهتنها حمایتی به عمل نیاورد بلکه با آغاز پخش «کلبه عموپورنگ» از نخستین روزهای جشنواره، در قامت یک رقیب جدی برای جشنواره ظاهر شد و در سانسهای عصرگاهی جشنواره، طیف وسیعی از کودکان و نوجوانان (مخصوصا داوران کودک و نوجوان جشنواره) را به سمت خود گسیل داشت که قطعا تاثیراتی جدی بر تعداد مخاطبان جشنواره کودک داشته است. کودکان و نوجوانانی که طی سالیان قبل عادت داشتند عموپورنگ و دیگر کاراکترهای محبوب خود را روی سن جشنواره و از فاصلهای نزدیک تماشا کنند، حال باید برای تماشای آنها، بهجای حضور در سینماهای جشنواره، در خانه نشسته و به جعبه جادویی زل بزنند.
وقتی کیفیت آثار این دوره هم چنگی به دل نمیزند
این یک حقیقت ناگوار است که در روزگار کرونا، علاوهبر کاهش تعداد آثار تولیدشده در حوزه کودک، از کیفیت پرداختی فیلمها نیز کاسته شده است. اگر تمام تولیدات مهم یکسال اخیر سینمای کودک را در همین فیلمهایی ببینیم که طی روزهای گذشته در این فستیوال نمایش داده شدند که اوضاع بسیار وخیم است. اگر هم تولیدات مهم در جشنواره شرکت داده نشدند یا نخواستند شرکت کنند که جایگاه جشنواره کودک بهعنوان مهمترین رویداد سینمایی اینگونه در معرض تهدید جدی واقع است.
در این دوره از جشنواره، فیلمی که بتواند مقام «شگفتی» را کسب کند، وجود نداشت. عمده فیلمها بهجای آنکه «برای» کودکان و نوجوانان باشند، «درباره» آنها هستند و مخاطبان هدف آنها، این طیف از جامعه نیستند. همچنان بزرگسالان نقشهای تعیینکنندهای در رخداد فیلمها دارند و فردیت و تشخص قهرمان از کودکان و نوجوانان سلب شده است.
اغراق نیست اگر بگوییم چند فیلم حاضر در بخش رقابتی جشنواره امسال، «تلهفیلم» بوده و اصلا تحت همین عنوان پروانه ساخت گرفته و در مراکز استانها تولید شدهاند. در جشنواره امسال سهم فیلمهای نواحی و متعلق به استانها بسیار بیشتر از دورههای اخیر است و متاسفانه کیفیت پایین این فیلمها، چیزی نیست که بشود از آنها تعریف کرد. عنصر خیالپردازی در بسیاری از فیلمها وجود نداشته و عمده آثار حاضر در بخش مسابقه، متوجه رویدادهای تلخ و حسرتهای بزرگی است که نوجوان اثر را درگیر خود کرده و وی را مجاب به مبارزه با آن شرایط کرده که همین جریان سبب پیدایش قهرمانهایی پوشالی در آثاری شده که چندان برای مخاطبان حاضر در جشنواره خوشایند نبود. بسیاری از آثار مهم جشنواره امسال، با هزینه پایینی تولید شده بودند که همین، اجازه مانور بیشتر آنها روی مباحث موردعلاقه کودکان و نوجوانان ازجمله جلوههای بصری یا فنون سیجی را به صاحبان آثار نمیداد. تعداد معدودی از فیلمها از پارامترهایی چون افکتهای سنگین و موزیکال استفاده کردند که بیشترین استقبال نیز از آن فیلمها به عمل آمد.
رویهمرفته جشنواره کودک امسال، در بحث تکنیک و محتوا، نمره قبولی نمیگیرد و این روند، قطعا نه بهنفع سینمای کودک است، نه سازندگان این حوزه را راضی نگه میدارد و نه مخاطب چندانی برای استقبال از این آثار به سینماها میآیند. جشنواره فیلم کودک و نوجوان در سیوچهارمین سال حیات خود، نتوانست به آن جایگاه رفیع خود در تولید، حمایت و عرضه آثار این حوزه نائل بیاید و این بحران، سالهاست به محل نزاع میان موافقان و مخالفان جشنواره تبدیل شده است.
آیا باید به برگزاری جشنواره کودک در هر شرایطی تن داد؟
برگزاری جشنواره سیوچهارم کودک ثابت کرد ماهیت برگزاری این فستیوالها نیازمند یک بازتعریف جدی است. هماکنون کسانی این دوره از جشنواره را برگزار کردهاند که سابقهای طولانی در برگزاری جشنوارههای مختلف داشته و بنابراین ضریب اشتباه بالا از سوی آنها پذیرفته نیست. کرونا هم دیگر مهمان ناخواندهای نیست که آنها بخواهند به این خاطر، به چنین برگزاری عجیبی برسند.
در تمام این ۲۰ ماهی که کرونا در ایران رخنه کرده و وضعیت معیشت اهالی سینما را به بدترین شکل خود رسانده، یکی از گزارههای جدی رفع این نقصان در معاش، تعطیلی جشنوارههای هزینهبر و اختصاص هزینههای آن به اهالی سینما بود. گزارهای که هر بار مطرح شد، مدیران سینمایی به دلیل نقش جشنوارهها و اهمیت آنها، از قبول آن سر باز زده و حتی موانع حقوقی و آییننامهای را پیش میکشیدند.
حال سوال مهم اینجاست که جشنواره سیوچهارم فیلم کودک و نوجوان چه دستاوردی برای سینمای ایران یا فعالان این گونه سینمایی داشت؟ وقتی از همین کارگردانان و تهیهکنندگانی که در جشنواره امسال حضور دارند، سوال کنید دستاورد این دوره از جشنواره برای آنها یا برای سینمای ایران چه چیزی است، در جواب چه خواهند گفت؟
آورده این جشنواره برای مخاطبان کودک چه بود؟ وقتی حتی یک تماشاگر به سالنها راه داده نشد و اکران مردمی از این دوره از جشنواره رخت بربست، آورده این جشنواره، برای مخاطبانش چه میتواند باشد؟ وقتی حتی نیمی از داورانی که در اصفهان، اعلام کردند خواهان تماشای حضوری فیلمها در سینما هستند و در عمل، حتی کارتهایشان را از دبیرخانه تحویل نگرفتند، مشخص میشود که این دوره از جشنواره، حتی در لایههای خودی خود نیز با مشکلاتی مواجه بوده که اجازه نداده تا همان برنامه نصفهونیمه به شکلی کامل اجرایی شود.
وقتی جشنوارهای برگزار شده که هیچیک از ارکان حاضر در آن، اقناع نشده، اصرار بر برگزاری چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ مگر جشنواره این دوره کودک و نوحوان، چیزی فراتر از یک تجمع محفلی با حضور همان دوستان همیشگی بوده؟ مگر میشود تنها به برگزاری یک جشنواره، تحت هر شرایط و با هر کیفیتی تن داد؟ اکنون که جشنواره کودک برگزار شده و مدیران سینمایی اجازه خاموش شدن چراغ آن را ندادهاند، چه آورده ولو حداقلی نصیب کسی شده است؟
علیرضا تابش بهعنوان مدیرعامل فارابی در مراسم افتتاحیه جشنواره، بهصورت تلویحی با این بنیاد خداحافظی و اعلام کرد شاید دیگر دبیر این رویداد نباشد. حال که فارابی در آغاز یک دوران جدید به سر میبرد، بسیار حیاتی خواهد بود که نسبت به عملکرد جشنوارههای تابعه خود، تحقیقات جدی به عمل آورده و کارایی واقعی آنها را در قاموس سینمای ایران بسنجد. این گزاره که «چراغ جشنوارهها تحت هر شرایطی باید روشن بماند» نیازمند یک بازتعریف حرفهای و متناسب با پارادایمهای بینالمللی است تا به این ترتیب، یک جشنوارهای مانند کودک که قدمتی ۳۴ ساله دارد، لااقل به میزان سنوسالش، بازدهی داشته و اینچنین با بودجه چندمیلیاردیاش، سربار سینمای ایران نباشد. جشنوارهای که لااقل بتواند یک اقبال و رضایت حداقلی از سوی بدنه سینمایی و اهالی آن را با خود همراه داشته باشد و به نتایجی قابلقبول در سینمای ملی و بینالمللی دست یابد.