سینماژورنال: روایتهای متعددی که درباره چگونگی صدور پروانه ساخت “آژانس شیشهای” از سوی ابراهیم حاتمی کیا کارگردان و حبیب ا.. کاسه ساز ریییس وقت اداره نظارت منتشر شده بود با روایتی متفاوت از سوی یک خبرگزاری اصولگرا کامل شد که در آن از نقش مقامات بالای نظام در کمک به تولید این فیلم سخن گفته شده بود.(اینجا و اینجا را بخوانید)
به گزارش سینماژورنال روایتی که حاتمی کیا درباره این فیلم ارائه داده بود اشاراتی مستقیم داشت به عطاءا.. مهاجرانی که بنا به ادعای حاتمی کیا اول بار بعد از خواندن فیلمنامه از این کارگردان خواسته بود تمام نسخههای آن را از بین ببرد! این ادعا با واکنش مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات مواجه شده و او را به ادای توضیحاتی واداشته است.
مهاجرانی در متنی اجتماعی که در این باره منتشر کرده است این ادعا را زیر سوال برده و از این گفته که برای جلوگیری از جوسازی از حاتمی کیا خواسته نسخه های فیلمنامه را این سو و آن سو نفرستد.
متن کامل پاسخ وزیر ارشاد دولت اصلاحات را بخوانید:
در تأمین هزینه ارزی “از کرخه تا راین” کمک کردم
ابراهیم حاتمی کیا فیلمساز ممتاز کشورمان دربارهٔ ساخت فیلم “آژانس شیشه ای” نکته ای را درباره نسبت اینجانب و فیلم مطرح کرده اند، که نیاز به توضیح و تصحیح دارد.
« فیلمنامه را به عطاءا.. مهاجرانی معاون حقوقی رئیسجمهوری دادم بخواند. او پس از خواندن از من خواست تمام نسخههای آن را از بین ببرم، چون معتقد بود چنین داستانی میتواند خطرساز باشد. اما جالب اینکه تولید این فیلم به دوران گذار دولتها خورد و حبیبالله کاسهساز مجوز تولید را امضا کرد. من «آژانس شیشهای» را در زمان وزارت خود مهاجرانی ساختم.»!
در دوران معاونت ریاست جمهوری آیه الله هاشمی رفسنجانی- که معاونت ایشان و همکاری با ایشان از افتخارات کارنامهٔ عمر من است- با سینماگران و هنرمندان از جمله جناب آقای حاتمی کیا ارتباط داشتم. حتما ایشان به یاد دارند که فیلمنامهٔ “از کرخه تا راین” را هم به من دادند. خواندم و در ساخت فیلم و تامین هزینهٔ ارزی آن از طریق بانک مرکزی در دوران ریاست همکار ارجمند دکتر محسن نوربخش، کمک کردم.
ظرف ۲۴ ساعت مبلغ مورد نظر ایشان تأمین شد
حتی یک بار از آلمان به من اطلاع دادند که حواله ارزی به دستشان نرسیده است و دچار مشکل شده اند. تلفنی با دکتر سید حسین موسویان سفیر کارآمد و دانای ایران در برلین، صحبت کردم و ایشان ظرف بیست و چهار ساعت مبلغ مورد نیاز را تامین کردند.
گفتم فیلمنامه را این سو و آن سو نفرستید
فیلمنامهٔ “آژانس شیشه ای” را که خواندم؛ گفتم شما نسخه های این فیلمنامه را این سو و آن سو نفرستید، فضایی درست خواهند کرد که ساخت فیلم دشوار خواهد شد.
نه اینکه بنده مخالف ساخت فیلم و فیلمنامه بوده ام! اتفاقا توصیه ای که داشتم برای این بود که فیلم به دور از غوغاسالاری های مرسوم آن زمانه و البته این زمانه هم! ساخته شود. بدیهی بود با مدیریت سینماگر متفکر و ارزشمند، دوست زندگی ام، سیف الله داد که از خانهٔ سینما به معاونت سینمایی آمده بود و در ادارهٔ امر سینما با اختیار کامل عمل می کرد و من مثل چشمم به او اعتقاد داشتم، فیلم ساخته شد، نه تنها وزارت فرهنگ و ارشاد در ساخت و اکران فیلم مشکلی نداشت ، بلکه “آژانس شیشه ای” به عنوان فیلم برگزیده در جشنوارهٔ سینما هم نمایش داده شد.
در حقیقت نه تنها تضادی در رفتار و داوری اینجانب نسبت به فیلم موفق و موثر “آژانس شیشه ای” وجود نداشته است، بلکه همان توصیه هم برای حراست از فیلمنامه و ساخت فیلم بوده است. یاد با آن روزگاران یاد باد…