پارهای از ادعاها و اظهارات حامد محمدی⇐در هشت سال دولت احمدینژاد هر چیزی میتوانست اتفاق بیفتد/حالا هم سیاست احمدینژاد فراگیرتر شده یعنی دروغهای بزرگ گفتن رسم شده!!!/حوزه هنری بعد از دیدن «اکسیدان» ۳ صفحه اصلاحیه داد و از جمله درباره سلفی گرفتن کاراکتر اصلی با نامزدش!!!/«بوسیدن وقتی فقط پاهای طرفین را میبینیم» یا «بوسیدن پشت در» از «اکسیدان» کلی قیچی خورد/فیلم بعد از «اکسیدان» تندتر است و تهیهکنندهاش منوچهر محمدی نخواهد بود/پدرم معتقد بود سینما نیاز زیادی به تحصیلات آکادمیک ندارد!/بخاطر شغل پدر در ارشاد و فارابی فیلمنامههای کارگردانانی مانند مهرجویی و کیمیایی را قبل از ساخته شدن، میخواندم!
سینماروزان: دومین ساخته سینمایی حامد محمدی فرزند منوچهر محمدی تهیه کننده شناخته شده سینما با نام «اکسیدان» در حالی با پخش رسانه فیلمسازان روی پرده است که علیرغم توقیف حوزه هنری توانسته در آستانه رقم فروش 7 میلیارد قرار گیرد.
به گزارش سینماروزان حامد محمدی در مدت اکران این فیلم هرازگاه در رسانه های یا اکرانهای مردمی فیلم برخی اظهارنظرات خویش درباره فیلمش را بیان کرده است.
تازه ترین گفتگوی او با «شرق» انجام شده؛ گفتگویی که برخی فرازهای آن میتواند خواندنی باشد. در جایی از این گفتگو به مانند اغلب سینماگران که مشکلات و بدبختیها را به دولتهای نهم و دهم نسبت میدهند حامد محمدی هم با نیشتری به آن دولتها اظهار داشت: کمی به عقب برگردیم، به نظرم سیاست در کشور ما آلوده شده است. ما میدانیم در تمام دنیا سیاست با دروغ گره خورده است. در سیاست دو بهعلاوه دو، چهار نخواهد شد و قرار هم نیست چهار شود. اگر سیاستمدار دوست داشته باشد، دو بهعلاوه دو میشود چهار، اگر دوست نداشته باشد میشود پنج یا سه و… . همانطور که دیدید، در هشت سال دولت آقای احمدینژاد هر چیزی میتوانست اتفاق بیفتد. وقتی سیاست با تفکرات شخصی یا چیزهایی که معنای سیاست نمیدهد همراه شود، پوششی میشود روی سیاست؛ در این شرایط کار سخت میشود و زمانی که قصد داری تا به ذات سیاست برسی، همهچیز سختتر شده است، چراکه دیگر پوششی روی آن است که وقتی میخواهی حرفی بزنی یا حتی انتقادی مطرح کنی، گاهی به این شکل که با چه و چه مخالفت میکنید تعبیر میشود! یعنی یکباره، برچسب خیلی بزرگی روی شخص شما و بعد هم اثرتان زده میشود که به این راحتیها نمیشود جواب داد. اجازه بدهید مصداقی صحبت کنم؛ مثلا درباره فیلم «اکسیدان» میگویند نامهای از مجلس آمده که در آن نوشته شده این فیلم به اسلام و ادیان الهی توهین کرده، اینجاست که یکباره برچسب بزرگی به فیلم زده میشود که حیرت میکنید تا نشان دهید و حالا باید تلاش کنید مسلمان هستید و ضدانقلاب نیستید و قرار هم نیست با فیلمتان کاری کنید.
این جوان درباره اوضاع و احوال سالهای اخیر ادامه داد: همان سیاستی که بعد از دولت آقای احمدینژاد باب شد، فراگیرتر شده است. دروغهای بزرگگفتن رسم شده است و در این شرایط تا بخواهی دستوپا بزنی که حرف من چه بوده، زمان از دست میرود و ناخودآگاه خودت را گوشه رینگ میبینی و اجازه دفاع به تو داده نمیشود. اگر درباره فیلم نقدها به این شکل باشد که مثلا فیلم ضعیفی ساختی یا ساختارش ضعیف است قطعا جوابی برای این انتقاد خواهم داشت، اما وقتی این اتهام زده میشود که با این فیلم ادیان الهی را مسخره کردی، تا بخواهم پاسخی برای این اتهام داشته باشم، تمام انرژی، وقت و سرمایه ما صرف پاسخگویی و دفاع از این اتهام شده است.
حامد محمدی درباره آرای پدر پیرامون سینما اظهار داشت: نه، من سینما نخواندهام. فوقلیسانس حقوق از دانشگاه تهران دارم و اتفاقا بچه درسخوانی بودم. واقعیت این است که پدرم دوست نداشت وارد سینما شوم؛ اما من علاقهمند به سینما بودم و حتی کنکور هنر دادم و قبول شدم؛ اما اجازه نداد سینما بخوانم. معتقد بود سینما نیاز زیادی به تحصیلات آکادمیک ندارد.
محمدی با اشاره به سوابق پدر در اداره نظارت ارشاد بیان داشت: خیلی از فیلمنامههای کارگردانهای بزرگ سینما را خوانده بودم. حسنش هم این بود که اول فیلمنامه را خوانده بودم و بعد فیلم را میدیدم؛ یعنی من کیمیایی را از فیلمنامه میشناختم یا فیلمنامههای مهرجویی را خوانده بودم. بههرحال پدر سالهایی در ارشاد و فارابی بود و همیشه فیلمنامه در خانه ما بود. از یک جایی به هدایت آقای محمدی به سمت کتاب و رمانخواندن رفتم. الان که دقت میکنم، میبینم مطالعهام را کاملا با هدف و مشخص مسیر هدایت کردهاند.
این کارگردان درباره جرقه تولید فیلم روی پرده اش گفت: درباره «اکسیدان» میتوانم بگویم این فیلم حرف دارد و ساخت فیلم از جایی برایم جدی شد که در یک فرودگاه خارجی برخورد بدی با من و خانوادهام شد که فقط به دلیل ملیتمان باید از صف بیرون میآمدیم و بازرسی بدنی میشدیم! همین اتفاق ذهنیت بدی برای دختر بزرگم به وجود آورد و گاهی درباره کشوری که زندگی میکنیم و برخوردی که با ما در خارج از مرزهای این کشور دارند سؤال میکند. از یک جایی به بعد برایم مسئله شد که چطور باید به دختر ١٤سالهام توضیح بدهم که به ایرانیبودنش افتخار کند و این خاک را دوست داشته باشد. در این سالها هرکدام از ما با آدمهای زیادی برخورد کردهایم که برای رفتن از این کشور تن به هر کاری دادهاند. اگر چنینی حرفهایی در قالب فیلم جدی بیان میشد اصلا میتوانست اکران شود؟ لحنی که برای بیان این موضوع پیدا کردم طبعا کمدی بود.
محمدی پیرامون برخی سانسورهای فیلمش گفت: در «اکسیدان» ابزار به من کمک کرد. قصد داشتم یک رابطه عاشقانه را تصویر کنم. به نظر شما چطور باید نشان داد که زوجی عاشق هم هستند؟ دو شخصیت فیلم همدیگر را میبوسند و ما فقط پاهای آنها را میبینیم، همان سکانس اصلاحیههای عجیبوغریبی خورد یا بوسیدن پشت در هم زیاد قیچی خورد.
وی ادامه داد: اتفاقا در فیلم «فرشتهها با هم میآیند» هم بوسیدن بود و همان زمان هم حوزه هنری بهشدت با این پلان مخالفت کرد. حوزه هنری بعد از دیدن «اکسیدان» سه صفحه اصلاحیه داد. مثلا سکانس اول که شخصیت اصلان برای عکس سلفی روسری نامزدش را جلو میکشد را گفتند از فیلم حذف کنید، از نظر آنها شخصیت مرد فیلم موهای زن را لمس کرده بود در صورتی که روسری نامزدش را جلو میکشد که نامحرم نبیند. آیا این عشق نیست؟
حامد محمدی درباره برنامه های آینده اش و همکاری با پدر بیان داشت: فیلم بعد از «اکسیدان» تندتر است و تهیهکنندهاش منوچهر محمدی نخواهد بود. اتفاقا بخشی از حسادتها به این برمیگردد که من با منوچهر محمدی کار میکنم و به تهیهکنندهای که دو سال یا سالی یکبار فیلم میسازد، اجازه نمیدهم با کارگردان دیگری کار کند! درصورتیکه اصلا اینطور نیست و آقای محمدی ازجمله تهیهکنندههایی است که با طیف متنوعی از نویسندگان و کارگردانهای سینمای ایران کار کرده و خواهد کرد.