1

وزیر ارشاد در فاصله کمتر از یک هفته مجددا اظهار داشت: باید به جریان تولید دامن بزنیم!⇐آقای وزیر! همین حالا هم صدها فیلم تولیدی، پشت خط اکران مانده!/آقای وزیر! بودجه‌های تولید فقط و فقط در حلقه‌ای بسته از محافل چرخیده و جیب اقلیتی را پر کرده به قیمت فقر روزافزون هزاران سینماگر دیگر!/آقای وزیر! اگر تولید فیلم را ده برابر هم کنید باز بخش عمده پروژه‌ها میان بیست درصد مرفه تقسیم می‌شود و چیزی دست بقیه را نمی‌گیرد!/آقای وزیر! چهل سال است که دارند بودجه‌های سینما را خرج تولید می‌کنند ولی سینماگران همچنان یک بیمه بیکاری ندارند!/برادر عزیز! اگر بودجه‌ای تدارک دیده‌اید به فکر ارتقای زیرساخت‌های معیشتی اهالی سینما باشید!

سینماروزان/حامد مظفری: ابتدای هفته جاری روزنامه دولتی ایران گفتگویی تفصیلی از وزیر ارشاد منتشر کرد.

در گفتگوی موردنظر ورای همه اظهارات وزیر، بخشی از آن که بر تولید به عنوان راهی برای پویایی و پیشرفت هنر تاکید کرده بود،جلب نظر می‌کرد. محمدمهدی اسماعیلی به روزنامه ایران گفت: سیاست قطعی ما برای پیشرفت در حوزه هنر، محدودیت نیست بلکه تولید است! ما به تولیدات دامن(!) خواهیم زد و تولیدات سینمایی و هنری‌مان را رشد خواهیم داد.(اینجا یا اینجا را بخوانید)

وزیر ارشاد به تازگی در دیدار با دبیر جشنواره فجر مجددا بر دامن زدن تولید تاکید کرده و فرموده است: ما باید بتوانیم به جریان تولید آثار متعهد به آرمان‌های ملت و منافع ملی دامن(!) بزنیم و در این زمینه به تلاش و مشارکت گسترده خانواده سینما نیاز داریم.

اینکه چرا وزیر ارشاد گمان دارد با دامن زدن به تولید(!) می‌توان اسباب پیشرفت هنر را موجب شد احتمالا ناشی از تعارضی ذهنی باشد درباره شبیه‌سازی تولید در سینما با مثلا تولید در کارخانه نیشکر هفت‌تپه.

شاید در بحران دامنگیر برخی کارخانجات صنعتی دیرپا، حمایت از تولید باعث جلوگیری از بیکاری چندی کارگر شود ولی قیاس سینما با صنعت قیاسی کاملا مع‌الفارق است و توسل به آن الگو برای سینما، منطقی نیست.

در سینمای ایران تولید نه در ساختار صنعتی بلکه در گعده‌هایی شکل می‌گیرد که اغلب محفلی اداره می‌شوند. این محافل حتی در حد یک تیم هنرور یا نیروهای تدارکچی نیز در را به روی غیرخودی باز نمی‌کنند. دولتی و ارگانی و شبه‌دولتی هم ندارد؛ از ارگان‌های بودجه‌خوار گرفته تا نهادهای شبه‌دولتی که وارد تولید سینمایی شده‌اند غالبا محفل‌های معدود هستند که تولید را در دست دارند.

نتیجه سوء این رفتار محفلی فقط یک چیز است: از میان هزاران سینماگران ایرانی، در خوش‌بینانه‌ترین حالت فقط بیست درصد مدام در حال کار هستند و از پروژه‌ای به پروژه دیگر می‌روند، سی درصد خیلی که هنر کنند فقط هر دو یا سه سال یک بار پروژه‌ای به تورشان می‌خورد و تقریبا نصف سینماگران مدتهاست بیکارند و به شدت هم درگیر معضلات اقتصادی.

اگر بنا شود به قول وزیر به تولید هم دامن زده شود و مثلا به جای سالی ۱۴۰ تا ۱۵۰ فیلم سالی ۳۰۰ فیلم هم تولید شود-که نمیشود-باز هم بخش عمده پروژه‌ها میان همان بیست درصد مرفه تقسیم می‌شود و چیزی دست بقیه را نمی‌گیرد.

همین حالا صدها فیلم اکران نشده پشت خط مانده‌اند و با این کارنامه تولیدی، فریاد هزاران سینماگر از بیکاری به آسمان است، چرا؟ چون بودجه‌های تولید فقط و فقط در حلقه‌ای بسته از محافل چرخیده و جیب عده ای روزبروز پرتر شده به قیمت فقر روزافزون هزاران سینماگر دیگر.

درست است که در گفتمان، واژه “تولید” جذابیت‌زا است ولی وقتی بخش عمده جریان تولید سینما در دست محافلی نهایتا ۵۰۰نفره است این دامن زدن به تولید هیچ دردی از دردهای اقتصادی بدنه سینما برطرف نخواهد کرد.

آقای وزیر! برای سلف شما ده‌ها بار نوشتیم و تا روزهای آخر نشنیدند! شما بیا و همین ابتدای کار تامل کن.
چهل سال است که دارند بودجه‌های سینما را خرج تولید فیلم یا تولید جشنواره(!) می‌کنند ولی سینماگران همچنان یک بیمه بیکاری ندارند.

برادر عزیز! اگر بودجه‌ای تدارک دیده‌اید به فکر ارتقای زیرساخت‌های معیشتی اهالی سینما باشید.

اگر بودجه‌ای دارید صرف راه اندازی بیمه بیکاری سینماگران کنید!

اگر بودجه‌ای هست بروید چند بیمارستان یا حداقل کلینیک درمانی درجه یک برای سينماگران راه بیندازید.

اگر بودجه دارید بروید و یک تعاونی مصرف برای سینماگران راه بیندازید که لنگ تامین ارزاق اولیه زندگی نباشند.