سینماروزان: حذف علی جنتی از وزارت ارشاد همان طور که قابل پیش بینی بود همچنان واکنش های خاص خود را دارد.
به گزارش سینماروزان بعد از محمدمهدی شیخصراف روزنامهنگار اصولگرا که این حذف را به دلیل شوآف انتخاباتی دانست(اینجا را بخوانید) حالا جبار آذین منتقد و مدرس پیشکسوت سینما با نگارش یادداشتی در صفحه اجتماعی اش به صراحت از نبود تخصص در میان مدیران فرهنگی ۳۷ سال اخیر گلایه کرده و البته علی جنتی را هم به مانند بسیاری از مدیران قبلی و فعلی عرصه فرهنگ “اشتباهی” خوانده است.
متن کامل یادداشت جبار آذین را بخوانید:
آیا بارفتن جنتی از وزارت ارشاد، اوضاع عرصه های فرهنگ و هنر و سینما تغییر خواهد کرد؟ آیا از این پس برخلاف دوران ناکارامد جنتی، بخش های مختلف فرهنگ و فرهنگ سازان و هنرمداران متعیر و متحول خواهند شد؟
واقعیت های تاریخی و رخدادهای دیروز و امروزجامعه، چنین امیدی رابه یأس می نشاند، چراکه همچنان معضل اصلی این مملکت فرهنگ است که اگر نبود این همه دزد و دزدی و فساد و رشوه و جنایت های انسانی، اخلاقی، اقتصادی و اجتماعی وقوع نمییافت.
حقیقت اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی قانونی فرهنگ و هنر، هیچ گونه نقش و تأثیر اساسی و سازنده در فرهنگ سازی و ارتقای سطح فرهنگ و هنر نداشته است و این فاجعه فقط به ارشاد مربوط نمی شود چون فرهنگ و هنر و ارشاد در ایران، ده ها مدعی رسمی و غیررسمی وحقوقی و حقیقی دارد و به عبارتی فرهنگ وهنر وسینما در کشورما ملوکالطوایفی اداره و هدایت میشود.
هرکدام از طرف های ذینفع هم از زاویه منافع شخصی، گروهی، سیاسی واقتصادی خود به فرهنگ نگاه کرده و میکنند. مرور کلی روند عملکرد وزارت ارشاد که پیوسته زیر گیوتین نظرها و فشارها بوده است و وزیران ارشادنشین، اعماق فاجعه بیفرهنگی را عیان میکند.
درطول ۳۷ سال اخیر این وزارتخانه ۱۱ وزیر، ۱۲ معاون سینمایی و زیرمجموعههای آن در سینما از جمله فارابی۱۲ مدیر و خانه سینما ۱۱مدیرعامل به خود دیده است.
به جز سه مورد از وزرا که کم وبیش از اهالی فرهنگ محسوب می شدند، بقیه هیچ ربطی به این حوزه نداشته و صرفا رفاقتی و سیاستی صاحب کرسی وزارت شدند؛ آقایان ناصر میناچی و دوزدوزانی که در آشفته بازار جامعه، متولی این سمت بودند و کارکرد نداشتند.
آقای معادیخواه که معرف حضورهستند؛ آقای خاتمی تا حدی این کاره بودند، آقای لاریجانی خطی عمل کردند، آقای میرسلیم اصلا در این وادی نبودند، آقای مهاجرانی هم تا توانستند جنجال بپا کردند؛ آقای مسجدجامعی کوشیدند اوضاع را تا حدی مدیریت کنند، آقای صفارهرندی تاثیرگذار نبودند، آقای حسینی برنامه و خلاقیت نداشتند و آقای جنتی هم مانند اغلب این آقایان اشتباهی بودند.
حال با این سلسله از تخصص در فن مدیریت فرهنگی! چه توقعی در ارتقای فرهنگ و هنر میتوان داشت!؟ از این پس هم اگر صدها وزیر بیایند و بروند، آش و کاسه همان خواهد بود، چراکه خانه ازپای بست ویران است و فرهنگ و هنر درکشور ما یک متولی قانونی قدرتمند تعیین کننده ندارد که چندین مدعی کارنابلد ناکارآمد دارد که با بولدوزرهای خود به جان زمین خشک فرهنگ افتاده اند. آقایان بیش از هر چیز باید تکلیف فرهنگ، خود و جامعه را با مدعیان مشخص کنند، سپس به فکر فرهنگ سازی باشند.
مدیر فرهنگی تربیت نکردیم
شما نگاه کنید تو سینما هنوز که هنوزه وقتی یه جشنواره مثل کودک میخوره به بن بست میرن
سراغ یه ادم مثل رضاداد که بارها و بارها امتحانشو پس داده
و البته نتیجه خوبی هم پیش رو نذاشته
مدیریت فرهنگی باید به عنوان یک تخصص به رسمیت شناخته بشه
نه اینکه ادمای گمنام یا فیلمسازای ورشکسته رو بیارن بهشون
مدیریت جشنواره بدن
باید میر فرهنگی تربیت کرد
آقای آذین به نسبت هم بخواید حساب کنید
دوره دو ساله ابتدایی اصلاحات
اوضاع فرهنگی بهتر بود
هم تو حوزه تولید فیلم
هم وضعیت موسیقی
حتی مدیریت حسینی هم چندان بد نبود
حداقلش اینکه
زمان ایشون همه فیلم ساختن حتی بیضایی که تونست فیلمی بسازه که حتی یه ممیزی هم نخوره
بهتره که منصفانه حرف بزنید و نه محافظه کار
اوضاع سینمایی که زمان وزارت ارشاد حسینی خیلی بهتر بود
حداقلش اینکه حتی فیلم من مادر هستم جیرانی
و بیخود و بی جهت و اسب کاهانی
و برف روی کاجها رو
اکران کردن
شما فکر میکنید اگه این فیلما زمان جنتی ساخته می شد مجوز میگرفتن؟
محاااله
زمان همون مهاجرانی که هی گیر میدین بهش
بیضایی تونست سگ کشی رو بسازه که پرفروش ترین فیلم کارنامه اش شد و البته پرمخاطب ترین فیلم جشنواره
تقوایی کاغذبی خطو ساخت
کیمیایی اعتراض و ساخت
درویش متولد ماه مهر
پوراحمد شب یلدا رو…
بعدش کی همچین رونقی رو دیدیم؟