سینماروزان: مدتی پس از انتخابات۹۶، انتقادات سریالی برخی رسانه های افراطی منسوب به جریان شکست خورده در انتخابات از سریالهای خانگی «عاشقانه» و «شهرزاد» و ولنگاری خواندن آنها که هر دو مجوز ارشاد را داشتهاند آغاز شد و ادامه انتقادات مطابق پیش بینی ها به سینما آمد و ابتدا فیلمهای «مادر قلب اتمی» و «اکسیدان» را نشانه گرفت و در روزهای اخیر هم این کمدی «پا تو کفش من نکن» بوده که آماج انتقادات افراطیون واقع شده است.
به گزارش سینماروزان این هجمه ها موجب شده روزنامه «هدف» که از قدیمی ترین رسانه های حیطه ورزش است در گزارشی با ایجاد شباهت میان ورزش و سینما به هدف نهایی برخی از شکست خوردگان انتخابات از این انتقادات که سهم خواهی در کابینه است اشاره کند.
متن گزارش «هدف» را بخوانید:
سینما و ورزش در برخی جاها خیلی شبیه به هم میشوند به خصوص در جاهایی که بنا شود برخی جریانات سیاسی شکستهایی که در کارزارهای سیاسی و از عدم اعتماد شهروندان خورده اند را به زمین ورزش یا سیاست بکشانند و تسویه حساب خود با رقیب سیاسی را بر سر نقد افراطی مدیران فرهنگی-ورزشی انجام دهند.
در ماههای گذشته کم نداشتهایم جریاناتی کاملا متعلق به اردوگاه رقیب روحانی در انتخابات که خواسته اند بر سر تعیین مدیریت باشگاههای پرطرفدار دولت چانهزنی کرده و افراد نزدیک به خود را به مدیریت برسانند و به تازگی در سینما هم مواجه شدهایم با انتقادات مغرضانه و شدیدی که از سوی یکی دو رسانه منسوب به جریان رقیب روحانی در جهت زیر سوال بردن محصولات مجوزدار سینما رخ داده است.
ماجرا چیست؟ چرا باید محصولاتی که با دریافت پروانه ساخت و نمایش از شوراهایی که اتفاقا افراد متبوع جناح سیاسی مقابل هم در آن نماینده دارند ساخته شده، عاملی شود برای زدن دولت؟ هر دولتی فارغ از اصلاحطلب یا اصولگرا میتواند آنقدر ایراد ساختاری در شاخه های مختلف داشته باشد که نیازی نباشد برای نقد آن تشبّث پیدا کرد به بی ربطترین دلایل.
آنها که در هفتههای اخیر محصولاتی مانند «عاشقانه»، «شهرزاد»، «مادر قلب اتمی»، «اکسیدان» و در تازهترین مورد یک کمدی معمولی به نام «پا تو کفش من نکن» را هدف هجمه خود قرار دادهاند و دلشان فقط وقتی خنک میشود که این محصولات از پرده پایین کشیده شود یا جلوی عرضهشان گرفته شود چرا به سراغ دهها ایراد دیگر موجود در ساختار فرهنگ و همین سینما نمیروند؟
عجیب است در همین ماههای اخیر نه تنها یک جشنواره پربریز و بپاش کممخاطب در اصفهان برگزار شد بلکه در هفتههای اخیر مدام مواجه شدهایم با انتشار خبر راهاندازی جشنوارههای با آبشخور دولتی بیفایده اما رسانههای افراطی درباره این هدررفت بیتالمال کلمهای نمینویسند و به شایعهپراکنی درباره فیلمهایی میپردازند که حتی خواندن شرح داستانی که از آنها ارائه میدهند معنایی ندارد جز آن که فیلمها را نادیده قضاوت میکنند.
این رسانهها مثلا درباره چرایی راهاندازی مدرسه ملی سینما و کلی خرج کردن برای آن در سه سال گذشته و به ناگاه تغییر وضعیت برنامه های آن در ماه اخیر و اعتراض هنرجویان و در نهایت اتلاف بودجهای که بر سر این سعی و خطا گذاشته شد چیزی نمیگویند.
اینکه به دروغ فلان سریال را مصداق ولنگاری فرهنگی بخوانند و با فانتزی سازی فلان فیلم را مصداق پردهدری فرهنگی قلمداد کند سالهاست از سوی این تیپ رسانهها انجام میشود بدون اینکه کمترین کارکرد فرهنگی داشته باشد. شما که مدعی حفظ اخلاق در سینما هستید چرا از فیلمسازان همسویتان که اغلب حمایتهای ارگانی هم داشته اند نمیخواهید یک فیلم مفرح مطلوبتان به عنوان الگو ساخته و همان را شابلونی کنید برای تکفیر دیگر محصولات!؟
از آن گذشته وقتی با یک ساختار مدیریتی خاص مشکل داریم باید آلترناتیو موثری برای آن ساختار در ذهن داشته باشیم. آنها که مدام ساختار سینمایی فعلی را به خاطر مجوز دادن به چند فیلم مفرح که اتفاقا در اکران پرمخاطب هم بوده اند می کوبند آیا به این فکر کرده اند که اگر مدیران فعلی نباشند چه کسانی بناست جای آنها را بگیرند؟
آیا برنامه آن است که به مانند آنچه در دولت قبل در ورزش و بالاخص مدیریت باشگاههای سرخابی شاهد بودیم افراد متخصص حذف شده و آدمهای بی ربط و تشنه اشتهار جای آنها را بگیرند؟ تا احتمالا بعد از پایان کار سر از اوین درآورند؟؟؟
اون تیکه اخرش منظورش مدیرعامل اسبق باشگاه پ هست؟
همون م.ر؟؟؟