1

نمادگرایی «ذغال» مناسب حال بالادستیان متکبر!؟؟

سینماروزان/مرتضی مصباح: «ذغال» از آن فیلمهای ساده ایست که پیشتر در فرصتهایی مانند همین جشنواره جهانی فجر آن را دید. فیلمی با لحنی بی پیرایه که میخواهد خیلی بی تعارف مخاطب جلب کند.

داستانگویی عنصرِ مهمیست که این روزها در بیشتر آثار فیلمسازان دیده نمی شود اما فیلم «ذغال» با رعایت نکات محتوایی و فرمیک می توانند فیلمی جذاب حتی برای مخاطب عام باشند.

«ذغال» روایتگر مرد میان سالی ست به نام غیرت که انسان محترم و درستکاری است و زندگی اش را از درست کردن زغال می گذراند اما با آزاد شدن پسرش از زندان، غیرت دیگر نمی تواند مرد درست و قابل اعتمادی باشد و این تغییری که در غیرت به عنوان یک پدر ایجاد می شود میتواند از او یک قهرمان بسازد !!

با اینکه غیرت با کاری ناشایست و خلاف عرف جامعه قصد دارد بدهی پسرش را پرداخت کند اما در نمای کلی غیرت پدر دلسوزی است که برای حفظ خانواده اش حاضر است دست به هر کاری بزند، فیلم از جای درستی آغاز می شود و انطباق آن با پایان بندی حاصل تغییر درونی یک انسان است.

فیلمساز نگاه جانبدارانه ای به موضوع ندارد و آنقدر عناصر روایی فیلم روان است که محتوای اثر به درستی شکل می گیرد فیلم در یکی از شهرهای مرزی آذربایجان غربی ساخته شده و زبان فیلم آذری ست فیلمساز از فضای اثر استفاده کرده به همین دلیل نماهای چشم نوازی را در فیلم شاهد هستیم.

بازی های درست و استاندارد، فیلمبرداری بی نقص و تدوین استاندارد است که باعث شده «ذغال» ریتم مناسبی داشته باشد. «ذغال» را میتوان با نگاه نمادگرایانه هم تماشا کرد و آن هم تأثیرپذیری آدمیان از اطرافیانی است که در بدترین شرایط به سراغشان می آیند و همین بدترین شرایط است که گاهی تبدیل میشود به تحولاتی در مسیر بهتر شدن تدریجی.

اسماعیل منصف کارگردان «ذغال» به جای بازیهای فرمی آلوده که فیلم را به آزمایشگاه بدل میکند سعی دارد با ایجاد موقعیتهای متفاوتی که شخصیتهای اصلیش را درگیر میکند یک فیلم سرگرم کننده بیافریند که نمادهای خود را هم داشته باشد. از این منظر فیلم میتواند مناسب حال بالادستیانی باشد که جز تکبر به زیردستان نمیدهند.