سینماروزان: فرامرز قریبیان بازیگر محجوب و قدرتمند سینمای ایران پنج سال بعد از بازی در فیلم “خروج” در هیچ پروژه ای ظاهر نشده. با اینکه در همان “خروج” -منهای مشکلات روایی فیلم- او به خوبی شمایل یک دهقان یاغی را به تصویر کشیده بود اما به هر حال همچنان دور بازیگری و کارگردانی را خط کشیده در حالی که جایش بود در این تب جنایی سازی که شبکه خانگی را درنوردیده، از تجربیات او به عنوان کارگردان شماری از آثار جنایی ماندگار سینما استفاده میشد.
قریبیان در گفتگویی تفصیلی به مجله فیلم امروز گفت: زمانی که قرارداد بازی در “خروج” را بستم، پایان فیلمنامه نوشته نشده بود و ابراهیم حاتمی کیا گفت پایان را با کمک هم می نویسیم. فیلمنامه اولیه خروج لااقل ابتدایش، عالی بود و از خیلیها شنیدم که بیست دقیقه اول فوق العاده بوده ولی از اواسط فیلم همه چیز رها شد و متاسفانه پایان خوبی هم نداشت چون همفکری هم صورت نگرفت.
قریبیان درباره پیشنهادش برای پایان “خروج” گفت: من معتقد بودم قهرمان فیلم باید جلوی ساختمان ریاست جمهوری کشته شود!! و حتی می شد با زبان تصویر مرگ را نشان داد و البته که شخصیت بیرونی که فیلم براساس آن ساخته شد هم پس از رفتن مقابل ساختمان ریاست جمهوری، فوت شد!
قریبیان بدون نام بردن از ابراهیم حاتمی کیا اظهار داشت: وقتی فیلمی با این مضمون ملتهب میسازیم باید شهامت ایستادن پای حرفی که زده ایم را داشته باشیم و درنهایت شاید فیلم سانسور شود که حتی اگر سانسور شود باز جای حرف دارد.
فرامرز قریبیان با اشاره به سختی های آخرین کار بازیگری خود گفت: برای بازی در “خروج” گفتم که تراکتور باید مثل ماشین توی دستم باشد و برای همین در گرمای تابستان یک ماه به شهرک دفاع مقدس در جاده قم رفتم و رانندگی با تراکتور را در حد حرفه ای یاد گرفتم. برای بازی در فیلم سفیر هم از فریبرز صالح خواستم که اجازه دهد سوارکاری را یاد بگیرم و همین طور هم شد
این بازیگر درباره کناره گیری از سینما بعد از بازی در فیلم خروج بیان داشت: در این پنچ سال بعد از خروج حداقل ده دوازده فیلم سینمایی و سه چهار سریال پیشنهاد شده که یا نقش اصلی مورد پسندم نبوده یا از این کمدی های متداول بوده.
وی ادامه داد: واقعیت این است که فضای موجود و اقداماتی که نسبت به “گناهکاران” انجام دادند باعث شد از سینما کناره بگیرم چون من گناهکاران را با سرمایه خودم ساختم ولی در جشنواره و اکران، بایکوت شد تا سرمایه ام برنگردد و درنتیجه نتوانستم فیلم بسازم.
فرامرز قریبیان که همچنان از ممنوعکاری های دهه شصت دلخور است، اظهار داشت: با ورود به دهه شصت و آمدن مدیران گلخانه ای به معاونت سینمایی، قوانین سینمای گلخانه ای به اجرا درآمد و باعث شد شخص خودم در سه دوره ممنوع کار شوم؛ یک دوره کوتاه مدت و دو دوره هجده ماهه که در مجموع میشد ۳۶ ماه یعنی سه سال از عمر بازیگری پویا و در بورس! وقتی هجده ماه ممنوع کاری یعنی دو سال در اکران نیستی و یعنی مشکلات اقتصادی. بار اول سال ۶۴ ممنوعکار شدم، بار دوم از ۶۷ تا ۶۸ و بار سوم از ۶۸ تا ۷۰. همان سیاست های دهه شصت بود که باعث شد الان سینمای ما دیگر رنگ و بوی قبل را ندارد. آن سینمای مدعی معناگرایی دهه شصت که مدیران در حال القایش بودند، نتیجه اش چه شد؟ فیلمهایی که اصرار داشتند با آنها سینما را تغییر دهند به چه نتیجه ای رسید؟
قریبیان در چرایی تقابل مدیران دهه شصت با او گفت: فقط در راستای این بود که جلوی ستاره سازی را بگیرند منتها نمیخواستند یا نمی توانستند این را علنی بگویند. وقتی بازیگری فیلمش میفروخت به دنبال نقطه ضعف بودند تا جلوی کارش را بگیرند مثلا درباره خودم بخشنامه دادند که باید مطابق بخشنامه های ما دستمزد بگیری… نگاه شان “گشتاپویی” بود چون تهیهکننده با بازیگر بر سر دستمزد توافق میکرد و این طور نبود که بهزور از او پول بگیرد.
فرامرز قریبیان با تشریح یکی از ممنوع کاری ها گفت: در جریان تولید فیلم “مرگ پلنگ” ساخته فریبرز صالح، تهیه کننده(بهروز خوش رزم) با فریبرز صالح پیشم آمدند و گفتند ارشاد اجازه نمیدهد دستمزد شما پرداخت شود و من هم گفتم بروید سراغ یکی دیگر ولی آنها اصرار کردند که من باشم… اگر آن موقع دستمزد من برای فیلمی یک میلیون بود آنها اصرار داشتند که بازیگر اصلی بیشتر از ۲۵۰هزار تومان نگیرد و این مساله منصفانه نبود چون من عامل فروش بودم وگرنه تهيه کننده اصلا به من یک میلیون را نمیداد.
این بازیگر توانمند درباره حسرت های بازیگری گفت: قرار بود در فیلم “جهان پهلوان تختی”علی حاتمی در نقش مربی تختی بازی کنم؛ نوعی مربی که معادل بیرونی نداشت ولی تمثیلی بود از تمام مربیان تختی و پرتره ای از پوریای ولی. حتی مسعود ولدبیگی موهای بلندی برایم گذاشت و برایم عبا هم دوختند و فیلمبرداری هم کردند که حاتمی مریض شد…البته در فیلم “مادر”علی حاتمی در ابتدا هر دو کاراکتر امین تارخ و جمشید هاشم پور،یک نفر بود که قرار شد من بازی کنم، عزت انتظامی هم جای محمدعلی کشاورز برادر بزرگ بود ولی درگیر فیلم ناتمام رفیقم -نعمت حقیقی-با عنوان “فیل در تاریکی” شدم و “مادر” را از دست دادم. با ناصر تقوایی هم که در پروژه “زنگی و رومی” همراه بودم و دو ماه کار کردیم ولی کار تعطیل شد!
قریبیان پیرامون نقاط عطف زندگی گفت: نقطه عطف ابتدایی بازی در “خاک” و “گوزنها” بود و نقطه عطف بعدی انصراف از همکاری با مسعود کیمیایی در “خط قرمز” که بدلیل درگیری در “سفیر” نپذیرفتم که بسیار در ادامه مسیر حرفه ای کمک حالم شد و نقطه عطف دیگر ساخت “گناهکاران” که همچنان مخاطبان دوستش دارند.