نتايج تعجبآور يك نظرسنجی⇐اغلب نمايندهها كتاب نميخوانند؟ سينما و تئاتر هم نمیروند!؟
سینماروزان/محمدصادق عابدینی: يك سايت خبري با چند تن از نمايندگان مجلس مصاحبه داشته و از آنها درباره ميزان مطالعه، سينما رفتن و تماشاي تئاتر سؤال كرده است؛ پرسشهايي پيرامون سه حوزه مهم فرهنگ و هنر كه ميتواند نمايانگر ميزان زماني باشد كه نمايندگان مردم در مجلس براي پرداختن به فرهنگ و هنر صرف ميكنند، اما نتايج اين مصاحبهها قابلتوجه است؛ نمايندگان پاسخدهنده به سؤالها هيچگاه به تماشاي يك نمايش ننشستهاند يا كتاب نميخوانند و به سينما نميروند.
به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» در ميان 20 نمايندهاي كه به سؤالات سايت «تابناك» پاسخ دادهاند، تنها دو نفر كتاب ميخوانند، قضيه وقتي بدتر ميشود كه «برخي از آنها گاهي اگر از جايي دعوت شده باشند، به سينما ميروند و هيچيك در حوزه تئاتر اطلاعات ندارند و حتي برخي از آنها تا كنون سينما و تئاتر نرفتهاند و در خصوص نرخهاي بليت سينما و قيمت كتاب هم تقريباً هيچيك از 20 نماينده اطلاع چنداني ندارند.»
وقتي يك نماينده كتاب نميخواند
رهبر معظم انقلاب در ديداري با نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در هشتم خرداد 92 تأكيد ميكنند: «وقتي لايحهاي به مجلس ميآيد يا طرحي را شما در مجلس تهيه ميكنيد و ميخواهيد اين را در يك بخشي از بخشهاي كشور كه ميتواند جدول فعاليت كلان كشور را پر كند، به كار بيندازيد، دقت شما، مراقبت شما، اهتمام شما، تحقيق شما، مطالعه شما كه به پخته شدن اين طرح يا لايحه كمك ميكند، يك حقي است براي مردم بر دوش شما. لايحهاي به مجلس ميآيد-بنده خودم هم در مجلس بودم و اين موارد را از نزديك تجربه كردم – وقتي كه لايحه به كميسيون داده ميشود و در معرض ديد اين نماينده قرار ميگيرد، گاهي با اين لايحه مثل يك كار مربوط به شخص خود رفتار ميكند، دقت ميكند، مطالعه ميكند، تحقيق ميكند، با كارشناس مينشيند، مباحثه ميكند، مطلب را در ذهن خود به صورت محقق ترسيم ميكند.» با توجه به اين بيانات، انتظار داشتن ميزان مطالعه مطلوب در نمايندگان مجلس نه يك خواسته، بلكه حقي است كه مردم بايد از وكيل خود در مجلس مطالبه كنند.
نتايج مصاحبههاي انجام شده با نمايندههاي مجلس، نشاندهنده ميزان پايين مطالعه در ميان بخشي از نمايندگان مجلس است. گرچه اين سايت تأكيد ميكند كه بسياري از نمايندهها حاضر به پاسخ به سؤالات نشدهاند و برخي ديگر از جمله تعدادي از اعضاي كميسيون فرهنگي خواستار عدم انتشار مصاحبهشان شدهاند، ولي ميتوان حدس زد عدممصاحبه يا درخواست براي منتشرنشدن آن ناشي از نداشتن پاسخ مناسب است و نمايندههايي كه حاضر به مصاحبه نشدهاند، احتمالاً پاسخ خوبي براي اين سؤالات نداشتهاند. با اين حساب ميتوان گفت كه آن 20 نماينده به نوعي نمايانگر كليتي است كه در مجلس حضور دارند. اما زماني كه يك نماينده كتاب نميخواند، چه اتفاقي ميافتد؟ صديف بدري، نماينده مردم اردبيل ميگويد: غفلت از مطالعه و كتابخواني موجب دور شدن از فهم مسائل روز جامعه به ويژه براي نمايندگان مجلس خواهد شد. وي معتقد است، يك نماينده بايد روزانه مطالعات تخصصي، اطلاعات عمومي و سياسي داشته باشد و تصريح ميكند: بايد روزانه حداقل دو، سه ساعت مطالعه داشته باشيم چراكه بدون آن نميتوان خود را به روز نگه داشت و ابعاد مختلف مسائل جامعه را فهميد.
اين قصه سردراز دارد
پايينبودن ميزان مطالعه در ميان نمايندگان مجلس تنها منحصر به اين دوره از مجلس شوراي اسلامي نيست و در دورههاي گذشته مجلس نيز شاهد اعتراض به پايينبودن سطح مطالعه در ميان نمايندگان بودهايم. غلامعلي جعفرزاده امينآبادي در سال 93، يعني زماني که مجلس نهم مشغول كار بود، طي مصاحبهاي از نطقهاي عوامپسند و وقتگير نمايندهها گلايه ميكند و درباره ميزان مطالعه وكلاي مردم در مجلس ميگويد: برخي نمايندگان بر اساس علايق شخصي مطالعاتي انجام ميدهند، اما در مجموع نمايندگان فرصتي براي مطالعه ندارند. نمايندگان حتي براي اينكه در جريان اخبار باشند بايد برخي برنامههاي خود را تغيير دهند.
با توجه به اوضاع اقتصادي كشور، فشارهايي كه از حوزههاي انتخابيه به نمايندگان وارد ميشود، بسيار زياد است. بايد ترتيبي اتخاذ شود كه حجم كار نمايندگان كمتر شود، البته افرادي هم هستند كه درباره ميزان مطالعه نمايندگان مجلس نظر مثبتي دارند! براي نمونه محمدرضا مجيدي، رئيس سابق كتابخانه مجلس شوراي اسلامي بدون ذكر آمار ميگويد: بسياري از دوستان دانشگاهي يا همكلاسيها و همدورهايهاي ما كه در مجلس تشريف دارند، نرخ مطالعهشان را در حوزه شخصيشان مناسب و بالا ميبينم. شايد بتوان گفت سرانه مطالعه نمايندگان مجلس كلاً مطلوب است.
حتي اگر اين ديدگاه به شدت مثبتانديشانه درباره ميزان مطالعه نمايندگان مجلس را قبول كنيم، نداشتن آگاهي آنها از مسائل مهم فرهنگي و هنري مانند دور بودنشان از سينما و تئاتر كه دو بخش مهم، تأثيرگذار و البته بحثبرانگيز در حيطه فرهنگ هستند، اين نگراني را به وجود ميآورد كه نمايندههاي مردم نميتوانند نسبت به دغدغههاي فرهنگي جامعه دركي بهتر و در برابر تهديدات و فرصتهاي فرهنگي پيش رو طراحي مناسبي داشته باشند.