سینماروزان: کمبود تجربه در مدیریت سینما نه فقط نهادهای سیاستگذار سینما که ارتباطی اندک با مخاطب دارند بلکه نهادهایی که به واسطه پردیس داری ارتباط نزدیک با مخاطب دارند را هم به شدت متأثر کرده.
اینکه مدیر تازه کار تصویرشهر به جای برنامه ریزی برای بهینه سازی عملکرد پردیسهای زیرمجموعه و انتخاب مدیران مجرب برای این پردیسها، نیم بها شدن بلیت در پردیسهای درجه دو را به عنوان دستاوردی گل درشت بر مدیریت خود در بوق و کرنا میکند کاملا ناشی از کم تجربگی است.
پردیسهای مختلف شهرداری تقریبا از همان ابتدای راه اندازی با یک مشکل بنیادی که استفاده از افراد بی عقبه سینماداری و پخش در مدیریت است رنج برده اند و این رنج نیز با حضور هاشم میرزاخانی در مدیریت تصویرشهر نه تنها کم نشده بلکه افزون گشته است.
اینکه پردیس ملت بیش از یک دهه پس از راه اندازی هنوز یک پارکینگ ندارد و میرزاخانی از ۱۵ سالنه شدن این پردیس میگوید و اینکه پردیس رازی به لحاظ کیفیت سالن نمایش از استاندارد پایینی برخوردار است و برای همین مخاطب چندانی ندارد و میرزاخانی با نیم بها کردن بلیت این پردیس به دنبال تغییر صورت مسأله بجای حل مشکل است فقط و فقط ناشی از فقدان مدیران آشنا به پردیس داری در تصویرشهر است.
میرزاخانی میتواند با سرمایه شخصی سالن بخرد یا اجاره کند و نه بلیت نیم بها که بلیت با هفتاد درصد تخفیف یا حتی بلیت رایگان به مخاطب ارائه کند!
امثال میرزاخانی و مدیرانش اگر به فکر مردم هستند میتوانند به رایگان یا نیم بها برای مردم کار کنند و مابه التفاوت دستمزدشان را صرف خرید بلیت پردیسها و توزیع میان اقشار کم درآمد کنند ولی اینکه خودشان تا ریال آخر دستمزد را می ستانند و بعدش به فکر نیم بها کردن بلیت پردیسهای ضرردهی هستند که حتی آخرهفته نیز مخاطب چندانی ندارند چه دلیلی دارد جز تغییر صورت مسأله بجای حل آن برای عبور سریع از بحران؟؟