سینماژورنال: شاید بسیاری از مخاطبان ندانند مریلا زارعی که این روزها “دختر” را روی پرده سینماها دارد زمانی بنا بود خودش این فیلم را کارگردانی کند.
به گزارش سینماژورنال قبل از آن که رضا میرکریمی تصمیم بگیرد “دختر” را بسازد مهران کاشانی سناریست اثر فیلمنامه را به مریلا زارعی رسانده بود و زارعی هم تصمیم گرفته بود به عنوان نخستین تجربه کارگردانی آن را بسازد اما در نهایت عدم تعامل با تهیه کننده این موضوع را منتفی کرد و نتیجه اینکه میرکریمی با سرمایه منطقه آزاد اقتصادی اروند فیلم را ساخت و البته زارعی هم نقشی در آن ایفا کرد.
مریلا زارعی به تازگی به همراه میرکریمی در گفتگویی با “ایسنا” شرکت داشته و ضمن افشای این ماجرا درباره چرایی عدم ساخت “دختر” حرف زده است.
روایت زارعی از این ماجرا که در گفتگوی میرکریمی با زارعی نمود داشته را بخوانید:
میرکریمی: راستی یک چیزی. این صحت دارد که تو میخواستی«دختر» را کارگردانی کنی؟
زارعی: درست است. شما از کجا فهمیدید؟
میرکریمی: از مهران کاشانی شنیدم. خب بگو ماجرا چه بود؟
زارعی: بله مهران کاشانی خیلی هم زحمت کشید ولی وقتی در توافق با تهیه کننده به نتیجه نرسیدیم. گفتم شاید صلاح نیست. وقتی هم پیشنهاد بازی مطرح شد چون قبلا قصه را خوانده بودم و به آن تعلق خاطر داشتم فکر کردم انگار این فیلم در سرنوشت من نوشته شده است.
میرکریمی: پس یعنی به این نقش تعلق خاطر داشتی؟
زارعی: اگر قرار بود خودم بسازم آن را بازی نمیکردم.
میرکریمی: چه کسی را انتخاب میکردی؟
زارعی: هنگامه قاضیانی و اگر او قبول نمیکرد انتخاب دوم خودم بودم.
میرکریمی: یک سؤال دیگر. آن وقت نقش اول مرد را چه کسی انتخاب میکردی؟
زارعی: فرهاد اصلانی. (خنده و تعجب جمع)
میرکریمی: واقعا؟
زارعی: بله از مهران بپرسید. من به او گفتم اگر فرهاد بیاید با من کار کند این نقش را در فرهاد میبینم. بعد مهران اصرار داشت که «نقش عمه را باید خودت بازی کنی» ولی گفتم نه. من میخواهم پشت صحنه باشم. پرسید پس چه کسی؟ گفتم هنگامه و گفت اگر نیامد چی؟ گفتم مطمئنم هنگامه به خاطر رفاقتمان قبول میکند ولی اگر نشد خودم بازی میکنم.
نقش «دختر» فیلم را چه کسی قرار بود بازی کند؟
زارعی: واقعیت است که برای این نقش به مرحله انتخاب نرسیدم و فقط برای نقش پدر و عمه صحبت کرده بودم. اصولا اگر من آن را میساختم نگاهم به قصه با آقای میرکریمی متفاوت بود چون ایشان خیلی مثبت و آرام به این مقوله نگاه میکنند اما نگاه من خشونتش بالا بود. من برای نقش دختر کسی را انتخاب میکردم که دقیقا در خانوادهای سنتی با همان شکل و شمایل و تعریف آقای میرکریمی باشد ولی از آنهایی که ظاهر فریبندهای یا بهتر بگویم غلطاندازی دارند یعنی هر جا اتفاقی میافتد، همه از چشم آنها میبینند. در صورتی که هیچ تقصیری متوجه آنها نیست اما به دلیل ظاهر مورد قضاوت غلط قرار میگیرند. پس برای بازیگر نقش «ستاره» انتخابم صورت معصوم و مظلومی نداشت و کسی را انتخاب میکردم که وقتی میگوید، شب رفته تهران، ذهن پدرش تا فاجعه پیش برود. در حالی که در عمل چنین چیزی نمیبینیم. البته ماهور هم با وجود این که اولین بار بود بازی میکرد، خیلی خوب از پس این کار برآمد و ارتباط خوبی توانستیم با هم برقرار کنیم.
اما در مورد نقش پدر فکر میکنم اگر فرهاد قبول میکرد و این نقش را برای من بازی میکرد، احتمالا با هم اختلاف پیدا میکردیم شاید هم دعوایمان میشد چون من پدری با روحیاتی تندتر از این که فرهاد در فیلم بازی کرد، میخواستم.
اصلانی: نه دعوا نمیشد. اگر تو کارگردان بودی آن موقع گوش میدادم به چیزی که میخواهی.
زارعی: گوش میدادی؟ واقعا؟ ولی من این طور فکر نمیکنم! چون در فیلم «خرس» هم طوری که خودت خواستی بازی کردی. آن قدر که آدم وسط فیلم میگفت خب چه کاری است که بخواهی به زندگی قبلی برگردی؟ اصلا در آن فیلم فرهاد اصلانی به من یاد داد که اگر به حرف کارگردان گوش نکنی، سیمرغ میگیری و او سیمرغ را گرفت چون طراحی و اصول خودش را برای بازی داشت. (خنده جمع) بنابراین اگر در فیلم «دختر» هم حرف من را گوش میداد، باید پدر خشنتری میشد و فیلم من خشنتر میشد اما نقش عمه در فیلم من را کسی باید بازی میکرد که از تنش ابتدایی فیلم به آرامش برسیم. یعنی قطعا میخواستم در عین حال که تربیت سنتی را در خانواده تایید میکنم به این نکته برسم که ما ملزم هستیم با تغییرات اجتماعی همپای زمان نگاهمان را تعدیل کنیم و این تعدیل، برای خود و خانواده آرامش به ارمغان میآورد. به همین دلیل انتخابم برای ایفای این نقش هنگامه قاضیانی بود.