سینماروزان: اواخر مردادماه بود که برخی رسانه ها از برگزاری جلسه ای میان سران بالادستی خانه سینما و برخی خبرنگارنمایان رسانه های سیاسی و توزیع هبه میان خبرنگارنمایان خبر دادند؛ خبری که البته هم تعجب برانگیز و هم پرسش ساز شد چون مدیریت ارتباطات خانه سینما در همه این سالها برعهده کامران ملکی بوده که هیچ گاه به دنبال چنین رفتارهایی نرفته بود.
متعاقب آن اتفاق، شایعه ای درباره استعفای کامران ملکی شنیده شد و حالا علنی شدن استعفا از سوی کامران ملکی حکایت از آن دارد که ملکی هم کمترین اطلاعی از ماجرای آن توزیع هبه نداشته و شاید هم اصلا یکی از دلایل استعفایش از مدیریت ارتباطات خانه سینما درپیش گرفتن چنین سیاستهایی بوده است.
ملکی در تأیید استعفایش و چرایی آن به «فارس» گفته است: عدم رضایت خودم و همچنین رضایت کارفرمایم نقش موثر و تعیین کنندهای در استعفا داشته است. وقتی شما احساس میکنید به عنوان یک کارگزار نمیتوانید منویات و فرامین کارفرمایتان را آنگونه که مطلوب اوست اجرا کنید، یا مجبورید استعفا کنید یا استعفا داده شوید! من گزینه اول را انتخاب کردم چون آبرومندانهتر است.
کامران ملکی در پاسخ به این پرسش که نمیتوانسته درخواست کارفرما را اجابت کند یا نخواسته این کار را کند بیان داشته: تفاوتی با هم ندارند، به هر حال نخواستن و نتوانستن بر هم اثر مستقیم دارند. مخصوصاً برای افرادی در سن و سال من که تجربههای فرسوده و قدیمی دارند و بیشتر به پیچش مو معتقدند نه دیدن مو. شیوه و لحن افراد باهم فرق دارد. امروزه روزگار جور دیگری است، به نظرم آمد بهتر است به سهم خودم جا را برای اشتغال جوانترهایی که ملاک و معیارهای متفاوتی دارند باز کنم. مطمئناً آنها با شرایط جدید همخوانتر هستند و از عهده بسیاری از خواستهها بر میآیند.
ملکی با اشاره به پذیرش سریع السیر استعفایش گفت: به محض ارائه درخواست استعفایم به ریاست هیات مدیره با لطف و محبت ایشان(!!!) مورد استقبال قرارگرفت و با آن موافقت شد و گزینهای که مدتها مد نظر بود روی میز گذاشته شد.
این چهره قدیمی خانه سینما ادامه داد: من به عنوان یک کارگزار در حوزه ارتباطات و رسانه، تفاوت دیدگاه داشتم با نوع نگاه مدیریت خانه سینما و این تفاوت باعث ناتوانی من میشد در انجام وظایفی که از من انتظار میرفت. این تفاوت دیدگاه هم مسئله غریبی نیست، اگر قرار بود همه مثل هم فکر کنند که این همه اختلاف در جهان وجود نداشت؛ اما همواره این را میفهمم که در کشور ما مستحسن(نیکو) آن است که رئیس میگوید. بنابر این مصلحت دیدم که حداقل من، سوهان روح نباشم و اعصاب رئیسم را با این همه مشغله و گرفتاری به هم نریزم.