محمد آفریده که موجه ترین چهره برای مدیریت مرکز گسترش است، بیان داشت: سینمای ایران در سایه سنگین افرادی گرفتار است که در سینما خانه کرده اند و هیچ رقیبی را هم قبول ندارند!/در همه کشورهای صاحب سینما، حمایتهای عام برای فیلمسازان اول طراحی شده ولی در سینمای ایران فیلمسازان برای بدست آوردن این حق ساده باید بجنگند!/در دوران مسئولیتم در مرکز گسترش، با بودجه سه فیلم بلند از ۵۰ فیلم اولی حمایت کردم!!
سینماروزان/مسعود احمدی: حرف و حدیث درباره تغییر مدیریت مرکز گسترش و ادغام با انجمن سینمای جوان همچنان فراوان است و از جمله گزینه های موجه مدیریت آینده مرکز، محمد آفریده است که بلحاظ سلامت اقتصادی-اخلاقی یکی از کم رقیب ترین مدیران سینمایی بعد از انقلاب اسلامی است.
محمد آفریده درباره تجربیات خود در زمینه میدان دادن به فیلمسازان جوان و چگونگی کشف استعدادهای نوپا میگوید: «قبل از پاسخ به این سؤال باید به 2نکته مهم توجه داشته باشیم؛ اول، باور این حقیقت که سینما بیش از هر چیز با فکر، اندیشه و نیروی جوان، زنده ، پابرجا و بالنده میشود. این باور مثل خیلی از حرفهایی که در سازمانها رایج است، یک شعار تبلیغاتی نیست. باور این حقیقت، کلید حضور سرزنده جوانان در بسیاری از عرصههاست. به جوانها باید فارغ از هر سلیقه و گرایش، فرصت و امکان حضور در همه عرصههای فرهنگی، هنری، علمی و… را بدهیم. برای رسیدن به یک سینمای مطلوب چه بخواهیم و چه نخواهیم باید همه طیفها در کنار هم حضور همدلانه داشته باشند». این تهیهکننده سینما ادامه میدهد: «نکته مهم دوم، اعتماد به جوانان گمنام و خلاق این سرزمین است، بدون این اعتماد هیچ دری برای این کشور گشوده نمیشود».
آفریده میگوید: «اما در شرایط حاضر و با گسترش ارتباطات و امکانات فیلمسازی، بیش از همه سوابق و تجربیات عملی فیلمسازان و دانش و آگاهی بخشی آنان به فرهنگ و جامعه مهم و مؤثر است. بخش عمدهای از این شناخت در آثار و گفتوگو با فیلمساز بهدست میآید. اما باید بدانیم این مسیر، هموار نیست. کشف استعداد و خلاقیتهای فیلمسازان همیشه با پیروزی توأم نخواهد بود. ذات هنر پیچیده است و مدیریت فرهنگی پویا با آگاهی از این حقیقت، این بستر را آماده بروز و ظهور استعدادهای فرهنگی و سرمایههای این سرزمین میسازد. در این صورت است که میدانهای کار و تلاش، مولد، خلاق و با رونق و بانشاط میشود».
مدیرعامل اسبق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی درباره اینکه چطور در کشور ما از فیلمسازهای جوان حمایت میشود، بیان میکند: «در همه کشورهایی که صاحب سینما هستند و برنامههای درازمدت و اصولی دارند، حمایتهای عام و مؤثر برای حضور فیلمسازان اول، طراحی شده است. برخلاف آن کشورها، در سینمای ما باید برای بهدست آوردن این حق جنگید؛ چرا که این کشور همیشه در مشکلات روزمره، سوءتفاهمها و سایه سنگین افرادی که در این سینما خانه کردهاند و هیچ رقیبی را هم قبول ندارند، گرفتار است. در سالهای مسئولیتم در مرکز گسترش، با حداقل بودجه، بیش از ۵۰ فیلم کارگردانهای اول موردحمایت قرار گرفت که شاید کمتر از بودجه 3 تا 4 فیلم سینمایی معمولی بود. مهم باور جوانان و اعتماد به آنهاست».
این تهیهکننده با بیان اینکه فیلمسازان جوان بعد از کار اول، برای ورود به سینمای حرفهای و رقابت با دیگر فیلمسازان راه سختی در پیش دارند، اظهار میکند: «اگر آنها در فیلم اول خود بدرخشند، تازه اول مبارزه برای ماندگاری در سینماست. معلوم نیست این موفقیت آغاز شکست نباشد. سینما خیلی بیرحم است. اگر هنرمند اهل ریاضت و پشتکار نباشد ممکن است این نخستین و آخرین فیلم او باشد».
او درباره کارگردانهایی که فقط یک فیلم ساختهاند و بعد دیگر نامی از آنها نشنیدهایم، بیان میکند: «بخشی از این موضوع به ساختار و شرایط ناهمگون سینمای ما برمیگردد و بخشی دیگر طبیعت رقابتی سینماست که باید برای پیروز شدن در این رقابت مبارزه کرد».
از محمد آفریده درباره اینکه چرا کارگردانهای زیادی داریم که فیلم اولشان بهترین اثر کارنامهشان محسوب میشود و بعد از آن دچار ضعف میشوند، میپرسیم. در جواب با اشاره به نقل قولی از یک سینماگر میگوید: «سینما، کارگردانی با یک لشکر است، اما ماندگاری و ایستادگی در سینما بسیار سختتر و پیچیدهتر از ساخت فیلم است». او ادامه میدهد: «بسیاری از فیلمسازها، تجارب ناب و بکر خود از زندگی را که منحصر بهخود آنان است با اخلاص در کار اول استفاده میکنند، از همین رو معمولا کار اول، متفاوت و تأثیرگذار است اما برای ماندگاری در سینما، باید تلاش مداوم و مستمری داشت. سینما فقط فیلمدیدن و در غوغای آن مسحورشدن نیست. فیلمسازماندن نیاز به جهد، تلاش، مطالعه و کار مداوم دارد. بسیاری از فیلمسازان مطرح و باسابقه، گاهی سالها برای اثر خود وقت و عمر میگذارند. ارتباط دائم فیلمساز با روح جامعه و فرهنگش، راز ماندگاری اوست».