سینماروزان: محمد آفریده از جمله مدیران تربیت شده در سینمای بعد از انقلاب اسلامی است که هر کجا که بود از انجمن سینمای جوانان ایران تا مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی کوشید در مسیر کمک به جوانهای مستعد و در عین حال مستقل حرکت کند؛ شاید حرکت بر همین مدار بود که در میانه دهه نود و در دورانی که حتی در سازمانهای به ظاهر ارزشی این ریاکاران هستند که کرسیدار شدهاند، آفریده جایی در سیکل مدیریتی ندارد.
به گزارش سینماروزان آفریده کم گفتگو میکند اما اغلب حتی وقتی درباره امور تخصصی هم صحبت میکند نظراتی ارائه میدهد که میتواند چراغ راه کلیت سینما باشد. تازه ترین گفتگوی آفریده که با سایت «فیلم کوتاه» صورت گرفته هم از همین جنس است؛ او در عین طرح انتقاداتش به مدیریت کلان سینمایی کشور از فیلمسازان میخواهد با ضعفهای این مدیریت کنار نیایند و حقشان را از این ساختار بیمار بگیرند.
به نظرتان الان شرایط فیلم کوتاه در مقایسه با گذشته چطور است؟
از جهاتی خوب و از جهاتی بد، درحال حاضر امکانات برخلاف گذشته که در انحصار بعضیها بود دیگر نیست. علاقمندان بیشتر شدهاند، حجم تولیدات بالا رفته، ظرفیت سینمای کوتاه در ایران و جهان شناختهتر شده؛ اما متاسفانه علی رغم تلاشهای بسیار، همچنان بخش مظلومتر سینمای ما حوزه فیلم کوتاه است.
حوزهای که میتواند سینما را آباد کند و انرژی و امید بدهد. همیشه اعتقادم این بوده و سر این اعتقاد هم جنگیدهام که سینمای کوتاه، سینمای آینده این سرزمین است. هرحوزهای که جوانان در آن نقش مستقیم دارند و در یک فضای بیواسطه فعالیت خلاقانه انجام میدهند، آنجا پویا، سازنده، امید بخش و آینده سازاست. اما متاسفانه الان شرایط به هم ریختهای در کل حوزه سینما داریم و مسلما آنها که ضعیفترند؛ شکنندهتر هستند. الان فیلم کوتاه وضعیت خوبی ندارد. چرخه مناسبی برای دیده شدن و نمایش ندارند، یک زمانی خود من شاید سالی بالای ۱۰۰ فیلم کوتاه فیلمسازان را به تلویزیون و مراکز دیگر ارائه میدادم و آنها حق نمایش میپرداختند، الان تلویزیون خودش گرفتاریهای زیادی دارد و اصلا این مسائل بنیادی برایش مهم نیست، فیلمساز فیلم کوتاهی هم، اگر سراغ تلویزیون برود براحتی میگویند فیلمهایت را مجانی پخش میکنیم و منت هم میگذارند. مراکز دیگر هم گیر کردهاند در زمان گذشته و تحول یک رویا شده است. سازمانهای نورس هم چون این میدان را نمیشناسند، فقط پول حرام میکنند و فرصتها را از دست میدهند، باید همه در یک هماهنگی و همدلی به مسائل فرهنگی فکر کنیم. باید چرخه اقتصادی و منزلتی فیلم کوتاه را سامان دهیم. به نظرم حوزه فیلم کوتاه در یک بیسامانی کلی گیر کرده و هزینه این بیسامانی گریبان این مملکت و فرهنگ را خواهد گرفت.
این بی سامانی از کجا میآید؟
بخش زیادی از این بیسامانی و مشکلات به عدم باور و نگاه اصیل همگان، مخصوصا مسئولان به ظرفیت و توانمندی این سینما بر میگردد. ساماندهی درستی نداریم در این حوزه. همه سینما برای سینمای فقط تجاری و مرسوم طراحی شده و این برای یک سینمای بدیع و خلاق و رو به جلو آفت است. در همه دنیا، ساز و کار سینما برای تازه ماندن، توجه به این عرصه ناب است. هرجا سینما از نفس میافتد، فیلم کوتاه و تجربههای خلاقانه و بیواسطه این عرصه میتواند یکه تاز میدان شود. مسئله فقط در این حوزه پول و سرمایه نیست، بلکه دیده شدن فیلمساز و منزلت فرهنگی او در بین دیگر بخشهاست.
دولت برای ساماندهی باید چه کند؟
ما باید ابتدا در یک نگاه جامع، جایگاه و نقش فیلم کوتاه را بین همه موثرین این حوزه تبین و ترسیم کنیم. فیلم کوتاه و مستند، فعالیت حاشیهای نیست. من بارها این مطلب را گفتم و باز تاکید میکنم که باید ابتدا این نگاه بینیازی مسئولان به این حوزه، تصحیح شود. در حال حاضر، فیلم کوتاه و مستند شبیه بچه کوچک در خانه است. همه دوستش دارند و دلتنگیهایشان را با آن جبران میکنند؛ با او عکس یادگاری میاندازند؛ اما پول در جیبش نمیگذارند!
فیلم کوتاه دیگر بچه کوچک خانواده نیست. او مدتها است که بزرگ شده و پر است از انرژی و نشاط. این نگاه را باید هر روز و هر ساعت بین همه مسئولین فریاد بزنیم، اگر ده تا از بچههای فیلم کوتاه که شاهکار خلق کردهاند را نام ببریم، چه کسانی در این مراکز ریز و درشت آنها را بجا میآورند، کدام مسئول در اتاقش را برای این فیلمسازها باز میکند؟
فیلمسازان فیلم کوتاه خودشان چقدر مقصرند در این بیتوجهی؟ آیا نباید خودشان این توجه را جلب کنند؟
همیشه به بچهها گفتهام این سینما سینمایی است که باید در آن مبارزه کرد. نمیتوانیم منتظر این باشیم که همه چیز در اختیارمان باشد. متاسفانه تشکلهای ما دچار روزمرگی شدند، مانند سازمانهای رسمی ما. تشکل و صنف خیلی مهمند. الان سازمانهای رسمی ما بی برو برگرد گرفتار هزار مشکل هستند و فیلمسازان ما هم همینطورند. تشکلی نشان دهید که به ماهیت فیلم کوتاه توجه واقعی کند و احقاق حق کند؟ صرف برگزاری چند جشنواره و چند تسلیت و تبریک و احیانا توزیع بلیت جشنواره و… ما چه کردیم؟ چه میزان از این فعالیتها به حقیقت این حوزه توجه میکند. در همه دنیا این سینما، دنبال روی سینمای مرسوم و معمول نیست. مطالبه گر است. باید این ظرفیت منحصر بفرد، که سرمایه فرهنگی این ملت است به همه مسئولان و متولیان این حوزه مراجعه و سهم خود را طلب کند.
مسئله عدم توجه تلویزیون به فیلم کوتاه مسئله مهمی است. حتی بعد از برنامه «سینمای دیگر» که شما تهیه کنندهاش بودید؛ عملا تلویزیون دیگر برنامه جدیای در زمینه فیلم کوتاه تولید نکرد. چه شد که آن برنامه در آن دوران تولید شد؟
من سال ۷۲-۷۳ به عنوان کارشناس فرهنگی سینما در فارابی کار میکردم. آقای بهشتی که از آنجا رفت، من هم استعفا دادم. آمدم بیرون که آزاد کار کنم. میخواستم فیلمسازیم را ادامه بدهم، آقای شجاع نوری همان زمان مدیرکل تامین برنامه سیما شد. جایی که تمام فیلمهای خارج از تلویزیون و سریالهای -ایرانی و خارجی-آنجا تهیه میشد، روزی به من زنگ زدند و در خواست همکاری کردند. من شدم مسئول فیلم و سریال آنجا. فیلمهای متنوع میدیدیم و پیشنهاد میدادیم به شبکهها.
همانجا بیشترمتوجه این واقعیت شدم که تلویزیون ما با توجه به مسائل گوناگونی که دارد محدودیتهای زیادی هم برای پخش دارد. چون فیلم کوتاه را میشناختم و در سالهای نوجوانی و جوانیام در کانون پرورش کودکان و مرکز اسلامی فیلمسازی آماتور با فیلم کوتاه مانوس بودم، تصمیم گرفتم با توجه به ظرفیتی بالایی که فیلم کوتاه دارد، پنجرهای در قاب تلویزیون برای مخاطب ایجاد کنم. این پنجره فرصت مناسب و منحصر بفردی برای تلویزیون بود که علیرغم محدویتهایش، قالب جدیدی از منابع متنوع تصویری بکر و خلاق بدست بیاورد.
آن زمان هرجا برنامهای کم میآمد، آخر شب، وسط برنامهها و ساعت بد تلویزیون، فیلم کوتاه پخش میشد و کسی به هویت مستقل این سینما توجه نمیکرد.
تحقیق کردم و دیدم فیلمهای متنوع زیادی در دنیا موجود است که هیچ مشکلی برای پخش ندارد و میتواند تجربههای نویی در اختیار فیلمسازان ما قرار بدهد. طرحی و قالبی آماده کردم به نام «سینمایی دیگر». برنامهای حدود ۸۰ دقیقه در هر قسمت که فیلمهای کوتاه، مستند و انیمیشن ایرانی و خارجی پخش میکرد. مخصوصا هم بردیم ساعت ۹ شب که ساعت فیلم و سریال بود در شبکه دو. این مسئله همزمان شد با آمدن آقای جعفری جلوه به شبکه دو که من این پیشنهاد را به ایشان دادم و ایشان هم پذیرفت. خیلی هم تبلیغات میکردم تا مردم این برنامه را ببینند. چون میخواستیم فیلم کوتاه را به آنها بشناسانیم.
از طرفی دیگر فیلمسازان هم این فرصت را پیدا میکردند که فیلمهای روز دنیا را ببینند. ما در آن برنامه از خیلی از فیلمسازان ایرانی و خارجی فیلم پخش کردیم. شاید بیش از ۵۰۰ فیلم کوتاه خارجی و ایرانی از تلویزیون در طول این ده سال پخش شد.
رایت فیلمها را خریده بودید؟
بله تمام رایت فیلمهای خارجی و داخلی را اداره کل با پیشنهاد ما خریداری میکرد.
آن زمان در جلسات متعدد با آقای جعفری جلوه در باره اهمیت این سینما بحث و گفتگو داشتیم و ایشان با حمایت از این برنامه، به حوزه فیلم کوتاه و مستند کمک بسیاری کرد. چون فرهنگی بود، این حوزهها را میفهمید و کمک میکرد. توضیح دادم که اولا مخاطب برایش خوب است که ساختار جدیدی میبیند. ثانیا فیلمسازها آموزش میبینند و نگاه جدیدی پیدا میکنند. گفتم نمایش فیلمهای کوتاه جوانان این مملکت، آینده فرهنگی این کشور را بیمه میکند. وقتی از یک فیلمساز کوتاه، فیلم میخرید و در قاب تلویزیون نمایش میدهید؛ او میرود به خانواده و آشنای خود نشان میدهد و امیدوار میشود. این که تنها بگوییم امیدوار باشید کافی نیست، باید کار و فعالیت ایجاد شود. استقبال کرد و همان سال شاید نزدیک به ۱۵۰ میلیون فیلم بچهها را به تلویزیون فروختیم.
از امیرشهاب رضویان، مهدی جعفری، علی محمد قاسمی، محمد خزائی، بهرام توکلی، مهدی نادری، بیژن میرباقری، مرحوم وحید نصیریان، ابراهیم اصغرزاده، شاهد احمدلو، مصطفی آل احمد، مرتضی سرهنگی، فرشاد فدائیان، شهرام علیدی، بهزاد رسول زاده، محمدرضا رحمانی، محمدرضا عرب، ارد عطارپور، مجید برزگر، رهبر قنبری، جواد مزدآبادی، مهرداد اسکویی، مونا زندی، نادر طریقت، محسن امیر یوسفی و خیلیهای دیگر که در حال حاضر چهرههای فعال سینما هستند، فیلمهایشان را در برنامه تلویزیونی فیلم کوتاه پخش کردم.
همزمان در آن سالها، مدیرتولید انجمن سینمای جوانان شدم و به همه بچهها در تولیداتشان رایت یا سهم دادم. گفتم فیلم بسازید، اگر میشود۳ میلیون، من ۲ میلیون میدادم و ۳۰ درصدش هم برای شما. همه این فیلمها را هم که میفروختیم در تابلو میزدیم که مثلا آقای فلانی بیاید ۳۰ درصدش را از حسابداری بگیرد. این باعث قوت قلب فیلمسازان میشد. با رونق فیلم کوتاه در انجمن سینمای جوان و نمایش فیلمهای کوتاه در تلویزیون، به آقای جعفری جلوه پیشنهاد دادم شبکه دو هم برای شراکت بیشتر در این حرکت بانشاط فرهنگی، از ۱۰۰ فیلم کوتاه برای تولید حمایت کند که ایشان با روی باز پذیرفت. اسم این تولیدات را «سینمای آینده» گذاشتیم و بخش قابل توجهای از فیلمسازان جوان با علاقهمندی برای تلویزیون فیلم کوتاه ساختند.
فیلمها صرفا برای نمایش در برنامه «سینما آینده» ساخته شد؟ با مدیوم تلویزیون؟
همه زیر نظر خودم بود. آقای جعفری جلوه مسئولیت این پروژه را به من سپرده بود، فیلمسازان هیچ کدام چارچوب تلویزیون را نمیشناختند. خودم با فیلمسازان صحبت میکردم، قرارداد میبستم و فیلمسازان میرفتند فیلم میساختند و به لطف خدا همه در شبکه بارها پخش میشد. اعتماد به این نسل اعتماد به آینده و باور قابلیت این نسل است و من خدا را شکر میکنم چه در تلویزیون و چه در انجمن سینمای جوان و چه در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، بجای حذف و نفی و پنهان شدن پشت خیلی شعارها، قدمی باشکوه برای حضورخلاقانه نسل جوان و مظلوم این سرزمین برداشتم. بسیاری از فیلمسازانی که در حال حاضر مشغول فیلمسازی در سینمای ما هستند حاصل همان اعتماد بودند، همین امسال در جشنواره فجر از بهرام توکلی بگیر تا هومن سیدی و محمد خزاعی حاصل همان اعتماد بودند.
چه شد که برنامه قطع شد؟
آقای جعفری جلوه که رفت…
یعنی با تغییر مدیران، برنامه هم قطع شد؟
آقای جعفری جلوه مدیر شبکه دو بود و رفت شبکه یک. من این برنامه را بردم شبکه یک. اسمش را گذاشتم فیلم کوتاه. با ایشان مهاجرت کردیم. یک مدتی آقای پورحسین آمد و کمکی کرد. مدتی آقای صوفی هم آمدند و کمک کردند. منتها عمدتا با ایشان راحتتر بودیم والبته صحبتهایی هم از جمع مدیران سازمان به گوش میرسید و آقای جعفری جلوه هم میگفت که همه میگویند چرا برای این برنامه بودجه میدهید؟ ایشان هم مقاومت میکردند و من هم تمام تلاشم را میکردم که با اطلاع رسانی و تبلیغات بسیار، چراغ این سینما را برای جامعه روشن نگهدارم.
چه سالی تولید برنامه قطع شد؟
سال ۸۴ تمام شد.
الان در تلویزیون جای برنامهای جدی مثل «سینمای دیگر» خالی نیست؟ شما حاضرید به عنوان تهیه کننده برگردید و یک برنامه اینچنینی تولید کنید؟
به نظرم با توجه به ظرفیت بالای این سینما، نه تنها یک برنامه بلکه دهها برنامه میتواند از شبکهها پخش بشود. این یک ضرورت و یک کار واجب است، یک بحث شخصی نیست. ما این همه جوان داریم و سالی سه هزار فیلم کوتاه ساخته میشود، با انواع و اقسام کیفیت و امکانات. چون این سازمانهای قدرتمند توجهی به این مدیوم ندارند، بسیاری از این انرژیها از دست میروند. جریان این نسل مثل یک رود خروشان است که سرازیر شده و ما بلد نیستیم از آن بهره برداری کنیم و اگر مواظب نباشیم خیلی چیزها را خراب میکند. تلویزیون جمهوری اسلامی وظیفهاش این است که تا دیر نشده، درهای خود را بر روی این نسل مظلوم و خلاق باز کند، چطور سریال دقیقهای چند میلیاردی میسازند؟ باید حداقل بگوید هرکسی میخواهد فیلم کوتاه بسازد بیاید این هم الگوی من است. با افتخار باید این وظیفهاش را انجام دهد. الان تلویزیون پشتش را به این نسل کرده و این آسیب ایجاد میکند. الان فیلمساز رفته در اتاق خودش، با اینترنت با دنیا گفتگو میکند. هر آسیبی هم ایجاد شود مسئول اصلیاش سازمانهایی مثل تلویزیون، حوزه هنری، سینمای جوان و مراکز دیگر هستند. این اعتقاد من است و با عشق و علاقه این چند سال این کار را میکردم.
الان یک فیلم سینمایی میسازند چند میلیارد، یک سریال میسازند چند میلیارد و تمام این فیلمهای کوتاه را اگر بخواهند بخرند بیشتر از دو سه میلیارد در سال نمیشود. اگر این اتفاق بیفتد، با این همراهی آینده این مملکت بیمه میشود.
چه کار میشود کرد که تلویزیون توجه کند به فیلم کوتاه؟
متاسفانه اکثر مراکز و سازمانهای ما متوقف در دیروزهستند و مسائل روزمره هم گرفتارشان کرده. من بیش از هرچیزی امیدم به فیلمسازان جوان که سرمایه این کشور و این انقلاب هستند، است، فکر میکنم با همدلی و همراهی و مشارکت بین فیلمسازان آگاه و خلاق، انشاالله گره این مشکلات باز شود.
به نظرتان چرا صنف فیلم کوتاه به عنوان تنها تشکل رسمی فیلم کوتاه این درخواست را از تلویزیون یا سازمانهای دیگر نمیکند؟
به نظرم صنف فیلم کوتاه باید تلاش مضاعفی داشته باشد. در تمام دنیا فیلمسازان فیلم کوتاه مطالبهگرند. آنها هیچ وقت راضی به وضع موجود نباید باشند، عرصه فیلم کوتاه، عرصه تلاش خالصانه و صمیمانه برای تجارب ناب و خلاقانه است، این سینما سینمای مستقل است.
در چند سال اخیر عملا جز جمع کردن امضاء و انتشار نامه سرگشاده برای بازگشت سیمرغ فیلم کوتاه به جشنواره فجر، مطالبه گری جدی دیگری از صنف فیلم کوتاه ندیدیم.
صرف پرداختن به جشنوارهها چندان به درد زندگی این بچهها نمیخورد. نمیگویم نامه ندهند، اما اگر فیلم کوتاه از تازگی و پویاییاش خارج شود، هیچ فرقی با سینمای مرسوم و متعارف ما ندارد. فیلم کوتاه در تمام دنیا در اعتراض نسبت به جریان اصلی سینماست. باید این سینما، سهم خودش را از تلویزیون، وزارت ارشاد و مراکز دیگر بخواهد.
متاسفانه در سالهای اخیر همیشه سطح مطالبات صنف فیلم کوتاه پایین بوده. شاید آگاهی لازم را نداشتند که تا چه حد میتوانند مطالبهگر باشند.
فکر نمیکنم آگاه نیستند. خسته شدهاند و سرشان گرم چیزهای دیگر شده، به نظرم نسل جدید باید بیاید و فضا برای بالندگی آنان فراهم شود، حوزه فیلم کوتاه حوزهای نیست که همه چیز آرام باشد. سینمای جوان و فیلم کوتاه، پر از انرژی است. ممکن است جاهایی کارهایی کنند که خوشمان نیاید، ولی باید حتی به آنها فرصت اشتباه بدهیم.
فکر میکنم اعضای هیات مدیره صنوف نباید عضو یا کارمند سازمانهای دولتی باشند. چون پای منافع شخصی به میان میآید. این آفت را صنوف دارند. بنده خودم هیات موسس کانون فیلمنامه سینمای ایران بودم. دو سال شدم عضو شورای مرکزی، بعد از دو سال کسی که رئیس شده بود با مهر آنجا فیلمنامه خودش را تصویب کرد.
الان تلویزیون که هیچ، سازمانهای دیگر هم اگر توجهی نکنند، اینها مینشینند و فقط غصه میخورند. این به درد نمیخورد. این مملکت ضعیف و فقیر نیست. تمام این سالها که مدیر بودم واقعا میدیدم که چه پولهایی و سرمایهای اینجا هست که از بین میرود. پول داده بودند، مواد خام خریده بودند و در انبارها فاسد شده بود.
این بچهها باید مطالبه گر باشند، واقعا سهم این نسل از کل سینما و کل تولیدات چقدر است؟ چقدر این سهم عادلانه بدست آنان میرسد.
من به خاطر همین در دوران مدیریتم چون میدیدم با سلام و صلوات کار جلو نمیرود؛ خمپاره میان اینها میانداختم!
جشنواره سینما حقیقت را که راه انداختم، دوره دوم گفتم جشنواره فجر چند تا مهمان دارد؟ گفتند ۹۰ تا مهمان. گفتم پس ما ۱۴۰ مهمان میآوریم. ما باید برویم به سمت اتفاقات بزرگتر تا بتوانیم جامعه را درگیر اهمیت این سینما بکنیم.
الان مشکل اقتصاد در فیلم کوتاه جدی است. تهیه کنندههای خصوصی و صاحبان برند وارد چرخه فیلم کوتاه نمیشوند؛ چون اقتصادی نیست. مدیران و سازمانهای دولتی هم حمایت نمیکنند. از طرف دیگر برای فیلمسازان مستقل هم شانی قائل نیستند.
ما باید این منزلت را برای این حوزه ایجاد کنیم. وقتی فیلم کوتاهی دهها جایزه برده یا فیلمساز آن کار موثری کرده؛ مدیران ما وقت بگذارند بروند به دیدارش و عکس یادگاری بیندازند. ما هم باید شانی به این فیلمساز بدهیم، ما همه حواسمان به بزکهای سینمای تجاری است. وقتی به این چیزها اهمیت داده نمیشود، فیلم کوتاه شده سکانسی از یک فیلم بلند.
اینجا شده شبیه منزلی سر راهی که همه میآیند و قرار ندارند. چون همه نگاهها، توجهها و بودجهها، به سینمای بلند است.
انجمن سینمای جوانان مهمترین نهاد مربوط به فیلم کوتاه است. فکر میکنید نقش انجمن در حمایت از فیلم کوتاه کافی است؟
زمانی که در انجمن بودم روزی چند قرار داد فیلم کوتاه میبستم، آن زمان تشخیصم این بود که برای ایجاد یک موج، نیاز به کاروانی از تولیدات متنوع است. با یک کار و یا چند کار سازمانها و جامعه، این حوزه را تحویل نمیگیرد. قبلا هم گفتم باید تعارفات را کنار میگذاشتیم و عملیاتی، این ظرفیت منحصر بفرد فیلمسازان کوتاه را مثل رودی خروشان به جامعه سرازیر میکردیم.
الان در سال ۹۶ خیلی چیزها عوض شده، اما خیلی از سازمانها و ساختارها و ذهنها عوض نشده! هر دوره مقتضیات خودش را دارد و مدیریت؛ شناخت آن مقتضیات است. بنظر من تا اطلاع ثانوی باید اگر دولت همه سوبسیدهایش را به سینما قطع میکند، حوزه فیلم کوتاه و مستند باید چندین برابر بودجه دریافت کند، البته شرطش تغییرات بزرگ در ساختارها است.
باید فاند راه بیفتد. یعنی بودجههای دولتی که برای فرهنگ و استعدادهای جوانان در نظر گرفته شده با شرایط سهل و با تکیه به توانمندی فیلمساز، در اختیار فیلمسازان قرار گیرد. به نظرم این کار عادلانه تر است. در این روش فیلمساز یا تهیه کننده فیلم، صاحب فیلم میشود و وقتی فیلمساز صاحب فیلم است، فیلم همیشه زنده است و تا فیلمسازهست فیلم به حیاتش در پخش و نمایش و … ادامه میدهد. اما وقتی سازمانی کل هزینه فیلم را میدهد و همه فیلم را میخواهد و نگاهش از بالا است، فیلم به پستو میرود و با عوض شدن مدیران این فیلم کلا از بین میرود و فراموش میشود.
در این سالهای بعد از مدیریتتان در حوزه فیلم کوتاه و مستند چه کارهایی کردید؟
از سال ۸۸ که از مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بیرون آمدم، تا دو سه سال پیش بالای ۳۰۰ فیلم کوتاه و مستند تولید کردهام. وقتی انسان به چیزی اعتقاد دارد خداوند عالم هم، مسیرش را برای آن هدف، مهیا میکند. حواسمان باید باشد که این حوزه مثل یک چشمه همیشه در جریان و حرکت است و ماندگاریش زلالی و تازگی آن است.
الان چه کار میکنید؟
الان بیشتر وقتم را روی کار بلند میگذارم.
پس شما هم از فیلم کوتاه مهاجرت کردید.
نه، اما هجرت آغاز حرکت است. همیشه به آینده این نسل امیدوار بودهام و این امید باعث حرکت و گشایش در زندگیم شد. کار در این حوزه که جوانان و فکرهای جوان با آن همراه هستند، از عمر انسان کم نمیکند. این روایتی است از پیامبر اکرم (ص)، امیدوارم دیوار بیاعتمادی به این نسل، فرو بریزد و همه در کنار هم برای آرزوهای بزرگ فرهنگی این سرزمین تلاش کنند. هیچ راهی جز حضور همه نگاههای متنوع این سرزمین برای سازندگی و آبادانی و عاقبت بخیری وجود ندارد.