1

 “محفل” و “زندگی پس از زندگی” معادل “تمساح خونی” و “بی بدن”؟

سینماروزان: با پایان تعطیلات نوروز، فرصتی برای ارائه تحلیل های رسانه ای درباره کیفیت برنامه‌های تلویزیونی فراهم آمده و در این بین روزنامه “صبح نو” در تحلیلی تنها نقطه قوت تلویزیون را دو برنامه “محفل” و “زندگی پس از زندگی” دانسته.

 

قیاس برنامه های نوروزی تلویزیون با اکران نوروزی سینماها باعث شده موفقیت دو برنامه فوق‌الذکر شبیه موفقیت گیشه ای دو فیلم “تمساح خونی” و “بی بدن” باشد.

 

متن تحلیل صبح‌نو را بخوانید:

 

تا کمتر از یک دهه پیش، رمضان و نوروز بهترین زمان برای مخاطبان تلویزیونی جهت تماشای جعبه جادویی بود، خیابان‌ها خلوت می‌شد و تماشای سریال‌های نوروزی و مرتبط با ماه مبارک رمضان از بهترین تفریحهای طیف گسترده‌ای از مردم ایران بود. اکنون چه شده که با تقارن این دو اتفاق مهم یعنی عید باستانی نوروز و عید اسلامی رمضان، خبری از آن حال و هوا و کیفیت برنامه‌سازی در رسانه ملی نیست و به‌سختی می‌توان کمتر از انگشتان یک دست، برنامه مناسبتی یا سریال تلویزیونی جذاب از این رسانه یافت که از آن دفاع و به مخاطب گسترده آن افتخار کرد.

 

«محفل» و «زندگی پس از زندگی» بهترین برنامه‌های مناسبتی ماه رمضان امسال بودند که در مقابل تعداد زیادی برنامه ضعیف و بی‌کیفیت به تنها ابزار دفاعی مدیران صداوسیما در مقابل منتقدان‌شان بدل شده‌اند، گویی نقشی که «تمساح خونی» و «بی بدن » در سینما دارد، «محفل» و «زندگی پس از زندگی» در تلویزیون پیدا کرده‌اند و یکی دو برنامه خوب و باکیفیت باید جور سیل فراوان برنامه‌های بی‌کیفیت و ضعیف رسانه ملی را بکشند.

محفل و زندگی پس از زندگی معادل تمساح خونی و بی بدن؟
محفل و زندگی پس از زندگی معادل تمساح خونی و بی بدن؟

میان برنامه‌های مناسبتی تلویزیون، برنامه‌های پرمغز و جدیدی چون «هلال» از شبکه یک درباره سبک زندگی مسلمانان جهان و پیوندهای مشترک بین آنها، «چهارگاه» با رویکرد نوآورانه پیوند مناجات با آواز و موسیقی،  «سرزمین شعر» مبتنی‌ بر نقد و نظر تخصصی در حوزه شعر معاصر ایران، «آی نسیم سحری عید شد» با اجرای متفاوت فرزاد حسنی و ساختار فرهنگی و هنری، برنامه «سحر‌نشینی» با ابتکار و خلاقیت در ایام سحر از شبکه دو و «مهمونی» ایرج طهماسب از شبکه نسیم پخش شدند؛ اما متأسفانه نتوانستند آن‌چنان که باید و شاید در میان مردم فراگیر شوند و شاهد کمترین واکنش‌ها در فضای مجازی نسبت به این آثار بودیم. برنامه‌هایی که با وجود حداقل‌ها، نتوانستند مخاطب جذب کنند و دلایل مختلفی می‌توان برای این کم‌تمایلی متصور شد که ساعات پخش نامناسب، تبلیغات ضعیف و از همه مهم‌تر فاصله مخاطب با رسانه ملی از مهم‌ترین آنها است. پیوند مخاطب با تلویزیون موضوع بسیار مهمی است که می‌بایست در صدر اولویت‌های سیاست‌گذاران صداوسیما قرار گیرد؛ چراکه رسانه ملی متعلق به همه مردم ایران است و می‌بایست برنامه‌‌های آن نیز متناسب با طیف‌ها و قشرهای مختلف فرهنگی و عقیدتی طراحی شود، چون با وجود اتفاقات سال‌های اخیر، شاهد گسست جدی مخاطبان از این رسانه بوده‌ایم که تا به حال و با وجود بالا رفتن کیفیت برنامه‌ها نیز تمایلی برای تماشای آنها وجود ندارد؛ زیرا بخشی از مردم تصور نمی‌کنند رسانه ملی رسانه آنها است و صدای آنها را بازتاب می‌دهد.

 

بهترین سریال مناسبتی امسال «زیرخاکی ۴» بود که با ۲۹درصد در صدر این لیست قرار گرفته است. این در حالی است که در سال‌های نه‌چندان دور سریالهای «پایتخت» و «نون خ»که در همین باکس نوروزی تلویزیون پخش می‌شد، موفق به جذب ۷۵ درصدی بینندگان شده بود. به نظر می‌رسد علاوه بر گسستی که میان تلویزیون و مخاطبانش به وجود آمده، کیفیت خود برنامه‌ها و سریال‌ها نیز افت کرده است…