ماجرای تماس تلفنی پرویز شهبازی با یک سیاستگذار هنروتجربه برای حل مشکل نظرات منفی مخاطبان اینترنتی!!!
سینماژورنال: پرویز شهبازی کارگردانی که 4 سال قبل با “دربند” توجهات را در جشنواره سی و یکم به خود جلب کرده و دو سال قبل هم حضور فیلمنامه ای اش با “خانه دختر” با توجه مخاطبان جشنواره سی و سوم روبرو شده بود در جشنواره سی و چهارم با “مالاریا” حضور داشت؛ فیلمی که به دلایل مختلف که اصلی ترین آن ریتم کند اثر بود نتوانست توجهات را به خود جلب کند.
به گزارش سینماژورنال “مالاریا” اخیرا برای حضور در یکی از بخشهای جشنواره ونیز با نام “افقها” انتخاب شده است و پرویز شهبازی به بهانه این حضور گفتگویی داشته است با “شرق”؛ گفتگویی که در بخشی از آن گلایه های تند و تیز شهبازی از نقدهای منفی برآمده از جشنواره به شدت به چشم می خورد.
پرویز شهبازی که انگار از این گلایه ها به شدت دلخور بوده آن طور که خودش روایت کرده سعی نموده در تماس با هوشنگ گلمکانی منتقد قدیمی که بعد از راه اندازی گروه هنروتجربه به عنوان سیاستگذار در این گروه مشغول به کار شد از او بپرسد که برای مقابله با این نقدها چه میشود کرد؟ گلمکانی هم آب پاکی را دست او ریخته که کاری نمی شود کرد چون اینترنت هم خوبی دارد و هم بدی!!!
ابتدا متن گفته های شهبازی درباره واکنش مخاطبان به “مالاریا” در جشنواره را بخوانید:
در جشنواره فجر اتفاق عجیبوغریبی که افتاد این بود که برخی از منتقدان – بیهیچ غرضی- تحتتأثیر جو اینترنتی و تماشاگران جوانی قرار گرفتند که چشمشان با اینجور فیلمسازی آشنا نبود و باعجله شروع به نوشتن نقد منفی کردند! توقع این است که منتقد، تماشاگر را با فیلم ناآشنا و به قول شما نوجو آشنا کند، نهاینکه همان ریویوهای اینترنتی و غیرتخصصی را که فرض کنید یک تماشاگر ١٦، ١٧ساله نوشته، به زبان شیکتر بزند!
اگر طوری که فراستی همهجا میگوید نظر تماشاگر در کیفیت یک فیلم ملاک است، پس وجود منتقد اصلا برای چیست؟ بله، سینما متکی به تماشاگر است، اما اینکه فیلمساز بهدنبال سلیقه تماشاگر باشد حرف لَغوی است. خب دراینمیان گروه دیگری از منتقدان بودند که شجاعانه از «مالاریا» دفاع و جو را ملایم کردند و من قدردانی میکنم. نه بهخاطر فیلم خودم، بهخاطر توجهشان به سینمایی که راه آسان را در پیش نمیگیرد و تلاش نوآورانه میکند و این عین احترام به تماشاگری است که نمیخواهد در سینما هم فیلمهای شبیه سریالها را ببیند.
اندکی بعد از جشنواره با هوشنگ گلمکانی تماس گرفتم و گفتم واقعا چه باید کرد؟ در فضاهای اینترنتی تعدادی اندک نمیگذارند بحث جدی در بگیرد. فقط فحش میدهند. همان ترولها! گفت چهکار میشود کرد اگر فضاهای اینترنتی خوبیهایی دارد، باید بدیهایش را هم بپذیریم و حرف درستی بود. من پیشنهاد دادم نه برای فیلم من، بهطورکلی منتقدان اسمورسمدار در نوشتههایشان تماشاگران را در قبال فیلمهای – حتی بهظاهر- نوآورانه به خویشتنداری دعوت کنند تا سینما پیشرفت کند و «مغول»های کیمیاوی را اسم بردم که اگر منتقدان نبودند و این فیلم را چند دهه به دندان نمیکشیدند که تماشاگران نگاتیوهایش را هم تکهپاره میکردند! گلمکانی گفت، من شخصا هرکاری از دستم بربیاید برای فیلمت میکنم و کرد و من همینجا از او تشکر میکنم.
⇓⇓⇓
پی نوشت سینماژورنال:
وجه تناقض بار گفته های شهبازی آنجاست که یک جای حرفهایش بیان می دارد “ اینکه فیلمساز بهدنبال سلیقه تماشاگر باشد حرف لَغوی است” ولی در جریان تماس با سیاستگذار هنروتجربه به او پیشنهاد میدهد منتقدان اسم و رسمدار(!) تماشاگران را در قبال فیلمهای نوآورانه-که احتمالا به زعم ایشان فیلم خودش هم یکی از آنهاست- به خویشتن داری دعوت کنند!!!
پرسش اول این است؛ فیلمسازی که سلیقه تماشاگر برایش ارزشی ندارد چرا تا این حد از نقدهای منفی همان تماشاگران گلایه مند است؟ یک گمانه میتواند ناظر بر نگرانی احتمالی شهبازی نسبت به تأثیرپذیری سرمایه گذاران از این نظرات و عدم توانایی در پیدا کردن سرمایه گذار برای کارهای بعدی باشد.
پرسش بعدی این است چطور زمانی که فیلمهای قبلی شهبازی و مثلا “دربند” یا همان “خانه دختر” با اقبال مخاطبان در فضای مجازی روبرو شدند ایشان به گلایه از این اینترنت نپرداخته بود؟
پرسش بعدی تر اینکه اگر به زعم ایشان در فضاهای اینترنتی فقط تعداد “اندکی” هستند که نمی گذارند بحث جدی دربگیرد این همه گلایه از یک عده “اندک” و حتی تماس با یک منتقد برای پیدا کردن راه حلی جهت مقابله با این “اندک” چه معنایی دارد؟