1

لاله صبوری در خلال یک گپ خودمانی بیان داشت⇐فمینیست در ایران قضیه خیلی چرتی است!!/دوست دارم صبح توییتر را باز کنم و فحش بنویسم تا شب!!/میترسم با اکانت فیک، فحش دهم و لو بروم!/سواد داشته باشی یا نه، مهم نیست! وقتی ارتباط بیشتری داشته باشی پول بیشتری داری!!/شوهرم متولد تکزاس بود و خیلی راحت گرین کارت گرفتم ولی در نهایت تصمیم گرفتم نباید به آمریکا بروم!!!

سینماروزان: لاله صبوری بازیگری که با “جنگ77” چهره شد و با “کمربندها را ببندیم” و “دوقلوها” کارش را ادامه داد در سالهای اخیر بیش از آن که درگیر بازیگری باشد درگیر توییت زنی با هشتگ #ماجراهای_من_و_نورا است.

لاله صبوری با انتقاد از جوگیری برخی چهره ها در فضای مجازی با لحنی خودمانی به “شهروند” گفت: فمنیست در ایران قضیه خیلی چرتی است و کاملا تحریف شده، برای همین هیچ گاه در توییتهایم به این ماجرا ورود نمی‌کنم.

صبوری درباره سختیهای توییت زنی گفت: طبیعتا اغلب کسانی که در فضای مجازی با اسم واقعی خودشان فعالیت می‌کنند، نمی‌توانند خیلی اظهارنظر آزاد داشته باشند. من هم خیلی دلم می‌خواهد یک‌جور دیگر بنویسم ولی مرا می‌شناسند. دوست دارم صبح توییتر را باز کنم و فحش بنویسم تا شب. یعنی این‌قدر عصبانی هستم!

صبوری درباره اینکه چرا با اکانت فیک توییت نمیزند گفت: این مدلی دستم به نوشتن نمی‌رود. بعد هم گیجم، آخر سر ممکن است مطلب‌های این پیج را اشتباهی بگذارم در پیج اصلی و لو بروم.(می‌خندد)

لاله صبوری با اشاره به وارونگی فرهنگی جامعه گفت:  فکر می‌کنید در این دوره و زمانه مردم دوست دارند بیشتر با کسی که ارتباط‌های بیشتری دارد مراوده داشته باشند یا با کسی که سواد بیشتری دارد؟ جامعه چه می‌گوید؟ تجربه چه می‌گوید؟ از کدام طرف پول بیشتری می‌رسد؟ ارتباط به چه دردی می‌خورد؟ وقتی ارتباط بیشتری داشته باشی پول بیشتری داری. حالا سواد داشته باشی یا نه، مهم نیست.

لاله صبوری پیرامون بی میلی نسبت به مهاجرت به آمریکا علیرغم دریافت گرین کارت بیان داشت: در چند ‌سال اخیر هم که بعد از گرفتن گرین‌کارت و سفری که به آمریکا داشتم، بحث رفتن و مهاجرتم پیش آمد ولی در نهایت تصمیم گرفتم نباید به آمریکا بروم برای این‌که نمی‌توانم آن‌جا زندگی کنم. جدا از تعلق خاطر به بچه‌ها و پدر و مادرم، احساس غریبگی وحشتناکی دارم. کلا در آمریکا خیلی غریب بودم و در خیابان‌ها به معنای واقعی کلمه تنها بودم. هیچ دلبستگی و ارتباطی نداشتم. ایرانی‌های مقیم آن‌جا را هم که اصلا نمی‌فهمیدم چه می‌گویند. همسرم هم به خاطر این‌که بمانم خیلی تلاش کرد و مدام به شهرهای مختلف سفر می‌کردیم که به من خوش بگذرد. الان هم به‌عنوان سفر می‌روم و می‌آیم ولی هیچ‌وقت از ایران مهاجرت نخواهم کرد. درست است که این‌جا هم خیلی اهل معاشرت نیستم، ولی به‌هرحال در مملکت خودم کلی دوستان قدیمی و دوست نویسنده و شاعر دارم.

صبوری ادامه داد: مسأله گرین‌کارت و سیتیزن‌شیپ خودم و دخترم نورا به دلیل این‌که همسرم متولد تگزاس بود، خیلی راحت حل شد. گرین‌کارت دارم، ولی باید بروم آمریکا و سه سال پیوسته بمانم که حالش را ندارم!!