سینماژورنال: در حالی که چند هفته قبل از توقف کامل “قانل اهلی” خبر داده شده بود اما پيش توليد فيلم سينمايى «قاتل اهلى» به كارگردانى مسعود كيميايى دوباره از سرگرفته شد.
به گزارش سینماژورنال روز گذشته پرويز پرستويى براى ايفاى نقش اصلى فيلم تازه كيميايى با دست اندركاران فيلم قرارداد بست تا اولين همكارى اين بازيگر و كارگردان شكل بگيرد.
حذف اصلانی که قرارداد سفید بسته بود
حضور پرستویی در نقش اصلی “قاتل اهلی” حکایت از حذف فرهاد اصلانی دارد که در پیش تولید قبلی بنا بود نقش اصلی فیلم یعنی نقش یک یقه سفید متنفذ را بازی کند.
اصلانی برای بازی در “قاتل اهلی” قرارداد سفیدامضاء بسته بود اما در نهایت از پروژه کنار گذاشته شد.
بقيه عوامل و بازيگران «قاتل اهلى» در حال انتخاب هستند كه با قطعى شدن اين فهرست طى روزهاى آينده نام آنها رسانه اى خواهد شد.
طبق برنامه ريزى انجام شده فيلمبردارى «قاتل اهلى» به تهيه كنندگى منصور لشكرى قوچانى تا چند هفته ديگر در تهران آغاز ميشود.
“قاتل اهلی” درباره یقه سفید یا رانتخوار کلانی است که دچار مشکلات عدیده با اعضای خانواده و بخصوص فرزندانش است.
کیمیایی به بهانه حضور پرستویی به عنوان نقش اصلی فیلم “قاتل اهلی” یادداشتی را منتشر کرده است. متن یادداشت کیمیایی را بخوانید:
با پرويز پرستويى دير شده بود
دوباره فيلم ميسازم. از آخرين فيلمم چهار سال ميگذرد. «قاتل اهلى» يكسال پيش توليدِ فقط فيلم نوشت را گذراند. منصور لشكرى قوچانى در يك موقعيت سختى قرار داشت، اين بنده را كامل ميخواست. با تمام سياه و سفيدها… تا آخر. به دنبال «يكجايى» من بود. من نگاهم به اين «فيلم نوشت» تمام شده بود. لشكرى هنوز به دنبال «من» ميگشت… تا شد. اما تاشدم تا شد.
دكتر جلال سروش اصل و دانسته «قاتل اهلى» است. فيلم را مي بينيد. يك آدم تازه كه پنهان مانده بود؛ سخت بود. آقاى پرويز پرستويى شد.
تا امروز… با پرويز پرستويى دير شده بود. آن تنهاىِ قلدرِ ضرب ديدهِ تنها مانده و مانده تا موسفيد كرده و از پا نيفتاده من پيدا شد. پيدا بود، دير شده بود.
قرار بر اين است سازهاى خود را كوك كنيم تا اركستر «قاتل اهلى» آهنگ و قطعه سينماى ملى ما را بنوازد. بازيگران ديگر «قاتل اهلى» همه از قلب انتخابى صحيح مي آيند.
در هفتاد و پنج سالگى، فيلم «قاتل اهلى» كه نگاهِ آمده از تجربه هاى سخت كشيده امروز من است ساخته ميشود.
- کیمیایی در کنار پرستویی و لشکری قوچانی
و اما آقای کارگردان در هفتاد و پنج سالگی به این نتیجه رسیده که شعر و نثر و نقاشی و فیلم را به هم وصله بزند ..
دیر شده بود، ولی آمد تا آمدنم را نشکند، کمرم شکست تا نشکند، میخواست فیلم نوشت را در جوی آب نشورم، شورید تا نشورم، غرق شدم ولی نشستم ..
مصیبت بود پیری و نیستی ..
اگه پولاد بازي نكنه خوب ميشه