سینماروزان/احمد محمداسماعیلی:
+سایکودرامِ شخصیت محور درباره زندگی روانکاوی پابه سن گذشته که توهم تنهایی و ترک همسر جوان را زده.
– رمز موفقیت سایکودرام، غافگیری است؛ روانی هیچکاک را که دیده اید؟ اینجا فقط بعد از گذشت یکی دو سکانس و با دیدن دختر جوان در راهروی مطب پدر؛ مطبی که درش بسته است، لو میرود که آقای دکتر، توهمی است و دختر حضور فیزیکال ندارد و از دنیای مردگان و ذهن دکتر بیرون آمده است. این است که در سکانس های بعدی که دختر با پدرش همراهی می کند یا قتل رخ میدهد یا جسد مقتول در بیابان آتش زده میشود، ابدا غافلگیر نمیشویم و تناقضات بعدی که میان ادعاهای مادرزن و زن رخ میدهد، همه را با برچسب توهم، توجیه میکنیم.
– مخاطب غافلگیر نمی شود و خیلی زود عشق دیوانه وار دکتر به زن جوان و ترس از دست دادن و توهمات منتجه را علت این همه معلول میداند.
– کهنگی تِم! از دوران اوج این نوع آثار حداقل سی سالی گذشته و دیگر کمتر این نوع فیلمها در سینمای روز جهان ساخته میشود. شاید اگر این لاکپشتِ کُند قدری تهمایه سینمای وحشت داشت در ترکیب با آن توهمات، حاصل، بهتر بود.
+حضور فرهاد اصلانی ترغیبکننده است ولی خیلی زود میفهمیم بی غافلگیری، فرهاد هم دست و پا بسته است. اصلانی خیلی تلاش میکند که فیزیکش را به عنصری برای عمق دادن به درام استفاده کند و جاهایی هم موفق است اما…
– در فیلم های این گونه شخصیت اصلی که توهمات ذهنی دارد عمدتا آدم لاغر با صورت سرد و استخوانی و کشیده مثل آنتونی پرکینر است! بازیگران چاق و فربه با صورت های گرد و گوشت آلود مناسب چنین نقش هایی نیستند چون ذات آن همه شک و شبهه نوعی انرژی و اکتیویته است که این آقای دکتر انگار دائم الخمر(؟) بویی از آن نبرده.
-فیلم پر از حرّافی و دیالوگهای مختلف است و در آن سکانس دونفره اصلانی-صابر ابر، مدام حکایات ردوبدل میشود.
-گریم نازنین بیاتی چندان بهش نمیآید و ابدا نمیتواند حس و حال دخترک نوجوان امروزی هنجارشکن را ادا کند.
–گیشه؟
با توجه به وضعیت جامعه و حال و هوای مردم که عطش دیدن آثار تازه و با ضرباهنگ سریع را دارند آیا میتوان انتظار داشت، مردم به دیدن این همه سردی و بی حس و حالی بروند؟
+دیدنی؟
–بگومگوی متوهمانه دکتر با معشوق سابق همسر و نوشخواری پیاپی، خیلی مفرح و خندهدار شده. این کمدی، ناخواسته که نبوده؟
+دودِ کُنده؟
–هنوز فرهاد اصلانی دیدنی است. بهتر از نصف بازیگران اصلی آثار همین جشنواره فجر۴۳. فرهاد بجای بازیگری هنرپیشگی میکند. کافیست به همان سکانس دونفره با صابر ابر ارجاع دهیم که برخلاف بازی اغراقزدهی صابر، اصلانی بی حرکت اضافی و فقط با نگاه، پلان را مال خود میکند. تبریک به بهمن کامیار بابت استفاده از اصلانی.