سینماروزان/احمد محمداسماعیلی:
+ظاهرا تنازعات صنف لونه زنبور ی سینما مرکز اتفاقات است اما خیلی زود معلوم میشود کلا خواسته پته سیاسیون را روی آب بریزد و همه حرف همین است کتکزنها هم برای بدنه صنف کاری نکردند چه برسد به کتکخورها!
+بازی هومن برق نورد، چشمگیر و با گریم خوبی که او را زمینخوردهی پردرد سینما نشان میدهد؛ زمین خورده ای ساده لوح که میخواهد جلو برود که دستگیر باشد ولی نمیداند که جلوگرد جز با زمین زدن ممکن نیست! شایسته کاندیداتوری.
+نون سینما؟ با کارت صنف، نیم سیر پنیر میدهند؟ به کف صنف که نه! ولی می بینید که برای رئیس صنف هم نون دارد و هم ژیگو و هم شاسی بلند و هم نشمهی عروسکی! این را توسعه دهید به سیاست تا همه چیز معلوم شود.
+رضا رویگری؟ تکان دهنده است که با حال نزار میگوید سینما حق مشایخی را هم نداد چه برسد به بقیه.
+حضور متوسلانی در نقش مرشد بهرنگ!
+متلک های سیاسی از پزشکیان و “تا آخرش میمونی” گرفته و برو برس به “بگم بگم”های احمدی نژادی که در رقابت هومن-بهرنگ رخ مینماید.
جوک؟
–کلنگ زنی زمین کشاورزی برای توزیع میان اعضای صنف و دعوا سر مساحت اتاق خواب و توالت! چند سال از راه انداری صنف سینما راه افتاده و حتی نتوانستند در زمان رونق مسکن مهر، شرایط خانهدار شدن صنف را فراهم کنند. بالاخره یک فیلم هم پیدا شد که به خودش سوزن بزند.
چشم انداز؟
–لحن شیرین و ساده گویی دارد و میخواهد سیاست بازان را بنوازد و سوءاستفادهی رقابت های انتخاباتی را نیشی بزند و نتیجه گیری فرمایشی هم ندارد و رک و راست و بی واسطه، میگوید همین است که هست و هر که بیاید دوباره همان آش است و همان کاسه.