1

فیلم “زیبا صدایم کن”(رسول صدرعاملی/مازیار هاشمی): دختر؛ همسنّ پدر!/با تشکر از مدیران خدوم شهری!! 

سینماروزان/حامد مظفری: 

 

-ارژینال؟ نیست! یک نمونه “پاریس تگزاس” ویم وندرس یا از نمونه های کمدی متاخر “سفر پدر دختری “راب اشنایدر و آندره آگلار و…

 

-ساختار همراهی پدر-دختر در یک سفر اودیسه‌وار در کارنامه‌ی خود کارگردان، یادآور همراهی دختر-پسر #جنگل_پرتقال است‌. آنجا هم یک ساعت اول خیلی خوب و بازیگوشانه بود و جمع‌بندی، اندکی ناجور. اینجا ولی جمع‌بندی شسته‌رفته‌تر شده و صدرعاملی رعایت حال مخاطب خسته از سرسام را کرده.

 

+بازی روان ژولیت رضاعی در نقش دختر نوجوان و دوئتی که با امین حیایی دارد، پیش‌برنده است و می‌تواند مخاطب را تا نیمه دنبال کند. صدرعاملی در بازی گرفتن از دخترکان گمنام، استاد است.

 

+همراهی پدر پدر دختر در یک تهران گردی تماشایی؛ از ساختمان قدیمی دادگستری تا ساختمان قدیمی بانک ملی و داروخانه شیرخورشید و…

 

-درگیری با صاحب کافه ای لاکچری که بی‌دلیل حقوق دخترک را نمیدهد و درگیری امین حیایی با او یا سوار شدن امین حیایی بر ماشین گشت ارشاد و فراری دادن دختران بازداشتی لحنی جفنگ به اثر می‌دهد و فضای آثار کاهانی را یادآور می‌شود. -محصول اتفاق است و نه کاشت و برداشت منطقی.

 

-دختر نوجوان داستان یا همان زیبا بیشتر از آن که رفتار هم‌نسلان خود را داشته باشد شبیه به یک عاقله‌زن متولد دهه پنجاه، حرف می‌زند و تصمیم می‌گیرد. چرا؟ اگر بنا بود تعارضات دو نسل در یک روایت خیابانی گوشزد شود که الان رفتار نسل والد و مولود، تقریبا یکی است و فقط نوعی خودنمایی -باز هم منفعت طلبانه و برای تحت اثر دادن دختر- در رفتار پدر هست.

 

+اینکه شغل پدر-رانندگی جرثقیل- را عنصری می‌کند برای چیدن پازل نهایی، خیلی هم خوب اما فقط همین؟ چرا در طول روایت هیچ برداشتی از این شغل نمی‌بینیم.

 

پیام اخلاقی؟

–خط بطلان می‌کشد بر ضرب المثل “یک دیوانه سنگی در چاه انداخته و ده عاقل نمی‌توانند آن را درآورند!” در چه روزگاری؟ در زمانی که بیش از همیشه ارزش تجربی امثال و حکم ایرانی، به اثبات رسیده‌، یک دیوانه باید از انزوا خارج و وارد جامعه شود تا بشود برخی مشکلات را حل کرد؟ دیوانه شو تا رستگار شوی؟

 

– منطقی‌تر نبود اگر پدر داستان را یک زندانی تصویر میکرد؟ حالا نه زندانی سیاسی بلکه فردی که به اشتباه زندانی شده. این طوری این همه رفتارهای عاقلانه او بیشتر جلب توجه نمی‌کرد.

 

-آن انتخاب شغل رانندگی اتوبوس های لوکس شرکت واحد توسط مادر داستان را چطور باید هضم کرد؟ بله بله! ممنون از مدیران خدوم شهری بابت واردات چنین اتوبوس های نو و تر و تمیزی.

 

کاندیدا؟

–بازی ژولیت رضاعی در نقش دختر.