عریانگویی بهسبک فرزاد موتمن ⇐مهمترین اشتباهی که سینمای ایران مرتکب شد، تاسیس خانه سینما بود!!/خانه سینمایی که حتی نمیتواند در دوران کرونایی از سینماگران حمایت کند، به درد نمیخورد!!/بهخاطر آرای خانه سینما، چهار سال است که حساب بانکی مرا بستهاند!!/چهار تهیهکننده فسیل در خانه سینما نشستهاند و برای کل سینما تعیین تکلیف میکنند!/فارابی به چه دردی میخورد وقتی تبدیل شده به جایی که برای یک عده از کسانی که پارتی دارند، شرایطی را فراهم میکند که فیلم بسازند و دیگران را ایزوله میکند؟؟!/مافیا به سینماماشین هم راه پیدا کرده!!!/چرا فقط برای درایوین “خروج” تبلیغ شد و بقیه فیلمها، هیچی!؟؟/اکران خارجی موقعی معنا پیدا میکند که کمپانیهای خارجی توزیعکننده در اینجا دفتر داشته باشند و بتوانیم فیلمها را بدون سانسور نمایش دهیم!!/در شرایطی که مخاطب ایرانی، فیلمهای خارجی را بدون سانسور و با قیمتارزان، در فضای مجازی میتواند تهیه کند، آنوقت چرا باید برود در سینما و نسخه لتوپار آن فیلم را تماشا کند؟/تهیهکنندگان ایرانی مثل دلالان آژانس املاک شدهاند که میگویند پول بیاور تا فیلم بسازیم و تازه وقتی پول هم میآید، پورسانت خود را برداشته و آورنده سرمایه را دور میزنند!!!/اگر درآمد سینمای ایران از اکران بود و نه از تولید، این همه فساد سراسر آن را دربرنمیگرفت!!/چرا در مملکتی که سینماگرش حتی یک بیمه بیکاری ندارد، ۵۰ جشنواره ریزودرشت درست کردهاند و مدام میلیارد، میلیارد هزینه این جشنوارهها میکنند؟/چرا حتی با وجود تعطیلی کرونایی جشنوارههای جهانی، باز مدیران ایرانی بهدنبال برگزاری جشنواره هستند؟؟
سینماروزان: مشکلات اقتصادی و فقدان امنیت شغلی سینما در ماههای اخیر و به خاطر بروز کرونا چندبرابر شده و متاسفانه مدیران فرهنگی نیز بهجای تعطیلی جشنوارهها و زیرمجموعههای بیفایده و سوق دادن بودجهها بهسمت ارتقای اقتصادی سینماگران، فقط نظارهگر نشیب اهالی سینمایند. از آن سو در خانه سینما هم مدیران علاقمندی که به سراغ رایزنی با نهادها و ارگانها جهت دریافت تسهیلات برای سینماگران بروند، به چشم نمیخورد!
به گزارش سینماروزان در این شرایط فرزاد موتمن کارگردان سینمای ایران در گفتگویی تفصیلی بهزعم خود به انتقاد از ساختار سینمای ایران پرداخته است.
فرزاد موتمن با اشاره به انفعال تنها صنف سینمای ایران که مدام هم از دولت بودجه میگیرد به مجتبی اردشیری در فرهیختگان گفت: در شرایط فعلی که کرونا اقتصاد سینماگران را به استضعاف کشانده، شاید این توقع است که صنوف یا مثلا خانه سینما درکنار اهالی سینما باشد. اما درواقع خانه سینما در ایران هیچ محلی از اعراب و هیچ معنایی ندارد. این خانه زمانی معنا پیدا میکند که بتواند به فیلمساز خود در دوران بیکاریاش حمایت بدهد. سینمای ایران این اقتصاد را ندارد که بتواند این کار را انجام دهد، به همین خاطر خانهای که نمیتواند در دوران کرونایی هم از سینماگران حمایت کند به درد نمیخورد و نبودش بهتر است چون لااقل آن زمان یک دفتر کمتر داریم. این دفاتر فقط بروکراتیک هستند، مثل فارابی!!
موتمن افزود: ما الان به بنیاد فارابی احتیاجی نداریم، فارابی به چه دردی میخورد؟ بنیاد فارابی تبدیل شده به جایی که برای یک عده از کسانی که پارتی دارند، شرایطی را فراهم میکند که فیلم بسازند و دیگران را ایزوله میکنند. ما چنین جایی را برای چه میخواهیم؟
فرزاد موتمن با اشاره به ضعف صنفی سینما تاکید کرد: خانه سینما را هم نمیخواهیم؛ این خانه به درد هیچچیزی نمیخورد. خانه سینما باید بتواند وقتی که من بیکارم، ماهانه به من حمایت بدهد. نمیتواند بدهد پس به درد نمیخورد. سندیکا و تشکل صنفی، فرهنگ دارد که ما آن فرهنگ را نداریم. در فرانسه کارگرها از انقلاب فرانسه به بعد شوراهای کارگری داشتند، بههمینخاطر سینمایش هم حالا سندیکا دارد و مشغول کار است. در کشوری که چنین سابقه سندیکایی وجود ندارد، شما هر دفتری به هر اسمی که بگذارید، فقط یک تشکل بروکراتیک است برای بدبخت کردن همه. شورای داوری خانه سینما بزرگترین ظلم را به من کرده. این شورا چهار سال زندگی مرا از بین برده؛ دیوان بلخ است. چهار تهیهکننده که هیچفیلمی نمیسازند، چهار فسیل برای ما تعیین تکلیف میکنند و قراردادهایی را که قانونی هستند، بهرسمیت نمیشناسند. ما به هیچکدام اینها احتیاجی نداریم.
موتمن ادامه داد: بعد از «آخرینبار کی سحر را دیدی» تا الان من هنوز حساب بانکیام بسته است؛ بهخاطر رایهای خانه سینما چون رای فاجعه دادند. بازیگری که تولید فیلم را شانتاژ کرده، میلیونها لطمه زده، روزها تولید فیلم را خوابانده، به او حق میدهند که پول بیشتری از دستمزدش را طلب کند و آنوقت تهیهکننده اصلی، آن پول را نمیدهد و چون پروانهساخت به نام من بود، من گرفتار شدم و شورای داوری قرارداد مرا با آن تهیهکننده بهرسمیت نشناخت. من هم این شورای داوری را بهرسمیت نمیشناسم که به زندگیام رحم نکرد. مخصوصا اینها را میگویم تا ببینید سیاستهایی که طی 13 سال اخیر بهوجود آمده، چهاندازه ایجاد نفرت کرده!!
این کارگردان خاطرنشان ساخت: اینها پدر همه را درآوردهاند. مهمترین اشتباهی که سینمای ایران مرتکب شد، تاسیس خانه سینما بود. برای اینکه از همان ابتدا فقط تبدیل به یک مانع شد. من برای یک بیمه، چرا باید به خانه سینما مراجعه کنم؟ میروم در یکی از این دفاتر و بیمه میشوم. من بیمه شما را نمیخواهم هرچند با 64 سال هنوز بیمه نیستم. من نه بیمه هستم، نه زمینی گرفتهام، نه خانهای گرفتهام، نه عیدی گرفتهام، نه سبد کالایی گرفتهام و… کلافهام، کلافه.
این کارگردان با طرح ایرادات نظام تهیهکنندگی ایران بیان داشت: وقتی شرکتهای فیلمسازی خودشان پول نمیگذارند و مثل معاملات ملکی دارند عمل میکنند، شرایط همین میشود. معاملات ملکی که خودش پول نمیدهد، بلکه به مشتری میگوید چهار خانه اینجا دارم و میرود نشان میدهد بعد قرارداد میبندد و پورسانتش را میگیرد. تهیهکنندگان ما الان همین کار را میکنند. میگویند پول بیاور که فیلم بسازیم. حالا 15 درصدش هم مال من است، چون من تهیهکنندهام. درآمد اینجاست و تازه وقتی پول میآید، آورنده را هم دور میزنند! چرا؟ چون درآمد در اکران نیست، درحالیکه درآمد سینما باید در اکران باشد، این فساد میآورد، این باعث همه مشکلات شده، این باعث شده عدهای بیکار شوند، این باعث شده خانوادههایی متلاشی شوند، در سینمای ایران جنایت شده. این باعث شده عدهای بیدلیل خیلی باد کنند و این باعث شده برای فیلمهای بعضی هر پارتیبازی ممکنی را انجام دهند و بعضی از فیلمها را واقعا سرکوب کنند. اوضاع سینما خراب شده است خصوصا طی 10 سال اخیر. ما الان در شرایط خیلی خیلی بدی هستیم، کرونا برای سینما موهبت بود، فقط سینما از آن درس نگرفت.
فرزاد موتمن با انتقاد از تبعیض در سینماماشینها گفت: بدبختانه مافیا به سینماماشین هم راه یافته!! ما سه درایوین داریم که اغلب در جاهای پرتوپلا هستند و مردم حتی آدرسهایشان را هم نمیدانند و این خیلی دارد سختش میکند. درایوین راه انداختیم اما با همه قوا حمایتش نکردیم که بین مردم جا بیفتد. در این مدت فقط برای درایوین فیلم «خروج» تبلیغ شد و برای فیلمهای دیگر هم اصلا هیچی؛ اکران در سکوت مطلق.
این کارگردان درباره اکرانهای محدود خارجی که اخیرا بدون رعایت کپیرایت راه افتاده، اظهار داشت: در شرایطی که ما داریم، نمایش فیلم خارجی بیمعنی است. اکران فیلم خارجی موقعی معنا پیدا میکند که کمپانیها بتوانند همزمان با اروپا، در اینجا دفتر داشته باشند و ما بتوانیم همزمان با آنها، فیلمها را بدون سانسور نمایش دهیم. این اتفاق هم بهلحاظ تحریم غیرممکن است و هم بهلحاظ ممیزی، با این شرایط چرا باید نشان دهیم. درعین اینکه معتقدم باید فیلم خارجی نمایش داده شود و اصولا تماشای فیلم خارجی، حداقل برای کسی که میخواهد فیلمساز شود مهمتر از تماشای فیلم ایرانی است و درعینحال من مخالف نمایشش هم هستم! در شرایطی که مخاطب ایرانی، فیلمهای خارجی را بدون سانسور و با قیمتارزان، در فضای مجازی میتواند تهیه کند، آنوقت چرا باید برود در سینما و نسخه لتوپار آن فیلم را تماشا کند؟
فرزاد موتمن با گلایه از هزینهکرد بیحاصل برای برگزاری جشنوارههای مختلف در ایران بیان داشت: من اصلا با جشنوارهها مخالفم. چرا در مملکتی که این همه مشکل دارد و سینماگرش حتی یک بیمه بیکاری ندارد، ۵۰ جشنواره ریزودرشت درست کردهاید و مدام میلیارد، میلیارد هزینه این جشنوارهها میکنید؟ چرا حتی با وجود تعطیلی جشنوارههای جهانی بهخاطر کرونا باز مدیران ایرانی بهدنبال برگزاری جشنواره هستند؟؟ جشنوارهها به چه دردی میخورند و اصلا چه برآیندی داشتهاند؟ جامعه ما جشنواره نمیخواهد، بگذارید اول صنعت داشته باشیم. ما ادا هستیم؛ فقط ادای همهچیز را در میآوریم و مدیران ما به جای صنعت سینما به فکر جشنوارهاند!!
موتمن درباره پیشنهادش برای حل مشکلات سینمای ایران گفت: راهکار درست در ایران، تعطیلی سینماست. سینما را باید تعطیل کنند چون همهچیز درست میشود. بگویند سینما نمیخواهیم. حداقلش این است با این شرایط، نمیشود. مگر امارات سینما دارد؟ خیر؛ خب ما هم نداشته باشیم. چون از این چیزی که الان به اسم سینما داریم، بهتر است.