سينماروزان/حامد مظفری: همان طور که کاملا قابل پيش بيني بود الويت نداشتن فرهنگ و هنر در مباحث طرح شده از کاندیداها در کنار حمايتهايي که از سوي برخي کانديداهاي منتسب به اصولگرايان نثار برخي اهالي سينما شده موجب آن گشته در فاصله کمتر از يک هفته مانده به انتخابات هيچ کدام از کانديداهاي رياست جمهوري نتوانند اجماعي کامل از سينماگران را دنبال خود داشته باشند.
در اين شرايط اتفاقي که افتاده حمايتهاي پراکنده اي است که از سوي برخي سينماگران نثار حسن روحاني شده است؛ حمايتهايي که قدري عجيب به نظر مي رسند.
عجيب از اين جهت که اين سينماگران که دامنه مختلفي از فريبرز عرب نيا و فرهاد اصلانی و شهاب حسینی گرفته تا عبدالرضا کاهاني، محسن اميريوسفي، سعيد سهيلي و حتي مسعود جعفري جوزاني را شامل ميشود در عين حمايت از روحاني مستقیم یا غیرمستقیم به گلايه از وضعيت فرهنگ و هنر و به ويژه سينما در دولت يازدهم پرداخته اند!
اين مسأله چه دليلي مي تواند داشته باشد جز همان ايراد ساختاري موجود در مديريت سينمايي دولت تدبير که بارها و بارها از سوي سينماروزان گوشزد شد؟
اينکه يک فارغ التحصيل سياست که کمترين عقبهاي در سينما نداشت به ناگاه در دولت يازدهم سر از مديريت سينما برآورد و کوشيد کمتجربگي خود در اين حيطه را با گوش سپردن به معدود مشاوراني پوشش دهد که همه عمر حتي يک قدم هم بي رانتهاي دولتي برنداشته بودند حاصلي نداشت جز افزوده شدن بر دايره سيستمهاي دولتي و بودجه خوار سينما از مدرسه عالي سينما گرفته تا گروه سينمايي هنروتجربه و جشنواره اي موسوم به جهاني که بيش از سالنهاي نمايشاش فودکورتش مخاطب داشت در شرايطي که نه فقط تنها محمل گفتگوی مستقیم سینماگران با رییس جمهور که شورایعالی سینما بود منحل شد بلکه مجالي با نام «کميته ارتقاي منزلت» که بنا بود به بهبود مهمترين مشکل سينماگران که معيشت است کمک کند به دليل کمبود بودجه معلق شد!!!
البته که ساختار فرهنگي دولت روحاني هم هرچند خيلي دير اما در نهايت متوجه ناکارآمدی آن رييس شد و در آخرين روزهاي سال ۹۵ وي را عزل کرد اما نامبرده اين روزها رياست بخش هنرمندان ستاد تبليغاتي روحاني را محملي کرده براي ابراز وجود! چرا؟ برای گرفتن پست و سمت جديد در دولت بعد؟؟؟
دلیلش را که خدا میداند و نامبرده اما نتيجه اين اتفاق، شيوع سندرومي عجيب در سينماي ايران است؛ سندرومي به نام اعلام حمايت از روحاني درعين اعلام برائت از عملکرد سينمايي او که رييس بخش هنرمندان ستاد تبليغاتي روحاني است!!!
این سندروم عجیب فارغ از پرسش برانگیز شدن، هشداری را پیش روی تک تک کاندیداهای ریاست جمهوری قرار می دهد. هشداری جدی مبنی بر آن که مبادا در دولت دوازدهم مجددا آدمهایی برای مدیریت سینما روی کار بیایند با حداقل تجربه در سینما؛ آدمهایی که تشنه ديده شدن و به مانند تين ايجرها به دنبال قرار گرفتن با سينماگران در قابهای مختلف هستند!
سينما آدمهاي باعقبه را مي خواهد که هم سينماگران و هم جريانات موجود در سينما را بشناسند؛ هر کدام از این شش کاندیدا که رییس جمهور شد باید یکی از استخوان خردکرده های سینما را برای مدیریت انتخاب کند.
ایوبی چرا رها نمیکنه؟؟؟
این بزرگترین سوال قرن ه؟
بابا بیخیال شو
وقتی دم عید حذفت میکنن
یعنی علاقه ای ندارن بهت
چقدر خودتو کوچیک میکنی؟
اینو هم نباید از یاد برد
که این سینماییهای ما هم چاره ای ندارن جز انتخاب روحانی
وگرنه عرب نیا در افطاری احمدی نژاد حاضر بود
و معلومه اگه حتی بقایی هم تایید صلاحیت میشد
میرفت پشت اونا
یا امثال رییسیان و فرحبخش و سیدضیا
این جماعت فردا رییس هم که رای بیاره
یا قالیباف
میرن با اونا میبندن
واسه شون فرقی نمیکنه که
مهم منفعت شخصی ه
که مدام سعی میکنن بگن بهش فکر نمیکنن
وگرنه اصول حکم میکنه وقتی شما منتقد سیستم فرهنگی یک دولت هستی اونم وقتی تخصص خودت فرهنگه دیگه بهش رای ندی
جالب اینجاست که میگویند چون وضعیت در حوزه های دیگر بهتر شده رای میدهیم
مگر یک سینمایی میتونه کارشناس امور خارجه باشه که درباره بهبود اوضاعش نظر بده؟