1

شباهت پارسا پیروزفر و دی‌کاپریو!/حسن فتحی کارگردان “مست عشق” مطرح کرد

سینماروزان: فیلم‌ “مست عشق” با روایتی از زندگی شمس و مولانا که با پخش فیلمیران روی پرده رفت خیلی زود مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و در باکس آفیس، بالا آمد و پرفروش ترین فیلم غیرکمدی سال شد ولی در عین حال نقدها و نظرات مختلفی هم روانه اش شده و ازجمله درباره چرایی بازی پارسا پیروزفر در نقش مولانا.

حسن فتحی کارگردان “مست عشق” در واکنش به این انتقادات به روزنامه هم‌میهن گفت: خبری سینمایی حدود ۱۰ سال پیش مطرح شد و خیلی سروصدا کرد؛ خبر این بود که لئوناردو دی‌کاپریو در فیلمی که قرار بود درباره مولانا ساخته شود، نقش مولوی را بازی کند و خیلی‌ها استقبال کردند.

فتحی ادامه داد: حالا اگر آقای دی‌کاپریو به‌عنوان بازیگری خوش‌تیپ نقش مولانا را بازی کند، اشکال ندارد ولی اینجا اگر پارسا پیروزفر نقش مولانا را بازی کند، اشکال دارد! این چه منطقی است؟ این چه نوع نگاه و قضاوتی است؟این بازی‌ای که پارسا پیروزفر در شمایل مولانا به نمایش گذاشته، کاملاً آگاهانه است.

این کارگردان افزود: اینکه میگویند شخصیت مولانا در فیلم “مست عشق” مفلوک است، یعنی چه؟ این چه ادبیاتی است؟ او مولانایی است که مسحور و واله افکار، اندیشه‌ها و شخصیت شمس تبریزی شده است. ما ترکیبی از مستندات آمده در منابع و توصیفات شاعرانه مولانا و نیز تخیلی مقرون به‌واقع را مبنای شخصیت‌پردازی‌مان قرار دادیم و پارسا پیروزفر هم خیلی آگاهانه این موقعیت و شخصیت را بازی کرده است، وگرنه می‌توانست جور دیگری بازی کند.

شباهت پارسا پیروزفر و دی‌کاپریو از نگاهِ حسن فتحی +ذکر توضیحاتی درباره ربط "مست عشق" و "هامون"
شباهت پارسا پیروزفر و دی‌کاپریو از نگاهِ حسن فتحی +ذکر توضیحاتی درباره ربط “مست عشق” و “هامون”

فتحی تاکید کرد: این نکته را هم اضافه کنم که مولانا حوالی 40 ‌سالگی است که با شمس مواجه می‌شود و 40 ‌سالگی برای اغلب افراد، دوران بحران وجودی غریبی است؛ مقطعی از زندگی که به قول روانشناسان بحران میانسالی به اوج خود می‌رسد.مرحوم داریوش مهرجویی هم با اندیشه‌های عرفانی انس و الفتی داشت که رد آن در بسیاری از آثارش پیداست. شاید تحت‌تأثیر همین رابطه شمس و مولانا، رابطه هامون و علی عابدینی را در فیلم “هامون” ترسیم کرده است.

حسن فتحی اظهار داشت: بزرگترین پیام عرفان شمس و مولانا، پرهیز از قیاس‌های ویرانگر است و اینکه هر کس دونده دوی پیست دوومیدانی زندگی خودش باشد. موفقیت نه برتر از دیگران بودن است، نه شبیه دیگران بودن. اصالت، صلابت و حتی خلاقیت انسان حاصل قیاس خود با خود است، نه با دیگری و من این را در مکتب مولانا آموختم. مولانا وقتی به‌مدد و یاری شمس تبریزی از زندانِ بَه بَه و اَه اَه دیگران خلاص شد، آرامش و خلوص درونی پیدا کرد، جهان درونی‌اش شکرین شد و به یکی از مظاهر انسان کامل تبدیل شد. ما امروز گرفتار چشم‌وهم‌چشمی و قیاس یکدیگریم و به‌همین‌خاطر نمی‌توانیم یکدیگر را دوست داشته باشیم و به یکدیگر عشق بورزیم. پیام مولانا در زمانه‌ای که ما به‌سر می‌بریم، پیام حیات‌بخش و مهمی است؛ دوست داشتن خود و دوست داشتن دیگران در زیر پرچم ملت عشق.