سینماروزان/جعفر گودرزی(رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران): سال نو میشود، اما پردههای سینما هنوز از جنس سکوتاند. نورهای خاموش سالن، سایههای سردی که بر صندلیهای خالی افتادهاند، قصههایی که در دل قیچیها جان دادهاند… سینما هنوز در همان قاب بستهی تردید و ترس جا مانده. هنوز دوربین، از پشت شیشهی مات روایت میکند، هنوز حقیقت در نور مجازها محو میشود، هنوز فیلمها ساخته میشوند تا در اتاق تدوین بیجان شوند، هنوز فیلمنامهها نوشته میشوند تا در بایگانیِ نساختهها خاک بخورند.
بازیگران، هر شب در آینه نقشهایی را تمرین میکنند که هرگز اجرا نخواهند شد. کارگردانها، صحنههایی را میچینند که هیچگاه روی پرده نخواهند رفت. سینماگران، رؤیاهایشان را روی کاغذ مینویسند و کاغذها در باد سانسور پراکنده میشوند. سینمای ما تحویل نمیشود، چون هنوز در همان قاب بسته گیر افتاده،قابی که سالهاست عدسیاش خاک گرفته و فوکوسش روی «مجاز» تنظیم شده است.
سینما تحویل نمیشود، چون داستانهایی که باید گفته شوند، میان خطوط قرمز جا ماندهاند، چون جشنوارههایش بیشتر به ختم شباهت دارند تا به ضیافت، چون سالنهایش پر میشوند، اما نه از عشق به سینما، که از عادت به فراموشی.
اما سینما، همیشه راهی برای زنده ماندن پیدا میکند. حتی در تاریکترین سالنها، حتی پشت سنگینترین پردهها، همیشه یک نور، یک تصویر، یک نما هست که روزنهای به رهایی باز کند. تحویل سینما نه در تغییر سال، که در تغییر نگاه است. در روزی که دوربین، از پشت شیشهی مات به بیرون بیاید و بیواسطه حقیقت را ثبت کند. در شبی که سالنهای نمایش، دوباره میزبان رؤیا شوند، نه قربانگاه سانسور. در روزی که جشنوارههایش، ختمِ فیلمهای جسور نباشند، بلکه ضیافتی برای صداهای خاموششده شوند.
عید سینما، روزیست که قصهها از حبس دیالوگهای نگفته آزاد شوند، روزی که اولین پلانِ رهایی کلید بخورد. شاید آن روز، بهار سینما از راه برسد،نه با تغییر تقویم، که با تغییر جسارت. تا آن روز، ما تماشاگران صبور، چشم به راه اولین نمای رهایی خواهیم ماند…