1

“سينماگران مستقل سينماي ايران: فيلم مجيدي را بايكوت كنيد”⇐ توهم توطئه؟شگرد تبليغاتي؟ يا واقعيت؟/ چرا شفاف‌سازي با انتشار تصوير اصل نامه صورت نمي‌گيرد؟/واکنش خانه سینما به این ادعا چیست؟

سینماژورنال/غفور پورغفور: درست یک روز بعد از آن که شورای صنفی نمایش بعد از حدودا دو ماه و نیم سرگروه آزادی را از فیلم مجیدی گرفت و به “شیفت شب”ی داد که مدتها بود پشت خط اکران مانده بود(اینجا را بخوانید) خبرگزاری اصولگرای “فارس” گزارش خاص و در عین حال پرسش‌برانگیزی را منتشر کرد.

به گزارش سینماژورنال در این گزارش ادعا شده است نامه‌ای با امضای “سینماگران مستقل ایران” علیه فیلم اخیر مجیدی به جشنواره‌های سینمایی و نیز رسانه‌های خبری بین‌المللی ارسال شده است.

سینماژورنال ابتدا متن گزارش این رسانه اصولگرا را ارائه می‌کند:

چندی پیش نامه‌ای با امضای فیلم‌سازان و سینماگران مستقل ایران به موسسات و نهادهای رسانه‌ای و برگزارکنندگان جشنواره‌های سینمایی در سطح جهان ارسال شده است که در آن فیلم سینمایی “محمد رسول ا..(ص)” نماینده معرفی شده ایران به آکادمی اسکار -فیلمی غیرمرتبط با بدنه سینمای ایران و فیلمی حاکمیتی خوانده شده است.

 یک منبع آگاه در این زمینه بدون اشاره به جزئیات این نامه به خبرنگار سینمایی فارس گفت:در این نامه فیلم سینمایی “محمد رسول ا..(ص)” به عنوان یک فیلم حاکمیتی معرفی شده و درخواست شده است که رسانه‌های بزرگ خبری جهان و همچنین برگزارکنندگان جشنواره‌ها و جوایز سینمایی به عظیم‌ترین پروژه سینمایی جهان اسلام نپردازند. در این نامه به صراحت درخواست شده است که این محصول سینمایی بایکوت شود.

 در پی ارسال این نامه، دو رسانه بزرگ از انتشار و پخش مصاحبه با مجید مجیدی کارگردان این فیلم خودداری کرده و برخی دیگر از رسانه‌ها که درخواست انجام گفتگو با این چهره سینمایی را داشته اند دعوت خود را پس گرفته اند.

 پس از پیگیری‌های انجام شده از سوی چند کارگردان که به لابی با افراد و چهره‌های سرشناس سینمایی جهانی پرداخته‌اند،هویت برخی از نویسندگان این نامه مشخص شده است.

این در حالی است که نامه مزبور بدون داشتن اسم و نشانی از نویسندگان آن و صرفا به امضای مبهم سینماگران مستقل ایران رسیده است.

چرا تصویر اصل نامه منتشر نشده؟؟؟

اولین پرسشی که بعد از خواندن این گزارش برای مخاطب ایجاد می‌شود آن است که چرا تصویر اصل نامه منتشر نشده است؟ اصول حرفه‌ای کار رسانه‌ای ایجاب می‌کند که تصویری از این نامه به دست سرویس فرهنگی رسانه مذکور رسیده باشد و بعد از اطمینان از صحت تصویر، اقدام به انتشار این گزارش نمایند.

طبیعی است که برای جلوگیری از بروز هر گونه شبهه و سوء‌تفاهم اولین کاری که رسانه مذکور باید انجام می‌داد ضمیمه کردن تصویر نامه به متن گزارش است. چرا تصویر نامه، ضمیمه گزارش نشده است؟

نامه بدون اسم و نشانی چگونه می‌تواند منبعی شود برای تولید گزارش خبری؟

دومین پرسش به خط آخر گزارش مذکور بازمی‌گردد یعنی آنجا که ادعا شده ” نامه مزبور بدون داشتن اسم و نشانی از نویسندگان آن و صرفا به امضای مبهم سینماگران مستقل ایران رسیده است”!

پرسش اینجاست وقتی نامه ای بدون داشتن اسم و نشانی از نویسنده نوشته شده است، رسانه مذکور از کجا فهمیده است که این نامه را جمعی از سینماگران ایران نوشته‌اند؟

این مصداق دوم کنار گذاشتن اصول حرفه‌ای کار رسانه‌ای و اکتفا به حدس و گمان است. اگر این طور باشد که هر شخصی بدون افشای هویت حقیقی خود و صرفا با استفاده از عبارات کلی مانند سینماگر یا فیلمساز مستقل طرح ادعا نماید و ادعایش هم رسانه‌ای شود که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

چرا اسامی کارگردانهای لابی‌گر را اعلام نمی‌کنید؟

البته رسانه مذکور چنین توجیهی را برای گزارش خویش آورده که “پس از پیگیری‌های انجام شده از سوی چند کارگردان که به لابی با افراد و چهره‌های سرشناس سینمایی جهانی پرداخته‌اند،هویت برخی از نویسندگان این نامه مشخص شده است.”

اما خود این توجیه هم پرسش سوم را ایجاد می‌کند که کدام کارگردانها بوده‌اند که با چهره‌های سرشناس جهانی لابی کرده‌اند؟ حداقل نام یکی از این کارگردانها به همراه سندی مبنی بر همکاری رسانه‌ای شود.

شگرد تبلیغاتی؟ توهم توطئه؟ هر چه زودتر تصویر اصل نامه منتشر شود

اینکه گزارشی شش پاراگرافی، چهار پرسش کلیدی ناقض حرفه‏‌ای گری رسانه‌ای را موجب می‌شود به شدت قابل تأمل است و البته این حدس را پیش‌رو قرار می‌دهد که نکند این هم یک شگرد تبلیغاتی تازه برای در کانون توجه قرار دادن فیلم است؟

حتی اگر فرض بگیریم که این روند برآمده از یک شگرد تبلیغاتی هم بوده، شگرد تبلیغاتی بدون سند نه تنها به نفع فیلم تمام نمی‌شود که به ضرر آن است.

شاید هم ماجرا برآمده از توهم توطئه‌ای است که سالهاست برخی از چهره های فرهنگی-هنری ما با توسل به آن گریزگاهی می‌یابند برای طفره رفتن از پاسخگویی به پرسشهای مرتبط با کم کاری خود در یافتن بازاری ولو منطقه‌ای برای محصولات هنری وطنی.

سینماژورنال پیشنهاد می‌کند که تصویر اصل نامه هر چه زودتر منتشر شود تا جلوی این حدس و گمان‌های احتمالی هم گرفته شود.

پی نوشت:

باید منتظر ماند و دید واکنش خانه سینما به عنوان تنها نهاد صنفی سینمای کشور به ادعاهای طرح شده در گزارش مذکور چیست؟

به هر حال در این گزارش اتهاماتی درباره لابی‌گری  با جشنواره‎‌ها و رسانه‌های جهانی برای بایکوت یک فیلم ایرانی به جمعی از سینماگران ایرانی زده شده است و البته که این حق اهالی صنف سینما است که پاسخ رسمی نهاد خویش به این اتهامات که متوجه بخشی از سینماگران است را شنوا باشند.